دفتر ازدواج 305 تهران
با مدیریت سید علی اکبر طباطبائی
violet
بهترین لحظات عمر خود را با ما تجربه کنید...

گالری تصاویر
جدیدترین تصاویر از فضا و امکانات دفتر ازدواج 305 تهران
violet

مشاهده همه ی تصاویر

امکانات دفتر
این ها برخی از امکانات دفتر ازدواج 305 تهران می باشد
violet

  • انجام انواع مراسم عقد

    انجام مراسم عقد در داخل و خارج از دفتر(حتی در ایام تعطیل)

  • سرویس دهی با پیشنهاد مشتری

    سرویس دهی با پیشنهاد مشتری(عکاس ، فیلم بردار،نور افشانی ، آتلیه , …)

  • سفره عقد بسیار مجلل

    دارای سفره عقد بسیار مجلل و شیک با سالن مبله و اتاق پاراو

  • دو فضا برای عقد

    دارای دو فضا برای عقد با مساحت های مختلف با ظرفیت حدود 70 نفر

  • فضای مناسب برای پارک اتومبیل

    فضای بسیار مناسب برای پارک اتومبیل در جلوی دفتر(بیش از 20 اتومبیل)

  • دسترسی آسان

    در مجاورت سه اتوبان آزادگان همت و حکیم

مقالات سایت
جدیدترین و جذاب ترین مطالب و مقالات درباره ازدواج
violet

  • news

    رها شدن از احساسات منفی بعد از طلاق

          سرعت بهبودی بعد از طلاق بستگی به این دارد که با چه سرعتی بتوانید آن احساسات منفی که ازدواجتان را تحت تاثیر قرار داده بود و نهایتاً منجر به طلاق شد، رها کنید. خیلی ها هستند که خیلی راحت می توانند احساساتشان را رها کرده، گذشته را فراموش کنند و به زندگیشان ادامه دهند. اما کسانی هم هستند که قادر نیستند احساساتی که منجر به طلاقشان شده را کنار گذاشته و زندگی عادیشان را از سر بگیرند. تا آنجا که ممکن است باید این احساساتی که طی طلاقتان تجربه کرده اید را آزاد کرده و بیرون بریزید وگرنه نابودتان میکند. آنوقت دیگر هیچوقت نمی توانید گذشته را فراموش کنید و حتی ممکن است بیماری های کشنده به سراغتان بیاید یا برای راست و ریست کردن اوضاع با همسر سابقتان وارد مشاجره و دعوا شوید. در چنین موقعیتی هم مثل موقعیت های بد دیگر، اولین کاری که برای دور ریختن این احساسات باید انجام دهید این است که این واقعیت را قبول کنید که طلاق سرانجام اتفاق افتاده است. چه بخواهید و چه نخواهید شما هم بخشی از علت این طلاق هستید. شاید قبول این مسئله برای خیلی ها سخت باشد اما واقعیت این است که طلاق هیچوقت تقصیر یک نفر نیست. پس مسئولیت سرنوشتتان را بپذیرید و برای بهبودی قدم بردارید. برای اینکه اطمینان یابید که بر احساساتتان فائق آمده اید، می توانید از متخصصین کمک بگیرید تا به شما در این روند کمک کنند. شاید هزینه برایتان در بر داشته باشد اما با در نظر گرفتن فواید و مزایایی که دارد مطمئن باشید که خیلی بهتر از تنها کنار آمدن با این قضیه است. روانشناسان می توانند به شما کمک کنند که چطور دوباره با انرژی و انگیزه زیاد زندگیتان را از سر بگیرید. همه مشغله های خود را دارند و شما معمولاً با این احساسات منفی درونتان تنها هستید. اگر روانشناسی نباشد که گاه و بیگاه با او صحبت کنید تا راهنماییتان بکند و به حرفهایتان گوش کند، به دردسر می افتید و مجبورید که خودتان یکه و تنها با این افسردگی و درد جدایی مقابله کنید. بخش صادقانه قضیه این است که باید یاد بگیرید خودتان و همسر سابقتان را ببخشید. شما و همسر سابقتان هر دو در شکست ازدواجتان مقصر بوده اید و نمی توانید که فقط او را در این زمینه متهم کنید. روانشناس می تواند به شما برای قبول تقصیر خودتان کمک کند. اما یادتان باشد که بااینکه می توانید همسر سابقتان را ببخشید اما هیچوقت نمی توانید فراموش کنید. یعنی هیچوقت نمی توانید درس هایی را که از آن ازدواج گرفتید فراموش کنید. با این درس ها ازدواج بعدیتان مطمئناً موفق تر خواهد بود. وقتتان را صرف انجام کارها و فعالیت هایی کنید که دوست دارید و از آن لذت می برید. تنها ماندن به این معنی نیست که باید بدبخت زندگی کنید و در به در دنبال کسی باشد که دوباره دوستش بدارید. خودتان را جمع و جور کنید و پولتان را فقط خرچ خودتان کنید. خلاصه اینکه خودتان را بیشتر از هر چیز دیگری دوست داشته باشید. طی این سالها احتمالاً این عشق  علاقه را نثار کسان دیگری کرده اید و الان دیگر وقتش رسیده که آن را به باارزشترین کسی که روی کره زمین میشناسید بدهید، یعنی خودتان. بیشتر ...
  • news

    هفت راز همسران خوشبخت

      ۱) زوج های موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت می گویند.   زوج های موفق قبل از ازدواج، توقعاتی که از یکدیگر دارند مطرح می کنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می خواهد ولی خانم مخالف است)، می توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فکر کنند. بعد از ازدواج، زوج های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظاراتشان با هم صحبت می کنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موکول می کنند تا همدیگر را درک کنند و به توافق برسند. 2) زوج های موفق فردیت خود را حفظ می کنند. بعد از ازدواج استقلال زوج ها کم می شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می شود و گاهی افراد احساس خستگی می کنند. زوج های موفق می دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می کنند. آنان یکدیگر را تشویق می کنند تا همیشه"ما" نباشند و زمانی هم برای "خود" داشته باشند و به کارهای مورد علاقه خود بپردازند.بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می کند و زندگی ، شاداب می شود. ۳) زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند. آنان همدیگر را دست کم نمی گیرند و همیشه به فکر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال های اول به هم توجه نمی کنند. ولی زوج های موفق، کارهای کوچک نظیر اولویت قرار دادن نیازها و کارهای همسر و کارهای بزرگ نظیر احترام و گوش کردن به حرف های هم را مدنظر قرار می دهند. ازدواج دریای تغییرات است. شما اغلب فراموش می کنید همسرتان مهم است و به او توجه نمی کنید. درعوض به کار، سرگرمی و دوستان اهمیت می دهید ولی زوج های موفق همدیگر را مرکز توجه قرار می دهند. ۴) زوج های موفق روش های حل اختلاف را می آموزند."جان گاتمن" روانشناس که ۲۰ سال زندگی زوج ها را مطالعه کرده، عامل اصلی موفقیت یا شکست ازدواج را توانایی، یا عدم توانایی حل اختلافات می داند. حتی اگر همسرتان و شما کاملاً با هم یکی باشید ، گاهی با نظر هم موافق نیستید و این مخالفت باعث ناراحتی می شود. نباید به اعتیاد، خشونت و … رو بیاورید. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، باید آن را حل کنید. زوج های موفق با هم صحبت می کنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاکره می کنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آنان از یکدیگر حمایت می کنند و غـُر نمی زنند. آنان می پذیرند در مواردی عشق ، برتر از پیروزی است. ۵) زوج های موفق با هم رشد می کنند. مسلماً فردی که امروز با او ازدواج می کنید،۱۰ سال آینده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغییر می کنید. به ویژه در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین . زوج های موفق می دانند که یکی یا هر دو در طول زندگی تغییر می کنند و قواعد عوض می شود. پس لازم است تغییر کنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض کنید. ۶) زوج های موفق برای حفظ روابط می کوشند. زوج های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی کرده و با هم صحبت می کنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترک مطمئن شوند. اگر یکی ، یا هر دو شما از زندگی مشترک ناراضی هستید، مشکلتان را حل کنید. ۷) از مراجعه به مشاور خجالت نکشید. زوج های موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی کنند. آنان می کوشند که مشکلات را در اولین فرصت حل کنند.   بیشتر ...
  • news

    نکات بسیار مهم برای جوانان در آستانه ازدواج

    نکات بسیار مهم برای جوانان در آستانه ازدواج   نیاز به ازدواج در روان انسان‌ها وجود دارد؛ ما نیازمند به زندگی با جنس مخالف هستیم؛ نیازمند آنیم که تا زمانی که زنده‌ایم از تنهایی نجات پیدا کنیم. اما ازدواج اگر در چهارچوب درستی نباشد، به جای اینکه آرامش‌دهنده باشد آرامش را برهم می‌زند و یا به جای اینکه با کسی رابطه صمیمانه‌ای پیدا کنیم، ممکن است همیشه با او زندگی کنیم، اما کاملا تنها باشیم. بنابراین، باید چهارچوب‌های اساسی انتخاب همسر را به خوبی بدانیم تا با انتخاب درست به نیازهای بیولوژیک و روانی خود، پاسخ صحیح دهیم. ¢تناسب خانوادگی به طور کلی، انسان‌ها در بستر خانوادگی شکل می‌گیرند. چهارچوب خانواده و آنچه که به‌عنوان شکل‌گیری شخصیت در خانواده وجود دارد، از خانواده‌ای به خانواده دیگر فرق می‌کند؛ یعنی هر خانواده بسته به زمینه فرهنگی و تربیتی‌ای که دارد در فرد تأثیر متفاوتی می‌گذارد؛ چرا که نقش تربیت در شکل‌گیری شخصیت مهم است. جان واتسون- پدر روان‌شناسی- می‌گوید: 50 نوزاد به من بدهید و بگویید چه شخصیت‌هایی لازم دارید؛ دانشمند، پلیس، قاضی، دزد و… چه می‌خواهید؟! من مطابق سفارش شما 20 سال بعد این افراد را تحویل می‌دهم. در واقع او می‌خواهد بگوید که تربیت، نقش بسیار پررنگ‌تری از زمینه‌های دیگر مثل ژنتیک یا زمینه‌های خاص دیگر دارد. خانواده نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت دارد، بنابراین افراد در انتخاب همسر، زمانی در کنار کسب نیازهای روانی (که به مراتب مهم‌تر از نیازهای بیولوژیک هستند)، درست پاسخ می‌گیرند و از اضطراب جدایی یا ترس از تنهایی نجات می‌یابند که 2نفر، از نظر خانوادگی متناسب باشند. چنان که اشاره کردیم خانواده- بنا به تربیتی که روی فرزندش دارد- نقش مهمی در شکل‌گیری شخصیت او ایفا می‌کند و این مسئله این روزها بسیار نادیده گرفته می‌شود، چرا که دختر و پسر، همدیگر را خارج از بسته خانوادگی می‌بینند؛ ساده‌ترین شکل آن این است که در دانشگاه با هم آشنا می‌شوند، در حالی که نمی‌دانند طرف مقابلشان محصول چه خانواده‌ای است! در شکل دیگر در یک برخورد همدیگر را می‌بینند در حالی که هر دو، دوست دوستان‌شان هستند و شناخت دیگری از یکدیگر ندارند یا به‌صورت تصادفی، با هم آشنا می‌شوند. انسان‌ها، محصول خانواده‌شان هستند؛ پس بهتر است در زمان گزینش همسر، او را از داخل بستر خانواده دیده و انتخاب کنند و دقت کنند که آیا فرد مورد نظر، از نظر خانوادگی با آنها تناسب دارد یا خیر؟ در اینجا، مفهوم خانواده زمینه‌های تربیتی را باز می‌کند. مثلا فردی می‌گوید که ما از نظر خانوادگی به‌هم می‌خوریم. آیا به طور خاص، بستر فرهنگی و شیوه‌های تربیتی رایج در خانواده را بررسی کرده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند؟ گاهی 2 نفر با هم ازدواج می‌کنند و از نظر فرهنگی و خانوادگی به هم شبیه هستند، اما شیوه‌های تربیتی آنها متفاوت است! مثلا در خانواده پسر، زن جایگاه و ارزشی ندارد. فرض کنیم مادر پسر 30 سال است که زندگی کرده ولی هیچ‌چیز متعلق به او نیست و فقط وظیفه‌اش این بوده که بشوید، بپزد، بزرگ کند. پسری که نگاهش به زن این‌گونه شکل گرفته است با دختری ازدواج می‌کند که در ساختار خانواده‌اش مادر، همه‌کاره بوده و تعیین تکلیف می‌کرده است؛ در نتیجه در زندگی این دو نفر، پسر آن نگاه را نسبت به همسرش دارد و دختر آن انتظار را. پس این دو، تناسب خانوادگی ندارند هرچند از نظر سطح تحصیلات و وضعیت مالی شبیه و در یک طبقه باشند. این زوج پس از مدتی در بهترین حالت پایشان به جلسات مشاوره کشیده می‌شود و در بدترین حالت به علت اختلافات شدید از دادگاه‌ها سردر‌می‌آورند. ¢تناسب فرهنگی ما تناسب فرهنگی داریم، آنها از نظر فرهنگ با ما متفاوت‌اند؛ راستی فرهنگ یعنی چه؟ فرهنگ یعنی بایدها و نبایدهایی که تعیین تکلیف می‌کند. آن، به ما می‌گوید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط؟‌ چه کاری باید انجام شود و چه کاری نباید صورت گیرد؟ از آنجا که فرهنگ‌ها با هم متفاوت هستند، بایدها و نبایدهای آنها نیز فرق می‌کند. به‌عنوان مثال، بایدها و نبایدها در فرهنگ آذری‌ها بسیار متفاوت‌تر از بایدها و نبایدهای فرهنگ شمالی‌هاست؛ حتی گاهی نباید یکی، باید دیگری است. انسان در فرهنگ خود به طور ناخودآگاه احاطه شده است. از صبح که بیدار می‌شویم این فرهنگ ماست که می‌گوید چطور بیدار شویم و با خانواده چگونه رفتار کنیم، چطور حرف بزنیم و چگونه غذا بخوریم و… هیچ‌کاری نیست که به فرهنگ ارتباط نداشته باشد. بنابراین، لازم است که دختر و پسر از نظر فرهنگ اجتماعی به یکدیگر نزدیک باشند. فاصله‌های فرهنگی زیاد، زندگی این دو را تحت‌الشعاع قرار خواهد داد. حال اگر 2 نفر همه خصوصیات‌شان (که ذکر شده و خواهد شد) با هم همخوانی داشته باشد ولی تناسب فرهنگی نداشته باشند چگونه برخورد کنند؟ اینجاست که باید از فرهنگ یکدیگر آگاه شوند و آن را بپذیرند؛ این مهم است؛ نه اینکه آن را مسخره کرده و بگویند چه بیخود است! اگر این آگاهی و پذیرش باشد، به گونه‌ای هم‌فرهنگ می‌شوند. ¢تناسب اعتقادی اعتقادات و باورها، جنس محکمی دارند وبه خاطر هیچ‌کس نمی‌آیند و بروند. اگر 2 نفر که با هم ازدواج می‌کنند، این تناسب را ندارند، بدانند که اعتقادات تغییری نمی‌کند مگر براساس شناخت. به‌عنوان مثال، دختری به حجاب اعتقاد ندارد. پسری با او ازدواج می‌کند و می‌گوید به خاطر من حجاب بگذار. ممکن است دختر بپذیرد ولی اعتقادی به آن ندارد. حجابی که به خاطر پسر می‌آید، روزی که دختر خاطر پسر را نخواهد و کوچک‌ترین اختلافی پیش آید، برداشته می‌شود. وقتی انسان محجبه و نمازخوان می‌ماند که اعتقاداتش را پیدا کند، نه اینکه «به‌خاطر…» باشد. اگر فردی بی‌اعتقاد است، باید در ابتدا حوزه آشنایی او را پیدا کرد تا او با مطالعه و تحقیق به اعتقاد محکمی برسد، نه اینکه به خاطر دیگری اعتقاد ظاهری پیدا کند. ¢تناسب اقتصادی- اجتماعی طبقه اقتصادی- اجتماعی، یک نوع نگرش به زندگی ایجاد می‌کند. وقتی 2 نفر از لحاظ طبقه اقتصادی- اجتماعی با هم فاصله زیادی دارند، نگرش به زندگی و رفتارشان با هم متفاوت است. گاهی آدم‌هایی متعلق به طبقه اقتصادی- اجتماعی بالا نیستند ولی با فعالیت‌های اقتصادی- اجتماعی به این طبقه می‌رسند و صاحب خانه، ماشین، ویلا و… می‌شوند. اما مردم در یک برخورد یا یک نگاه به آنها می‌گویند تازه به دوران رسیده! و این، نوع رفتار و نگرش آنهاست که مردم را متوجه این موضوع می‌کند. طبقه اقتصادی- اجتماعی به انسان‌ها یک نگرش، رفتار و بینش به زندگی می‌دهد. بنابراین وقتی 2 نفر از 2طبقه اقتصادی- اجتماعی متفاوت ازدواج کنند، از نظر نوع نگاه به زندگی خیلی با هم فرق دارند و نگرش آنها به زندگی خیلی متفاوت است؛ به همین دلیل دچار مشکلات بسیار می‌شوند. ¢تناسب شخصیتی هر انسانی شخصیت ویژه خود را دارد. اگر 2 نفر که ازدواج می‌کنند، تفاوت‌های شخصیتی زیادی داشته باشند در رابطه خود دچار مشکلات زیادی می‌شوند. فرض کنید فردی از نظر شخصیتی برون‌گراست و راحت ابراز احساسات و عواطف می‌کند و بیشتر دوست دارد در جمع باشد؛ این فرد با کسی ازدواج می‌کند که انسانی درون‌گراست و ابراز احساسات برایش سخت است، حضور در جمع برایش خوشایند نیست و ارتباط برقرار کردن با افراد برایش دشوار است. این دو در طولانی‌مدت دچار مشکل می‌شوند؛با هم هستند ولی احساس تنهایی می‌کنند. جالب اینجاست که در ابتدا به خاطر خصوصیات متضادی که دارند، خیلی جذب همدیگر می‌شوند ولی به تدریج از هم فاصله می‌گیرند چون با هم تناسب ندارند و نمی‌توانند نیازهای همدیگر را برآورده کنند. ¢تناسب تحصیلی این تناسب هم نقش مؤثری دارد. اما چون تحصیلات اکتسابی است (یعنی اگر امروز نیست فردا می‌تواند باشد)، جزء مسائلی است که می‌گوییم اگر همه شرایط را دارند و بالقوه می‌توانند ادامه تحصیل دهند، در این ازدواج مشکلی پیش نمی‌آید. اگر دختر فوق‌لیسانس و پسر لیسانس است، اشکالی ندارد (در حالی که به غلط جا افتاده که شوهر باید بالاتر باشد) ولی اصولا بهتر است که هر دو هم‌سطح باشند. گاهی2 نفر از مقطع لیسانس با هم آشنا می‌شوند و ازدواج می‌کنند. پسر دکترا می‌گیرد ولی دختر در همان مقطع مانده است. کم‌کم از هم فاصله می‌گیرند و فضای فکری آنها بسیار متفاوت می‌شود. ¢رضایت والدین از آنجا که عدم رضایت والدین تا سال‌های بسیار طولانی و حتی تا آخر زندگی تأثیر خود را دارد، خوب است که دو نفری که می‌خواهند ازدواج کنند، حتما خانواده‌هایشان راضی باشند و اگر نیستند باید آنها را متقاعد کرد. باید دلایل مخالفت را دانست چرا که اغلب تجربه آنها باعث می‌شود که دلایل درستی را مطرح کنند و نباید عدم رضایت را سرسری گرفت و باز هم اگر برخلاف همه تلاش‌ها راضی نشدند، شایسته است تا گرفتن رضایت صبر کنند یا به ازدواج دیگری فکرکنند. چرا که حقیقت امر این است که رضایت والدین تا زمانی که زندگی می‌کنند تأثیر خودش را دارد. بنابراین ازدواج مهم‌ترین تصمیم زندگی انسان است. بدیهی است جدی گرفتن این مسئله و دقت در تمام جوانب می‌تواند زندگی موفقی را رقم بزند. در غیر این‌صورت، پشیمانی و پریشانی نتیجه ازدواج عجولانه خواهد بود. بیشتر ...
  • news

    از کجا بفهمیم کسی عاشقمان است:

    روشهای آرام و بدون حرفی  که شوهرتان با آنها ثابت می‌کند    دوستتان دارد     بعضی از آقایان شجاع و باهوش سکوت مردانه را می‌شکنند. اگر همسرتان کارهای زیر را انجام می‌دهد، بدانید که دوستتان دارد. 1. وقتی به چشمانتان خیره شده مچ او را می‌گیرید چشمهای مردان پنجره ای باز به روح و روان آنها است . شما از چشم‌های آنها می‌توانید بفهمید در قلبشان چه می‌گذرد. مردها همیشه به وسایل و لوازم و اشخاصی که دوستشان دارند خیره می‌شوند. اگر به شما خیره شدند بدانید که محبتشان سرشار است و علاقه شان عمیق. نگاه کردنی که دوست داشتن را نشان می‌دهد دو نوع است: یک نوع آن نگاه مخفیانه است(یعنی شما در انجام کاری در حال نگاه کردن مچشان را می‌گیرید). نوع دوم نگاه مداوم است. مردها برای ابزار احاساتشان ملاحظه کار هستند. اگر آنها چشمانشان را به سرعت بستند، درحقیقت سپرشان را در برابر شما پایین آورده اند.   2. آشپزخانه را با وسایل و خوراکی‌هایی که دوست دارید پر می‌کند اگر دیدید آشپزخانه تان پر از بیسکویت، پفک، و آنچه که دوست دارید است، کار شوهرتان است.   3. اگر شوهرتان درمود جایی که می‌خواهید در 3 سال آینده زندگی کنید صحبت کرد به شما می‌گوید که قصد دارد منزلتان را عوض کند.  با گفتن این حرف به شما مشخص است که آینده اش را با شما می‌بیند. 4. اگر شوهرتان همیشه لباسی که شما برایش انتخاب کردید را پوشید اعتماد کردن به زنان در غالب لباس پوشیدن موردی است که تقریبا هیچ مردی به آسانی آن را انجام نمی دهد. نه اینکه بخواهند با این کارشان به شخصیت خودشان ضربه وارد کنند بلکه با این کار به ما احساس غرور و برتری می‌دهند. البته این یکی از نشانه‌های ضعف شخصیتی است. پس هر موقع که لباسی را پوشید که کاملا مشخص است خودش آن را انتخاب نکرده نشان می‌دهد که به شما اجازه داده تا شما او را تحت کنترل خودتان درآورید و لباس پوشیدنش را مطابق با میل شما تنظیم کند. درواقع او با این کار ممکن است خنده و تمسخر دیگران را تحمل می‌کند تا شما را خوشحال کند.   5. در مکان‌های عمومی همسرتان کنار شما می‌ایستد وقتی که بیرون از خانه هستید اگر همسرتان کنارتان ایستاد نشان می‌دهد که در زندگی تان هم همیشه در کنارتان است.     6. همیشه جواب دادن تلفن را به شما واگذار می‌کند. اگر شوهرتان نمی دانست پشت خط چه کسی است و شما را در جواب دادن تلفن راحت گذاشت به این معنی است که موردی برای پنهان کردن شما ندارد. زیرا ممکن است پشت خط مادر کنجکاوش یا حتی نامزد قبلی اش باشد و شما بتوانید از آنها اطلاعات زیادی کسب کنید. پس زمانی که همسرتان شما را در جواب دادن به تلفن راحت گذاشت، نشان می‌دهد که شما را در اطلاعات شخصی اش خودمانی و صمیمی محسوب کرده است. و این به معنی این است که برای زندگی با شما به مدت طولانی برنامه ریزی کرده است. علاوه بر سهیم دانستن طرف مقابل در اسرار خود، اگر مردی به شما اجازه اختیار تماسهای تلفنی اش و درکل تلفنش را داد مانند این است که به شما کلید قلمرو اقتدار و استقلالش را داده. در اختیار گذاشتن اطلاعات شخصی چیزی است که تنها کسانی انجام می‌دهند که عاشق طرف مقابلشان باشند.     از کجا بفهمیم کسی عاشقمان است: • نامزدتان قبل از رسیدن شما، به رستوران می‌رسد. • اسامی دوستان شما را به خاطر دارد. • در ایام تعطیل سعی می‌کند به بهترین نحو وقت را با شما سپری کند. • درمورد خانواده شما سوال می‌کند. • اسراری که بهترین دوستش به او گفته را با شما درمیان می‌گذارد.   بیشتر ...
  • news

    چرا علاقه دارید با افراد مثل خودتان ازدواج ‌کنید؟

    بررسی‌ها نشان داد که هر اندازه فرد مورد نظر به ما شبیه‌تر بود، بخش بیشتری از قسمت مرکزی مغز که به مرکز تصمیم و کنترل هیجانات و تصمیمات مربوط است، برای فعالیت باز می‌شد و … محققان دریافته‌اند که قسمتی از مغز که هیجانات و احساسات را کنترل می‌کند، در هنگام مشاهده افراد مشابه خودمان فعال‌تر می‌شود. به گزارش اعتدال ، دانشمندان توانستند پاسخ این پرسش را که" چرا به طور طبیعی با افراد هم طبقه خود، دوست شده و یا ازدواج می‌کنیم" دریابند. دکتر کارولینا زینک در انستیتو سلامت ذهنی در مریلند آزمایشی را ترتیب داد که بر اساس آن به 23 نفر اطلاعات افرادی نزدیک به وضعیت اقتصادی ، اجتماعی بالاتر و پایین‌تر آن‌ها نشان داده شد. سپس از طریق MRI فعالیت قسمت مرکزی مغز در هر حالت اندازه‌گیری شد. بررسی‌ها نشان داد که هر اندازه فرد مورد نظر به ما شبیه‌تر بود، بخش بیشتری از قسمت مرکزی مغز که به مرکز تصمیم و کنترل هیجانات و تصمیمات مربوط است، برای فعالیت باز می‌شد. در واقع مغز افراد متعلق به طبقه بالای اجتماعی هنگام ملاقات با افراد هم طبقه خود فعال‌تر و مغز افراد متعلق به طبقه پایین هنگام ملاقات با افراد هم طبقه خود، واکنش مثبت دارند. محققان نشان دادند که این نتایج با نتایج به دست آمده از میمون‌ها بسیار سازگار است. در میمون‌ها نیز رفتارها بسته به موقعیت آنان در گروه متفاوت است. دکتر زینک می‌گوید: نحوه واکنش و رفتار ما با افراد اطراف خود بر اساس موقعیت اجتماعی آنان نسبت به ما صورت می‌گیرد و به همین علت اطلاعات مرتبط با طبقه اجتماعی افراد برای ما بسیار ارزشمند است. به عنوان یک انسان ما ظرفیت تشخیص محیط بیرونی را برای انتخاب بهترین و مناسب‌ترین احساس برای خود داریم. مغز ما حالت ایستا ندارد و می‌تواند خود را با شرایط وفق دهد. زمانی که موقعیت یک شخص عوض می‌شود، انتظار داریم ارزش‌های مرتبط با موقعیت اجتماعی و نظر او نسبت به دیگران نیز در قسمت تصمیم‌گیری تغییر کند. بیشتر ...
  • news

    10 محور مهم در گفت‌وگوهای پیش از ازدواج

      بیشتر مشاجره‌های لفظی میان زن و شوهرها از حرف‌هایی که میان آن‌ها رد و بدل می‌شود، برمی‌خیزد؛ حرف‌هایی که یا نشان‌دهنده‌ی اختلاف نظر درباره‌ی عقاید و سلایق آن‌هاست یا قرار است منجر به یک تصمیم مشترک برای یکی از امور زندگی شود. اما چرا این اختلافات در دوران آشنایی پیش از ازدواج مجال بروز پیدا نمی‌کنند؟ دلیل اول آن است که تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف نروند و زندگی مشترکشان را شروع نکنند، کمتر ممکن است حرف‌هایی از این دست پیش بیاید و دلیل دیگر آن‌که اگر هم پیش بیاید، رودربایستی‌ها و ملاحظات باعث می‌شود، طرفین حرف خود را فروبخورند.   پس اگر دختر و پسر در دوران آشنایی پیش از ازدواج در چنین مواردی حرفی پیش بکشند و بدون خودسانسوری و واقع‌بینانه نظر خود را بگویند و نظر طرف مقابل را بشنوند، می‌توانند دوران زناشویی بهتری را برای خود متصور باشند. دقت کنید که هیچ‌یک از محورهای پیشنهادی گفت‌وگو که در ادامه می‌خوانید، برای ارزش‌گذاری رفتار شما یا طرف مقابلتان نیست؛ هدف، تنها روشن شدن تفاوت‌ها است. تفاوت‌هایی که اغلب یکی از این سه حالت را دارند: مفید و مکمل هم، قابل اغماض و مدیریت، غیرقابل اغماض و مدیریت‌.     محاسن خانواده‌ها؛ محور اولهر یک از طرفین، ابتدا از نظر خود، محاسن خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده‌ است، برشمرده و سپس به طرف مقابل فرصت دهد تا بگوید آیا او هم مواردی را که به‌عنوان ارزش‌ها و محاسن خانواده‌ی همسر آینده‌اش شنیده است، «ارزش» و «حُسن» می‌داند؟ نکته: ممکن است رفتاری که شما همیشه به‌عنوان یکی از خوبی‌های خانواده و اقوام خود می‌پنداشته‌اید، در نظر همسر آینده‌تان، یک رفتار ناپسند یا مشکل‌ساز تلقی شود.     معایب خانواده‌ها؛ محور دومهریک از طرفین، ابتدا باید بر اساس معیارهای عرفی جامعه، معایب خانواده‌ای را که در آن بزرگ شده است، برشمرده و بگوید که آیا این معایب در زندگی شخصی و مشترک با همسر آینده‌اش مشکل‌ساز خواهد بود یا نه؟ (اگر مشکل‌ساز خواهد بود، تا چه اندازه؟) همچنین صادقانه بگوید که افکار و رفتار خودش نیز تحت تأثیر این خلقیات غلط خانوادگی هست یا نه؟ (اگر تحت تأثیر است، تا چه اندازه؟) سپس طرف مقابل بدون تعارف و رودربایستی باید بگوید که آیا می‌تواند با چنین روحیاتی کنار بیاید یا نه؟     زمان بچه‌دار شدن؛ محور سومهریک از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی زمان بچه‌دار شدن بگوید. ممکن است شما معتقد باشید بلافاصله پس از ازدواج باید بچه‌دار شد. این عقیده تنها مختص به کسانی که دیر ازدواج می‌کنند و نگران فاصله‌ی سنی خود و فرزندشان هستند نیست، بل‌که کسانی هم هستند که معتقدند با زود آمدن بچه، زن و شوهر بیشتر وابسته‌ی هم می‌شوند و رفتارهای کودکانه‌ی خود را  زودتر کنار می‌گذارند. در این میان عده‌ای هم معتقدند همین‌طور که زندگی سر و سامان می‌گیرد، بچه‌ی زودآمده هم از آب و گل در می‌آید و همه‌ی دردسرهای اول زندگی با هم تمام می‌شود. اما شاید طرف مقابل شما از آن‌هایی باشد که معتقدند چند سال اول زندگی را باید در غیاب بچه خوش بود و گشت و گذار کرد یا از آن‌هایی که عقیده دارند تا رفاه کامل برقرار نشود، نباید بچه‌دار شد. پس در این موارد به صراحت صحبت کنید.     تعداد بچه‌ها؛ محور چهارم هریک از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی تعداد بچه‌ها بگوید. ممکن است شما معتقد به تک‌فرزندی باشید و معتقد باشید یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب است و یا اصلا حوصله‌ی بیش از یک بچه را نداشته باشید. شاید هم برعکس؛ عقیده داشته باشید که بچه‌ی یکی‌یک‌ دانه، خل و دیوانه می‌شود و بچه باید هم‌بازی داشته باشد و یا بیش از یکی باشد تا در سنین بالاتر تنهایی شما را بیش‌تر پر کند. حالت دیگر این است که شما معتقد به جوری جنس باشید؛ یعنی بگویید بچه‌دار شدن را باید حتی‌الامکان تا وقتی هم که فرزند پسر داشت و هم فرزند دختر ادامه داد. پس عقیده‌ی ‌خود را ـ هرچه که هست ـ در این مورد پنهان نکنید.     تربیت بچه‌ها؛ محور پنجمهریک از طرفین باید نظر خود را درباره‌ی نحوه‌ی تربیت بچه‌ها بگویند. ممکن است شما معتقد باشید که هنوز هم روش‌های سنتی تربیت و سخت‌گیری به بچه از همان سنین طفولیت، مطمئن‌ترین راه برای حفظ او در مسیر صحیح رشد فکری است. شاید هم معتقد به روش‌های نوین تربیتی باشید و یادگیری روش درست تربیت بچه را مستلزم مطالعه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی تربیت بدانید. کسانی هم هستند که می‌گویند باید کتاب‌های تربیتی را خواند اما این روش‌ها را با در نظر گرفتن واقعیات و شرایط فرهنگی جامعه به‌کار بست. در هرحال فراموش نکنید که در بحث تربیت، جدال سخت‌گیران و آسان‌گیران و نیز نبرد سنت و مدرنیزم یکی از زمینه‌های بروز اختلاف است.     دایره‌ی همدلی و پایبندی؛ محور ششم همدلی و پایبندی برای هرکس تعریف خاص خود را دارد. ممکن است شما نوع برخورد یا نوع پوشش همسرتان در محافل خانوادگی یا عمومی را نشان‌دهنده‌ی میزان پایبندی او به زندگی مشترکتان بدانید. یا ممکن است شما به همسرتان اعتماد کامل داشته باشید، اما باز هم به‌خاطر ناپسند شمردن رفتارهای برخی اشخاص دیگر ـ اعم از مرد و زن و فامیل و غیرفامیل ـ متوقع همدلی و همکاری او در محدود کردن ارتباطات‌ خود با آن‌ها باشید. این هم ممکن است که شما نگران گذشته‌ی نامزدتان باشید.‌ اما درهرحال دو چیز را از یاد مبرید: اول این‌که؛ هرگز نمی‌توانید متوقع قطع ارتباط همسرتان با والدینش باشید. دوم این‌که؛ از ماجراهای گذشته‌ی خود، آن‌چه را که ممکن است در آینده برای زندگی مشترکتان مشکل‌ساز شود، ناگفته نگذارید و متقابلا به نامزدتان نیز این را یادآور شوید، اما در گذشته‌ی یکدیگر بیش از این جست‌وجو نکنید.     خرج کردن؛ محور هفتماز نظر شما چه هزینه‌هایی خرج لازم و چه هزینه‌هایی خرج زائد هستند؟ ممکن است کاری که شما به حساب صرفه‌جویی خود می‌گذارید، همسر آینده‌ی شما به پای خساست شما بگذارد. در اطراف خود، چه کسی را ولخرج، چه کسی را خسیس و چه کسی را مدبر می‌دانید؟ نمونه‌هایی از ولخرجی، خساست و تدبیر آن‌ها را مثال بزنید. مثلا ممکن است شما هدایا و کادوهای متقابل مناسبتی را باعث افزایش محبت بین اعضای خانواده یا اقوام بدانید و ممکن است آن را نوعی ولخرجی و عرصه‌ای برای بروز چشم و هم‌چشمی‌ها تلقی کنید. شاید هم نفس عمل را ستایش کنید اما معتقد باشید که باید در هر مورد، فراخور حال عمل کرد. یا ممکن است صرف ناهار و شام را در بیرون از منزل، یک تفریح خوب یا یک ولخرجی بی‌مورد به حساب آورید. نظرتان در مورد خرج کردن برای سرگرمی‌هایی مثل مسافرت، شهربازی، سینما، تآتر، گالری‌های هنری و کنسرت‌های موسیقی یا میهمانی دادن چیست؟     پیشرفت مالی؛ محور هشتمآیا شما فکر می‌کنید که طی هر یک‌ سال باید پیشرفت‌های مهمی در زندگی‌تان محقق شود یا در عرض کمتر از یک ‌سال؟ آیا شما فقط خودتان را به عنوان مدیر برنامه‌های کاری و مالی خود قبول دارید یا همسرتان را نیز به ‌عنوان کسی که از مسائل کاری و مالی شما خبر دارد، مشاور و حتی مدیر خوبی برای برنامه‌های‌تان می‌دانید؟ به عنوان مثال؛ آیا شما فکر می‌کنید فعلا بیش از این نمی‌توان برای تغییر شرایط مالی و ارتقای وضعیت شغلی کاری کرد یا معتقدید که دو فکر بهتر از یک فکر جواب می‌دهد و همفکری با همسرتان در این مورد، می‌تواند منشاء تحول باشد؟ آیا شما معتقدید که زن نیز باید در این مسیر با شوهر خود همراه شود و بیرون از خانه شغلی داشته باشد؟ نهایت پیشرفت برای شما چیست؟ تصاحب یک خانه‌ی مناسب و یک اتومبیل؟ تصاحب یک خانه مجلل در بالای شهر و یک اتومبیل مدل‌بالا و یک ویلا در منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا؟ یا…؟     اوقات فراغت و امور منزل؛ محور نهمبه نظر شما ایام تعطیل و اوقات فراغت برای چه کاری است؟ امور منزل و کارهای عقب‌افتاده؟ استراحت؟ تفریح؟ مطالعه؟ اهمیت هرکدام از این موارد برای شما چه‌قدر است؟ بیشتر اهل کدام‌یک از این کارها هستید؟ آیا حاضرید وقتی که نیاز به استراحت ندارید، بدون دلخوری از سر رفتن حوصله‌تان، فرصت استراحت به همسرتان بدهید؟ به نظر شما همکاری شوهر در انجام امور منزل ـ جمع ‌و جور، رُفت ‌و روب، شست ‌و شو، آشپزی، خرید مایحتاج روزانه، امور بچه‌ها و… ـ تا چه‌‌ اندازه باید باشد؟ برای روشن شدن این میزان، درصد بگویید. چه کارهایی برای اوقات فراغت روزانه و چه کارهایی برای ایام تعطیل مناسب‌اند؟ تماشای فیلم را در منزل ترجیح می‌دهید یا سینما؟ مطالعه را مفید می‌دانید یا ضروری؟ چه‌قدر میهمانی رفتن یا میهمانی دادن را دوست دارید؟ دوست دارید چه‌مقدار از اوقات فراغت خود را دو نفری و چه‌مقدار از آن را در جمع دوستان و آشنایان بگذرانید؟ چه‌قدر اهل سفر هستید و چه‌ گونه مسافرتی را دوست دارید؟ آیا قدم زدن در کوچه‌ها و خیابان‌های شهر را دوست دارید؟ آیا…؟     صمیمیت و احترام؛ محور دهمدایره‌ی پرهیز از توهین و حفظ احترام طرفین در هنگام بروز اختلافات و مشاجره‌های لفظی را چه‌گونه ترسیم می‌کنید؟ آیا درصورت بروز مشاجره‌ با یک شخص، معمولا آن را محدود به موضوع مورد اختلافتان با او می‌کنید، یا کل شخصیت و کل رابطه‌ای را که با او دارید، زیر سوال می‌برید؟ ابراز علاقه، عشق و محبتِ همسرتان به شما باید چه‌گونه باشد؟ با حرف‌های محبت‌آمیز؟ با دادن هدیه؟ با کمک در انجام کارهای شخصی شما؟ با ناز و نوازش و رفتارهای زناشویی؟ توقع دارید همسرتان هرکدام از این کارها را با چه فواصل زمانی و در چه اوقاتی برای شما انجام دهد؟ تا چه اندازه آمادگی پیش‌قدم شدن برای انجام هرکدام از این کارها را دارید و تا چه اندازه متوقع‌ هستید همسرتان در این موارد پیش‌قدم شود؟ بیشتر ...
  • news

    راهنمای گام به گام برگزاری یک مراسم عروسی خوب

    راهنمای گام به گام برگزاری یک مراسم عروسی خوب این یک تجربه عمومی و همگانی است: همه ماهایی که ازدواج کرده ایم می دانیم که برای برگزاری یک مراسم عروسی خوب، چه کارهایی باید انجام بشود، اما اکثریت همین «ماها»، در روز عروسی معمولا گیج شده و نمی دانیم که باید چکار کنیم. شگفتی اینجاست كه نزدیكانمان نیز آنقدر درگیر مدیریت كارهای خودشان هستند كه فراموش می كنند به ما بگویند باید دنبال چه كارهایی برویم، چه برنامه هایی را هماهنگ كنیم و زمان بندی مان چطور باشد، تا هم در چند ساعت مراسم عروسی و هم بازخوانی خاطرات آن در سال های بعد دچار تأسف و پشیمانی نشویم. خیلی ها دوست دارند كه عروسی های خود را در همین روز ها ی عید بگیرند و در نتیجه، شاهد ترافیك سنگین مراسم های اینچنینی هستیم. این مطلب، یادآوری نكاتی است كه معمولا فراموشی آنها در روز عروسی، عواقب بدی به همراه داشته و دارد. آرام باشید و زیرك روز عروسی بیشتر مردم همراه با استرس طی می شود؛ استرس سنگین اینكه آیا همه كار ها به نوبت و طبق برنامه انجام می شود یا خیر؟ نخستین و مهم ترین سفارش این است كه آرام باشید. امروز با خودتان تصمیم بگیرید هر اتفاقی كه افتاد آرام باشید و سریع دنبال یك راه حل بگردید. امروز تصمیم بگیرید كه زیرك باشید. هر اتفاقی اعم از خرابی وسایل، دیر رسیدن ماشین و ترافیك سنگین، تصادف ناگهانی پریشان تان نکند. تیم تشریفات داشته باشید در مراسم های بزرگ گاهی دلخوری هایی هم پیش می آید. یادتان نرود كه یك عذر خواهی ساده می تواند جلوی یك كینه طولانی مدت را بگیرد تیم تشریفات، یك جورهایی همان مدیریت اجرایی خودمان است و همه كارهای اجرایی، هماهنگی و… را انجام می دهد. شما نیازی نیست آنقدر خرج كنید. فقط یك تیم تشریفات از نزدیكان یا دوستان خود تدارك ببینید. معمولا در بیشتر عروسی ها، این مسئولیت به نفر باسابقه تر در مدیریت این جور مراسم سپرده می شود. نگران نباشید. این كار برای خود آنها هم جذاب است. مسافت ها را حتما دریابید یكی از بزرگ ترین و همیشگی ترین مشكلات روزهای عروسی، دوری آرایشگاه عروس به آتلیه و نیز دوری این دو به تالار یا مكان اصلی برگزاری عروسی است. این مشكل با یك پیش بینی ساده، قابل حل است. سعی كنید این سه تا را نزدیك به هم بگیرید؛ به همین راحتی. در ضمن می توانید كارهای آتلیه را هم خودتان انجام بدهید اینطوری نگران نیستید كه مبادا نامحرمی عكس های خصوص تان را ببیند. این روز را طبیعی باشید در بیشتر عروسی ها، مدیریت عروس و داماد از صبح عروسی تا آخر مراسم با فیلمبردار است. این اتفاق جالبی نیست؛ چون نمی گذارد كه طبیعی رفتار كنید و به كار و بار خودتان برسید. در روز عروسی باید كاملا راحت راحت باشید تا بتوانید طبیعی ترین رفتار را داشته باشید. عكس با نزدیكان فراموش نشود ممكن است به واسطه استرس موجود و جو مراسم عروسی، فراموش كنید كه با نزدیك ترین فامیل های خودتان عكس های اختصاصی بگیرید. به تیم تشریفات بسپارید كه حتما این مورد را در فهرست برنامه ها بگنجانند. سعی كنید زودتر برسید اگر تأكید زیادی بر استفاده از آرایشگاه یا آتلیه ای خاص وجود دارد چاره ای نیست جز اینكه زودتر به آرایشگاه بروید و منتظر عروس خانم بمانید. باورتان نمی شود اگر بگوییم كه درصد بالایی از عروس هایی كه در آرایشگاه عروس كارشان تمام شده، بین 10دقیقه تا یك ساعت و نیم منتظر می مانند تا آقا داماد با ماشین عروس از راه برسد! روز عروسی بیشتر مردم همراه با استرس طی می شود. یك دقیقه را هم هدر ندهید وقتی كه اول صبح و رأس ساعت مشخص شده عروس خانم را به آرایشگاه بردید، حالا باید سریع برگردید و به گلفروشی بروید. گلفروشی را از قبل هماهنگ كنید. سر ساعت بروید و ماشین را در اختیار گلفروشی قرار دهید. این كار بین یك تا چند ساعتی زمان می برد؛ بسته به نوع سفارش شما. از این زمان،نهایت استفاده را ببرید و هماهنگی بعدی را انجام دهید. مراسم پذیرایی فراموش نشود مدیریت شیرینی و میوه و آب خنك آشامیدنی و شربت و سرانجام شام را حتما به نزدیكان خود بسپارید تا هم از حیف و میل شدن آنها جلوگیری شود و هم مطمئن شوید كه از همه به خوبی پذیرایی شده است. درصورت نیاز میزهای خالی ىشده را هم دوباره پر كنید. بازمانده ها را دریابید روز عروسی بیشتر مردم همراه با استرس طی می شود؛ استرس سنگین اینكه آیا همه كار ها به نوبت و طبق برنامه انجام می شود یا خیر؟ نخستین و مهم ترین سفارش این است كه آرام باشید. امروز با خودتان تصمیم بگیرید هر اتفاقی كه افتاد آرام باشید و سریع دنبال یك راه حل بگردید. یكی از رایج ترین مشكلات عروسی ها این است كه آخر شب معمولا كمتر كسی به فكر مدیریت بازمانده های عروسی است كه شامل میوه، شیرینی، شام و… می شود. این بازمانده ها برای بعضی از مراسم های بعدی، به كار می آیند. در این مواقع، معمولا كدورت هایی بین تالارچی ها و كارگران تالار با صاحبان مجلس عروسی پیش می آید. حتما انجام این كار را هم به تیم تشریفات تان بسپارید. مدیریت خرید میوه و شیرینی خرید میوه های تازه و نیز شربت و شیرینی و كیك عروسی را از   همان ابتدای روز عروسی در فهرست برنامه های خود بگذارید. بهترین میوه ها اول صبح به میدان تره بار می رسد. چون خودتان نمی توانید بروید به یكی از فك و فامیل بسپارید كه این كار را انجام بدهد یا اینكه به یكی از میوه فروش های معتمد محله بسپارید كه این كار را انجام بدهد. تشكر فراموش نشود مراسم كه تمام می شود، مهمان ها می روند و میزبان ها و تیم تشریفات خسته و كوفته هستند. تشكر كردن را فراموش نكنید، بالاخص از اعضای خانواده تان كه احتمالا به اندازه شما و یا حتی بیشتر از شما استرس داشته اند. در مراسم های بزرگ گاهی دلخوری هایی هم پیش می آید. یادتان نرود كه یك عذر خواهی ساده می تواند جلوی یك كینه طولانی مدت را بگیرد. فهرست پیشنهادی برای برنامه های روز عروسی كارهای روز عروسی نام/ شماره تماس ها توضیحات آقای داماد تیك انجام شدن كار عكاس كیست؟ فیلمبردار كیست؟ هماهنگی تالار ؟ عاقد نیاز هست؟ …. این كارها را هم به جدول اضافه كنید. تزئینات مراسم؟ گل آرایی و دسته گل عروس؟ شیرینی پذیرایی؟ كیك مخصوص عروس و داماد؟ ساعت حضور عروس در آرایشگاه؟ ساعت حضور داماد در آرایشگاه؟ مجری یا مجریان مراسم عروسی؟ نیاز به اجاره وسایل هست؟ چه وسایلی؟ گروه اجرایی عروسی یا گروه تشریفات هماهنگ شده؟ چه كسانی هستند؟ راننده ماشین عروس؟ به شهر آشناست؟ تند كه نمی راند؟ تحویل لیست برنامه هایی كه باید گروه اجرایی هماهنگ و اجرا كند همراه یا همراهان عروس؟ نیاز هست وسایلی را ببرند، مثل وسایل عروس و داماد را؟ لیست مهمانانی كه باید با آنها عكس گرفته شود مجلس، نیاز به مادرخرج دارد كه بعدا همه حساب كتاب ها با او انجام شود؟ منبع:همشهری آنلاین بیشتر ...
  • news

    با ترس‌های قبل از ازدواج بیشتر آشنا شوید

    با ترس‌های قبل از ازدواج بیشتر آشنا شوید بیشتر مردم معتقدند چند ماه قبل از ازدواج یا همان دوران نامزدی، شیرین‌ترین بخش زندگی مشترك است و ماه‌های اول بعد از ازدواج هم به ماه عسل معروف است. اما ازدواج هم مانند بقیه مراحل زندگی علاوه بر تمام شیرینی‌ها و لذت‌هایش، مشكلات و سختی‌هایی هم دارد؛ به‌خصوص در همین چند ماه قبل و بعد از آن. صالحی، كارشناس ارشد روانشناسی بالینی معتقد است، یافتن همسری به عنوان شریك زندگی رویداد مهمی است كه تاثیر عمیقی بر فرد و سلامت روانی او می‌گذارد. این اتفاق فرآیند پیچیده‌ای است كه تحت تاثیر انواع رویدادها قرار می‌گیرد و در عین حال منجر به یكسری نشانه‌های روانشناختی می‌شود كه فرد و زندگی‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد و گاهی می‌تواند مشكلاتی روحی، روانی مثل اضطراب، افسردگی و ترس را برای فرد به وجود بیاورد. اگر شما هم در آستانه ازدواج قرار دارید با ما همراه شوید تا از بروز این قبیل مشكلات پیشگیری كنید. ترس‌های قبل از ازدواج را بشناسید وقتی افراد می‌خواهند درباره موضوع مهمی مثل ازدواج تصمیم‌گیری كنند ممكن است با ترس‌هایی روبه‌رو شوند. به‌خصوص اگر در شرایط مبهمی قرار بگیرند و نتوانند اتفاقاتی را كه قرار است بیفتد پیش‌بینی كنند. اگر پیش‌زمینه و تجربه قبلی ناخوشایندی در این‌باره داشته باشند، ناخودآگاه اتفاقاتی را كه قرار است بیفتد با دید منفی پیش‌بینی می‌كنند. ترس‌هایی كه پیش از ازدواج افراد به آن دچار می‌شوند تا حد زیادی شبیه دیگر ترس‌های طبیعی است كه در طول زندگی ممكن است با آنها مواجه شویم. در ادامه به تعدادی از ترس‌هایی كه در این دوران ممكن است تازه عروس و دامادها قبل و بعد از ازدواج با آن مواجه شوند، می‌پردازیم. از تجربیات ناموفق دیگران نترسید خیلی وقت‌ها به علت شنیدن خاطرات تلخ دیگران در زندگی مشترك یا دیدن زندگی‌هایی كه دچار تنش‌ها و مشكلات زیادی است و درنهایت هم به جدایی می‌رسد، افرادی كه در آستانه ازدواج قرار دارند دیدگاه منفی‌ای نسبت به ازدواج و زندگی زناشویی پیدا می‌كنند. اما این دیدگاه منفی اكثر اوقات صحیح نیست چون معمولا افراد فقط بخش‌هایی از زندگی و انتهای ماجرا را برای دیگران بازگو می‌كنند و اطرافیان را كامل و دقیق از علل اصلی مشكل و شكست مطلع نمی‌كنند. سعی كنید دیگران و تجربیات‌ آنها را مبنای قضاوت و تصمیم‌گیری‌تان قرار ندهید. با مطالعه كتاب‌ها و مطالب مربوط به ازدواج و كمك گرفتن از متخصصان مشاوره و روانشناسی، اطلاعات و آگاهی‌تان را نسبت به مقوله ازدواج افزایش دهید، با دیدی باز به مقوله ازدواج نگاه کنید و در مسیر آن گام ‌بردارید. نگران از دست دادن آزادی‌های دوران مجردی نباشید خیلی افراد قبل ازدواج از این می‌ترسند كه نكند بعد ازدواج آزادی‌هایی را كه در دوران مجردی داشتند از دست بدهند. داشتن این ترس و نگرانی تا حدی طبیعی است اما بهتر است با مذاكره و تعیین و تعریف حد و مرزهای آزادی با فردی كه قرار است با او ازدواج كنید، ترس‌تان را برطرف كرده و  از مشكلات احتمالی پیشگیری كنید. با پرداختن به این موضوع می‌توانید ترس و نگرانی‌تان را در این‌باره كمتر كنید. قبل ازدواج درباره آزادی‌هایی كه در دوران مجردی داشتید با طرف مقابل صحبت كنید، مواردی  را كه حفظ آزادی در آنها برای‌تان مهم است با او در میان بگذارید و نظر او را بپرسید. این را هم بدانید كه وقتی ازدواج می‌كنید شریك دنیای همدیگر می‌شوید؛ بنابراین می‌توانید برای روابط با دوستان، تفریحات و سرگرمی‌های‌تان برنامه‌ریزی‌های جدیدی بكنید تا ضمن برخورداری از فضایی جدید، از روابط و تفریحات دوران مجردی هم در حد تعادل بهره ببرید. از تغییر هراسی به دل راه ندهید از آنجا كه انجام هر تغییری با كمی نگرانی و ترس همراه است مسلما ورود به دنیای ازدواج كه بزرگترین تغییر‌ها در طول زندگی است روزمرگی‌ها و روال عادی زندگی‌تان را متحول می‌كند. اما نباید از این تغییرات بترسید چرا كه این تغییرات در آینده‌ای نه‌چندان دور ثباتی را برای شما به وجود می‌آورد؛ پس به استقبال این تحول بزرگ بروید. پیش از رسیدن به مرحله تغییر خودتان را آماده كنید و بدانید این تغییرات مثبت هستند و به رشد شما كمك می‌كنند. برنامه‌هایی را كه داشتید بار دیگر مرور كنید و با طرف مقابل‌تان در میان بگذارید و باتوجه به موقعیت جدید آنها را اولویت‌بندی كنید. از مشكلات و سختی‌ها غول نسازید شما و شریك زندگی‌تان آدم‌های كاملی نیستید و هرگز نمی‌توانید فرد كاملی را پیدا كنید. مشكلات و سختی‌ها اجرای جدانشدنی زندگی هستند. ازدواج موفق نیازمند تلاش سخت دوجانبه است و برای كامل كردن آن باید از زندگی خود برای آن مایه بگذارید. خیلی‌ها با امیدها و آرزوهای واهی ازدواج می‌كنند و زمانی كه زندگی روی جدی‌اش را به آنها نشان می‌دهد، تصمیم به خراب كردن ساخته‌های‌شان می‌گیرند و به جدایی فكر می‌كنند. خودتان را برای عبور از پیچ‌و‌خم‌های زندگی آماده كنید. اگر تصور می‌كنید بعد ازدواج همه چیز باید خوب و در جای خود باشد، كاملا اشتباه می‌كنید. سوءتفاهم، اختلافات و درگیری، اختلاف در عقاید و سلایق و. . . بین همه زوج‌ها به وجود می‌آید. البته با تلاش برای یافتن راه‌های هماهنگی با همسر و پیدا كردن روش‌هایی برای غلبه بر این مشكلات می‌توانید ازدواج موفقی برای خود رقم بزنید. بنابراین كسب دیدگاه منطقی در مورد ازدواج از راه‌های اصلی غلبه بر ترس از ازدواج است. سابقه طلاق یا شكست عاطفی دارید؟ فردی كه در روابط گذشته‌اش دچار شكست شده یا طلاق را تجربه كرده، برای ازدواج مجدد همواره از شكست خوردن مجدد احساس نگرانی می‌كند. مردان و زنان مطلقه كمی از ازدواج دوباره می‌ترسند چون نگران این هستند كه همان مشكلات دوباره ازدواج‌شان را ویران كند. با پرداختن به نقاط قوت و ضعف زندگی قبلی و تقویت و اصلاح آنها می‌توانید زندگی پابرجا و خوبی را دوباره از نو بسازید. استرس‌های پیش از ازدواج را شكست دهید انتخاب همسر و شریك زندگی یكی از مهم‌ترین انتخاب‌های انسان در طول زندگی است و كسانی كه می‌خواهند زندگی مشترك خود را آغاز كنند، در این زمان یكی از پر‌استرس‌ترین دوران زندگی خود را می‌گذرانند. استرس‌های قبل ازدواج هم بر دختر و هم بر پسر جوان تاثیر می‌گذارد؛ تنها چیزی كه تفاوت دارد، نحوه بروز استرس است. مرد‌ها معمولا استرس را درونی می‌كنند، ساكت و كم‌حرف می‌شوند یا ارتباط‌شان را با دیگران كم می‌كنند. خانم‌ها به شكل‌های بیرونی‌تری با این استرس‌ها مقابله می‌كنند؛ درباره استرس‌ها و نگرانی‌های‌شان با اطرافیان صحبت می‌كنند، بیشتر به هم می‌ریزند و استرس‌ها و نگرانی‌ها، عملكردهای‌شان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. كمال‌گرایی ممنوع مراسم و جشن‌های ازدواج مثل مراسم خواستگاری، بله‌برون، نامزدی، عقد، عروسی و پاتختی می‌تواند یكی از منابع اصلی استرس باشد. اگر درباره برگزاری و برپایی این مراسم با طرف مقابل‌تان اختلاف سلیقه دارید و از این بابت دچار استرس شده‌اید، می‌توانید با صحبت كردن، تبادل نظر، جویا شدن نظر و سلیقه یكدیگر و احترام گذاشتن به آنها این استرس را برطرف كنید. آمادگی ذهنی و روانی پیدا كنید قبل از هرگونه تصمیم‌گیری برای ازدواج و اقدامی برای آن، باید از نظر ذهنی و روانی خود را آماده كنید و با مقوله ازدواج و همه جزییات آن كنار بیایید. نداشتن آمادگی ذهنی برای این اتفاق مهم یكی از عوامل مهمی است كه باعث ایجاد استرس و نگرانی در تمام طول دوران نامزدی یا عقد می‌شود. افراد نمی‌دانند تصمیم درستی گرفته‌اید یا نه. مدام در شك و سردرگمی به سر می‌برند و رنج زیادی برای خود و طرف مقابل‌شان به وجود می‌آورند. برای اینكه بتوانید به استرس‌هایی از این دست غلبه كنید، باید یك برگه ‌بردارید و مشخصات و شرایط فردی را كه قرار است با او ازدواج كنید در آن یادداشت كنید. بعد از بررسی و جمع‌بندی كلی، به همسر آینده‌تان امتیاز بدهید. اگر شرایط و مشخصات فردی كه برای ازدواج انتخاب كرده‌اید 70 درصد خواسته‌ها و انتظارات شما را تامین می‌كند، بدانید انتخاب شما درست است. خودتان را با زندگی مشترك وفق دهید یكی دیگر از عوامل استرس‌زای پیش از ازدواج در زوج‌های جوان، عدم سازگاری و تطبیق با مقوله ازدواج است. گاهی اوقات افراد حس می‌كنند با شروع زندگی مشترك، دیگر استقلال خود را از دست داده و بازیچه دست فرد دیگری خواهند شد؛ بنابراین پس از ازدواج، طرف مقابل را نادیده گرفته و سعی می‌كنند عقاید و خواسته‌های خود را به او تحمیل كنند. در این مواقع بهترین راه برای كاهش استرس این است كه در مراسم خواستگاری طرفین بنشینند و رودررو، مستقیم و بدون دخالت دیگران در مورد زندگی مشترك آینده خود گفت‌وگو کنند و باهم در مورد جزییات زندگی، حد و مرزهای آن، شرح وظایف و اختیارات‌شان صحبت کرده و به توافق برسند. مشكلات خانوادگی و اقتصادی را حل كنید فشار از سمت خانواده و جامعه هم یكی از عوامل استرس‌زای پیش از ازدواج به حساب می‌آید. دختر و پسر نگران این هستند كه با خانواده همسر آینده خود به خوبی كنار نیایند. بهترین راه برای جلوگیری از این وضعیت، احترام به خانواده همسر است. طوری با خانواده همسرتان رفتار كنید كه دوست دارید او با خانواده شما رفتار كند، پس هرگز احترام متقابل را فراموش نكنید. خیلی افراد هنگام ازدواج بابت امنیت شغلی، مخارج ازدواج، بدهی‌ها و قرض‌ها نگران بوده و استرس دارند. بهترین راه برای غلبه بر آن این است كه واقع‌بین باشید و به اندازه درآمدتان و حتی كمتر خرج كنید. همیشه سعی كنید در زندگی اهداف‌تان را براساس درآمد و هزینه‌های‌تان مشخص كنید تا هم به خواسته‌های‌تان برسید و هم استرس و نگرانی‌هایی از این دست را از خود دور كنید. منبع:مجله زندگی ایده آل بیشتر ...
  • news

    با این 10 جمله قلب همسرتان را ذوب کنید

    با این 10 جمله قلب همسرتان را ذوب کنید همه ما همسرمان را دوست داریم و دلمان برایش تنگ می‌شود و گفتن این به او یک راه عالی برای ابراز محبتمان است، اما نه تنها راه. بعد از مدتی «دوستت دارم» و «دلم برات تنگ شده» کهنه و قدیمی می‌شود و دیگر مفهوم خود را برای همسرمان از دست می‌دهد. خوشبختانه شما برای ابراز محبت فقط محدود به این دو جمله نیستید. راه‌های مفرح‌تر و جالب‌تر دیگری هم وجود دارد که بتوانید یک زن را تحسین کنید و به او بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد. ازاینرو، اینجا ۱۰ روش برای ابراز محبت به شما پیشنهاد می‌کنیم که قلب او را لمس کرده و شما را به جذاب‌ترین مرد روی زمین برای او تبدیل می‌کند. ۱. نمی‌تونم بهت فکر نکنم. این تحسین مخصوصاً در مکالمات از راه دور بسیار موثر است. این جمله در واقع به او می‌فهماند که چقدر دلتنگش هستید. نیازی نیست که بارها و بارها جمله «دلم برات تنگ شده» را تکرار کنید تا این را بفهمد. همین یک خط همه چیز را تمام می‌کند. می‌توانید آن را کمی طولانی‌تر کرده و بگویید، «با من چیکار کردی؟ نمیتونم بهت فکر نکنم.» ۲. خیلی من رو تحریک می‌کنی. گفتن این جمله با صدایی گرم و نگاه کردن به چشمان همسرتان بهترین تحسینی است که یک زن می تواند بشنود. مخصوصاً اگر بتوانید «کی» و «چرا»ی آن را برایش توضیح دهید که هیجان‌زده‌ترش می‌کند. مثلاً می‌توانید به او بگویید، «وقتی اینطوری نگام میکنی، خیلی تحریکم میکنی.» یا «با این لباس خیلی تحریکم می‌کنی» یا کمی بازیگوشانه‌تر بگویید، «وقتی این موقع روز بهم زنگ میزنی، خیلی تحریکم میکنی» تا باعث شوید بیشتر به شما زنگ بزند. ۳. با تو احساس مردانگیم چندبرابر میشه. با گفتن این نشان می‌دهید که زنانگی او را می‌فهمید و به او این حس را می‌دهید که همسر شما بودن را خیلی خوب انجام می‌دهد. مطمئنم اگر شما هم از او بشنوید که «تو به من احساس زن بودن می‌دهی» احساس فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کنید. ۴. چقدر خوش‌شانسم که تو توی زندگیمی. نمی‌دانید شنیدن این از کسی که عاشقش هستید چه حسی دارد. این یک راه بسیار زیبا برای این است که به او نشان دهید تا چه اندازه برایتان ارزش دارد. این تحسین را می‌توانید بیشتر استفاده کنید، هربار که کار خوبی برایتان انجام می‌دهد، وقتی در جمعی هستید و او حرف قشنگی درمورد شما می‌زند، وقتی با هم خوش می‌گذرانید. ۵. تو دیوونم میکنی. این تحسین اگر با لحن درست گفته شود، دقیقاً این مفهوم را می‌رساند که او شما را دیوانه خودش کرده است. با بودن او حس می‌کنید عاشق و زنده‌اید. و اگر اینطور است، حتماً این را به او بگویید. ۶. واقعاً تحسین‌برانگیزی. این شیرین‌ترین تحسینی نیست که بتوان به یک زن گفت؟ فکر می‌کنم اینطور باشد. مطمئناً نظر همسرتان هم همین است. پس برای گفتن آن خجالت نکشید. و البته در زمان درست مثل وقتی که لبخند خجالتی روی صورت او می‌بینید یا وقتی چیزی عالی برایتان آماده کرده است این کار را بکنید. با این تحسین، به او حس شاهزاده بودن بدهید. محبت مثل غذا می‌ماند. اگر بیش‌ازاندازه به همسر غذا بدهید، معده او درد خواهد گرفت ۷. هیچکس به اندازه تو خوشحالم نمیکنه. با این تحسین، او را با زنان دیگری که قبلاً در زندگیتان بوده‌اند مقایسه کرده و او را بالاتر از آنها می‌برید. و واقعیت این است که زنان حس رقابت بسیار قوی بین خودشان دارند، به همین دلیل اگر به او بگویید که او بهترین همسر برای شما بوده است، یک تحسین بزرگ برای او قلمداد می‌شود. ۸. تو شیرین‌تری دختری هستی که تابحال دیدم. این هم یک راه آسان دیگر برای اینکه به او احساس خاص بودن بدهید. این تعریف کردن اگر در زمان مناسب و با لحن و صدایی آرام و گرم گفته شود، بسیار اثرگذار خواهد بود. این را هم درست مثل «من خیلی خوش‌شانس هستم که تو رو دارم» می‌توانید بیشتر استفاده کنید تا به او یادآور شوید که چقدر تحسینش می‌کنید. همچنین تحسینی مثل این را می‌توانید برای تشویق او در کاری که خوب انجام داده است، استفاده کنید. ۹. تو واقعاً ایدآلی! برای مناسبت های خاص می‌توانید با یک علامت تعجب بزرگ به او بگویید «خدای من، تو واقعاً ایدآلی، هیچ چیز کم نداری!» با اینکار به او نشان می‌دهید که هر کاری که انجام داده است تاثیر پررنگی روی شما داشته و شما می‌دانید چطور باید یک زن خوب را تحسین کنید. اما دقت کنید که زیاد از حد از این جمله استفاده نکنید چون ممکن است آن را جدی بگیرد! ۱۰. خواهش میکنم اینقدر دوست‌داشتنی نباش. و آخر اینکه، این یکی از محبوب‌ترین راه‌ها برای سربه‌سر گذاشتن و تحسین کردن او در آن واحد است. این یک راه مفرح و بازیگوشانه است که به یک مکالمه عادی، کمی محبت اضافه می‌کند. خوب حالا ۱۰ روش برای ابراز محبت به همسرتان بلد هستید که به او احساس دوست‌داشتنی‌ و خاص بودن بدهید. یکبار دیگر آنها را مرور کنید و به خاطر بسپارید و سر وقت مناسب آنها را یکی‌یکی استفاده کنید. مطمئن باشید با این کارتان عاشقتان خواهد ماند. هشدار! ولی یک چیز باید روشن شود. همان اندازه که دوست داریم همسرمان احساس دوست داشته شدن کند، به همان اندازه نباید در این کار افراط کنیم. محبت مثل غذا می‌ماند. اگر بیش‌ازاندازه به او غذا بدهید، معده او درد خواهد گرفت. اگر او را محبت‌باران کنید، نادیده‌تان خواهد گرفت و لذتی هم از این کار شما نخواهد برد. بنابراین بروید و همسرتان را خوشحال کنید اما افراط نکنید. منبع:مردمان  بیشتر ...
  • news

    معایب و مزایای ازدواج فامیلی

    همه ما می خواهیم ازدواجی مناسب و مبتنی بر شناخت داشته باشیم. با این اوصاف، ازدواج فامیلی به عنوان یک گزینه قوی مطرح است. ازدواجی که در آن هم شناخت کافی وجود دارد و هم به احتمال زیاد تناسب های بیشتری برقرار است.   خیلی از پدر و مادرها در مورد ازدواج کردن و به قول خودشان عاقبت به خیری تمایل دارند کسی را برای دختر یا پسرشان انتخاب کنند که بهترین باشد و چه کسی بهتر از بچه های خواهر و برادرشان که هم دیده و شناخته شده هستند و هم حیف است چنین کسی با این شرایط اخلاقی خوب و امکانات تحصیلی و شغلی مناسب را از دست بدهند؟! آنها پیشنهاد می دهند و در ظاهر، شما را آزاد می گذارند که پاسخ مثبت یا منفی بدهید اما اگر جرات دارید، بگویید نه!   مزایای ازدواج فامیلی:   آشنایی بیشتر است از آن جا که در پیمان ازدواج نه تنها 2 نفر، بلکه در واقع 2 خانواده با هم وصلت می کنند بنابراین لازمه یک ازدواج مناسب، داشتن تناسب خانواده ها در زمینه های فرهنگی، اقتصادی و اعتقادی است که در ازدواج های فامیلی از آن جا که افراد سال ها با هم زندگی کرده اند، در بیشتر موارد این تناسب ها دیده می شود و حتی سبک تربیتی که دختر و پسر با آن بزرگ شده اند، در بیشتر موارد یکسان است چرا که طرفین از کودکی بنا به سلیقه خانواده و والدین خود تحت قواعد خاصی پرورش یافته اند و به همین دلیل به احتمال زیاد مشکلی با خانواده عروس یا داماد نخواهند داشت. همچنین از نظر آسیب های اجتماعی نظیر مصرف سیگار، داشتن ارتباط های نامناسب و … امکان رسیدن به اطمینان بیشتر است و این موارد از مهم ترین مزیت های این نوع ازدواج هاست.   اما ازدواج فامیلی همیشه هم خالی از عیب نیست. این ازدواج ها گاهی می توانند از تصورات ایده آلی که درباره شان داریم فاصله بگیرند و تبدیل به یک ازدواج دشوار و پر از بحران شوند. چرا؟ به این دلایل:   معایب ازدواج فامیلی:   کدورت فامیلی به همان نسبت، وقتی اختلافی بین عروس و داماد پیش می  آید، زمینه دخالت فامیل هم بیشتر فراهم است. اگر هر کدام از خانواده ها در حمایت از فرزندشان شروع به جانبداری کنند و مقابل طرف دیگر قرار بگیرند، سابقه چندساله فامیلی و رفت و آمد و نان و نمکی که با هم خورده اند، خیلی راحت زیر سوال می رود. با یک اختلاف کوچک، در واقع عروس و داماد به جنگی پایان ناپذیر در فامیلشان پا می گذارند که بیرون آمدن از آن واقعا سخت تر از ازدواج های غیرفامیلی است. نزدیکی خانواده ها نزدیکی خانواده ها در ازدواج فامیلی باعث می شود، هر بحرانی در زندگی مشترک شما از مرزهای خانواده تان بیرون برود و دهان به دهان بچرخد. فرض کنید دختر خاله و پسرخاله ای با هم عقد کرده اند و در دوران عقد به مشکلی برمی خورند. در این صورت، نه تنها مادر عروس و داماد از ماجرا با خبر می شوند، بلکه ممکن است همین موضوع از زبان یکی از آنها بیرون بپرد و خاله سوم، از ماجرا با خبر شود. در نتیجه اقوام مشترک دو طرف همه در جریان اختلافات قرار خواهند گرفت و تنش ها اثری چند برابر پیدا می کنند.   تعریف نقش های جدید اگر تا دیروز شما با مادر زنتان مثلا نسبت عمه و برادرزاده داشتید، از این به بعد باید نسبت داماد و مادرزنی را هم بپذیرید. این یعنی شما دیگر نمی توانید برادرزاده لوس و دوست داشتنی عمه جانتان باشید. بلکه باید در قامت یک داماد متشخص و محترم مرزهای جدیدی را برای رابطه تان تعیین کنید و احترام گذاشتنتان، مراوداتتان، رفت و آمدتان را به شیوه ای دیگر تنظیم کنید. شیوه ای که در آن نه سیخ بسوزد و نه کباب. نداشتن این مهارت باعث می شود که شما خیلی زود از داماد دوست داشتنی تبدیل به یک عنصر اختلاف برانگیز در خانواده شوید! دشواری در استقلال در ازدواج های فامیلی، شبکه های خانوادگی قدرتمندتری زوج جوان را حمایت می کنند. ازدواج فامیلی معمولا در خانواده هایی اتفاق می افتد که به هم پیوسته ترند. این به طور بالقوه یک حسن است که خیلی جاها ممکن است باعث برتری ازدواج فامیلی نسبت به ازدواج غیر فامیلی شود. اما از سوی دیگر، نبودن حریم «غریبگی» و «تازه واردی» برای عروس و داماد و خودمانی بودنشان در خانواده طرف مقابل باعث می شود دامنه دخالت ها گسترده تر شده و استقلال پیدا کردن زوج از خانواده شان کار دشوارتری باشد. آنها دیرتر به رسمیت شناخته می شوند و همیشه کسانی هستند که به زندگی شان سرک بکشند. منبع:تبیان        بیشتر ...
  • news

    آیا گفتن دوستت دارم برای شما مشکل است؟

      آیا شما عاشق نامزدتان هستید و نمی‌دانید چطور احساسات‌تان و عشق‌تان را به او ابراز کنید ؟ وقتی که شخصی احساس می‌کند عاشق جنس محالف خود شده است برای اینکه احساساتش را به او بیان کند دچار مشکل می‌شود و نمی‌داند چطور این کار را انجام دهد .در صورتی که با گفتن چندین جمله ی ساده می‌توانید احساس حقیقی خود را به طرف مقابل انتقال دهید . روان شناسان معتقد هستند ، ابراز عشق و بیان احساسات هر شخصی نسبت به جنس مخالفش کمی دشوار است و این موضوع کاملا امری طبیعی است اما یک سری از افراد با ابراز عشق‌شان خیلی مشکل دارند و حتی هیچ کاه نمی‌توانند جمله ی دوست دارم را به زبان بیاورند ، این افراد دارای مشکل و عقده ای در دوران کودکی‌شان هستند ، یعنی خانواده‌شان نحوه ی و روش ابراز علاقه را به فرزندشان نیاموخته اند یا اینکه او در خانواده ای بزرگ شده است که به  مسائل عاطفی کمتر پرداخته شده است . به همین علت او  در دوره‌های بعدی زندگیش به مشکل برخورده است و نمی‌تواند احساساتش را ابراز کند . معمولا افرادی که این مشکل را دارند تعریف می‌کنند که  همیشه جمله ی" دوست دارم "  در گلویم  مانده است ، نمی‌توانم این جمله ی را به معشوق خود انتقال دهم ،  نمی‌توانم کاری انجام دهم  تا مانعی را که در گلویم وجود دارد از بین ببرم و این جمله را به زبان بیاورم . البته لازم به ذکر است که این موضوع با توجه به سن ، جنسیت شخص و اینکه او چندمین فرزند خانواده است تفاوت دارد و می‌تواند افزایش یا کاهش داشته باشد . روان شناسان مدعی هستند ، برخی دیگر از افراد به علت اینکه  بیش از حد خجالتی هستند نمی‌توانند احساسات قلبی خود را به معشوق‌شان انتقال دهند، البته افرادی که خجالتی هستند به مراتب خیلی بهتر از افرادی هستند که دارای عقده‌های دوران کودکی هستند  . افرادی که دارای این مشکل هستند ، در درون خودشان دچار یک جنگ داخلی می‌شوند . آنها می‌خواهند عشق خود را ابراز کنند اما می‌ترسند که مبادا از طرف فرد  مقابل‌شان مورد مورد تمسخر قرار گیرند ، مگر زمانی که شخص مقابل‌شان اظهار  علاقه کند و آنها نیز در جواب علاقه ی او  این جرئت را پیدا کنند که علاقه‌شان را بر زبان بیاورند وگرنه ممکن است حتی سالها این احساس را بر زبان نیاورند . البته خجالتی بودن نیز یک مشکلی است که در ریشه در دوران کودکی هر شخصی دارد ، در همان دوره ی کودکی  باید خجالتی بودن فرزند  را درمان کرد تا این مشکل حادتر نشود . اما یک نکته ی قابل توجه وحود دارد و آن نکته به این ترتیب می‌باشد برای اینکه دیگری را دوست داشته باشید در وحله ی اول باید خودتان ، شخصیت‌تان را دوست داشته باشید تا بتوانید شخص دیگری را دوست داشته باشید در غیر این صورت نمی‌توانید شخص دیگری را دوست داشته باشید و به او اظهار علاقه مندی داشته باشید . البته شما به طرق مختلف می‌توانید به همسر یا نامزدتان اظهار علاقه داشته باشید مثلا ، برای او نامه ای بنویسید و این موضوع را برای او شرح دهید ، یا به وسیله ی  ایمیل ، پیامک و …. اما معمولا افراد تمایل دارند این جمله ،" دوستت دارم "  اظهار عشق و علاقه    را از شخصی که دوستش دارند بشنوند تا اینکه این جمله را به صورت کتبی در نامه ، میل و … بخوانند .   بیشتر ...
  • news

    مادرم اجازه نمی دهد ازدواج کنم!

      سوال:سلام من دختری هستم 20 ساله که  خواستگارهای خوب و  زیادی دارم و دلم هم می خواد ازدواج کنم اما چون مادرم ازدواج موفقی نداشته میگه بهت اجازه نمیدم ازدواج کنی.حداقل قبل از 30 سالگی ! البته مادرم بیشتر از هر کسی به خوب و متدین و  اصیل بودن خواستگارهام اذعان داره من دختر محجبی هم هستم اما ازدواج نکردنم داره منو به سمت گناه و انحراف میکشونه از طرفی روم نمیشه به مادرم بگم که می خوام ازدواج کنم چاره من چیه؟     سلام به شما همراه گرامی هدفی که برای زندگیت درنظر گرفتی با تجارب مادرت همخوانی ندارد و این مسئله،چالشی رابرایت ایجاد کرده است.درک می کنم نیاز به  ازدواج یکی از نیازهای  اساسی در این دوره سنی است و  احتمالا  آمادگی پذیرش این مسئولیت را نیز درخودت احساس کرده ای که تصمیم به آن گرفته ای و مهم این است که این آمادگی را به مادرت نشان دهی و به او نشان دهی قدرت یک انتخاب درست را داری پیشنهاد من به  شما همراه عزیز این است که  با مادرت در مورد  احساست  صحبت کنی چرا  که نیاز به ازدواج  مسئله  شرم آوری نیست که  بخواهی از آن خجالت بکشی ، ازدواج مسیری برای  کمال است نه مایه شرم!   همراه عزیز اگر مادرت را از احساست آگاه کرده و به او نشان دهی نگرانی اش را درک می کنی زمینه ای را برای حل این مسئله ایجاد کرده ای و گام بعدی این است که برای رفع نگرانی مادرت، با یکدیگر دنبال راه حل بگردید   یک راه حل می تواند این باشد که  در انتخاب دقت بیشتری به خرج  دهی و از کمک  مشاور برای تصمیم گیری بهتر استفاده کنی یامی توانی زندگی های مشترک موفق رانیز به مادرت یادآوری کنی تااین تعمیم بیش از حد ایشان و نگرانی ناشی از آن کاهش پیدا کند.   حتی شایدبهتر باشددراین زمینه به مادرت کمک کنی تاکمی نیزنقش خودش رادرازدواج ناموفق خودشان پیدا نماید تا بتواند این موضوع را در نظر بگیرد که  سرنوشت ما تحت تاثیر  انتخاب ها و تصمیم گیری های ما است و باید مسئولیت آن ها را قبول کنیم   انتخاب نادرست دلیل بر نامناسب بودن مصداق های انتخاب نیست البته اگر  واسطه ای که مادرت، قبولش داشته باشد و شما با  او  راحت باشی نیز  وجود داشته باشد نیز برای حل این مسئله مناسب است  و حتی  اگر به این روش ها حل نشد بهتر است برای حل این مسئله به مشاور مراجعه کنید و البته با هدف حل نوع نگاه مادرتان   با آرزوی شادی و موفقیت برای شما   سیمرغ   بیشتر ...

تماس با ما violet

* نام :

* ایمیل :

تلفن :

* پیام :

طراحی وب سایت زرین پرتال