صفحه اصلی
درباره ما
گالری تصاویر
مقالات
امکانات
کروکی دفتر
تماس با ما
ارتباط با ما
مقالات سایت
جدیدترین و جذاب ترین مطالب و مقالات درباره ازدواج
اشتباه های رویایی دختران در ازدواج !!
دختران جوان هنگام ازدواج ممکن است تحت تاثیر احساسات عاشقانه و بدون توجه به موضوعات جدی که پس از ازدواج با آن روبرو میشوند، تن به ازدواجی دهند که بعدها باعث پشیمانیشان شود. در این مطلب مواردی از شایعترین اشتباههای دختران هنگام ازدواج را میخوانید. همیشه زندگی خوشی خواهیم داشت زنان از همان روز اول زندگی، آرمانهای عاشقانه دارند. کتابها و فیلمهایی که هدفشان جلبتوجه دختران است، تصور عروسی مجلل و مرد کامل را در ذهن آنها ایجاد میکند. بنابراین تعجبآور نیست كه زنان پیش از ازدواج بیشتر به عشق و عروسی توجه دارند تا ۵۰ سالی که پس از آن باید با همسرانشان بگذرانند! حقیقیت این است که ازدواج، کار مشکلی است. یک دیدگاه واقعگرایانه این است که ازدواج شامل حدود ۲۰ درصد خوشی و شادی ، ۳۰ درصد رضایت و ۵۰ درصد کار سخت است. ازدواج با نگرشی واقعگرایانه از بروز بسیاری ناامیدیها جلوگیری میکند. میتوانم همسر آیندهام را تغییر دهم زنان تمایل دارند خصوصیات ناخوشایند فرد مورد علاقهشان را نادیده بگیرند و خودشان را قانع کنند که در آینده میتوانند آنها را تغییر دهند اما حقیقت این است كه چنین آرزویی معمولا برآورده نمیشود و نمیتوان به زور کسی را تغییر داد. تازه اگر زن با فشار بتواند مرد را به تغییری وادارد، ممکن است روابط آسیب ببیند. در این موارد یا باید تفاوتهایتان را با همسر آیندهتان بپذیرید و از آنها لذت ببرید یا باید محیطی ایجاد کنید که همسرتان تشویق شود به خاطر شما خودش تغییر مورد نظر را بپذیرد. مشکلی به نام حفظ هویت مشکل رایج دیگر یک زن جوان پیش از ازدواج، عواطف شدیدی است که در دوران نامزدی پیش از آنکه درک روشنی از هویت خود داشته باشد، او را در برمیگیرد. برخی از دختران جوان و کم تجربه در این دوره بدون اینکه درک واضحی از هویت خود داشته باشند به نحوی آشکار با نامزدشان همانندسازی میکنند بنابراین توجه و دفاع از خود و نیازهایشان برایشان مشکل میشود. زنی که حسی قوی از هویت خودش داشته باشد، همسر متعادلتر و موفقتری خواهد بود. رهاکردن دوستان و علایق قبلی عشقی که زنان را در دوره ازدواج فرامیگیرد، ممکن است باعث شود دوستان، خانواده، سرگرمیها و ورزشهای مورد علاقهشان را کنار بگذارند. این کار اشتباهی اساسی است، به این علت که زنان به شبکههای حمایتی در سراسر زندگیشان نیاز دارند و فقط همسرشان نمیتواند همه مشکلات آنها را حل کند. داشتن چنین تقاضایی از همسر بیش از حد توان آنهاست. مهم است که در این مورد در زندگیتان تعادل را حفظ کنید. صحبتنکردن درباره موضوعات جدی لازم است با همسر آینده درباره نظرات خود در مورد مسایلی که ممکن است باعث اختلاف در زندگی مشترک شود، صحبت کنید. درباره تعداد بچههایی که میخواهید داشته باشید، در مورد اینکه برای بزرگکردن آنها حاضرید کارتان را رها کنید و در خانه بمانید یا نه ، درباره اولویتهای زندگی ، نحوه هزینهکردن درآمدها در زندگی ، آرزوها و اهداف ، اینکه ۲۰ سال بعد میخواهید در چه موقعیتی قرار داشته باشید، سبکهای تربیت بچهها ، سهیم شدن در مسوولیتها و… از قبل باید دانست آیا عقاید همسران شبیه هم هست یا نه. به توافق رسیدن درباره این موضوعات میتواند تعیینکننده ازدواجی شادمان یا پر از مشاجره در آینده باشد. منبع : afkarnews.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
قبل از ازدواج حسابی با نامزدتان دعوا کنید !!
دعواهای دوران نامزدی و عقد را تا چه حد جدی بگیریم؟ زهرا صفری فروشان کارشناس ارشد روانشناسی و مشاور بهزیستی استان اصفهان در این باره به گفت: در ابتدا باید دوران نامزدی و عقد را از یکدیگر تفکیک کرد. دوران نامزدی دورانی است که قراردادی بین خانواده ها بسته میشود تا دختر و پسر همدیگر را بهتر بشناسند اما در دوران عقد این قرارداد کاملا قانونی و شرعی می شود ، در نتیجه بحث و اختلاف نظر در دوران نامزدی طبیعی است. زیرا در بعضی موارد تفاهم وجود ندارد و دختر و پسر مجبورند برای رسیدن به تفاهم برسر یک موضوع کمی اختلاف نظر داشته باشند. در واقع در این بحثها در دوران نامزدی، مواضع افراد مشخص می شود. وجود تعارض و اختلاف نظر نشانه پویایی است و نشاندهنده این مطلب است که هر دو نفر برای آن زندگی اهمیت قائل اند. در واقع اگر دو نفر هیچ اختلافی نداشته باشند، نسبت به زندگی بی تفاوت هستند؛ اما داشتن مهارت برای کنار آمدن با این اختلاف نظر میتواند میزان مسوولیت پذیری افراد و حل کردن مشکلات توسط فرد را نشان دهد. در دوران عقد با توجه به اینکه روابط کمی نزدیکتر و عاطفیتر می شود ممکن است برخی از آن مشکلات همچنان ادامه یابد و یا حتی ممکن است تشدید شود و یا اینکه با توجه به آموزشهای لازم و مشاورهها کمتر شود. این عقیده که اگر عقد کنید، مشکلات حل میشود و یا ازدواج کنید و در نهایت با بچه دار شدن مشکل حل میشود کاملا اشتباه است. زیرا اگر این مشکلات بدون حل شدن از دوران نامزدی به عقد و در نهایت به ازدواج منتقل شود، سربسته میماند و باعث بروز مشکلات بیشتر میشود. وجود فرزند در خانواده دنیای جدیدی را ایجاد می کند و مسایل و شرایط جدید از جمله مشکلات مالی و عاطفی ایجاد میشود و اگر زن و شوهر نتوانسته باشند در مدت عدم حضور فرزند با هم صمیمی شوند، حضور فرزند باعث تشدید اختلافات میشود. اما در موارد محدودی زندگی مسالمت آمیز بخاطر حضور فرزند شکل میگیرد. یعنی ما به خاطر فرزندمان باید با هم کنار بیاییم که معمولا این عقیده در قدیم جواب میداد اما در جامعه امروز کمتر با چنین مواردی روبه رو میشویم. منبع : bornanews.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
“نه” گفتن به ازدواج = رفتن به استقبال افسردگی و مشکلات جنسی!
تاخیر در ازدواج ناهنجاری اجتماعی است؟ چه کمبودهایی به این موضوع دامن می زند؟ آیا صاحبنظران ازدواج زودهنگام را توصیه می کنند؟ چه راه حل هایی برای حل این مساله وجود دارد؟ آثار روحی وروانی، جنسی و جسمی تاخیر در ازدواج چیست؟ بین کمبودهای موجود در حوزه های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی و تاخیر در ازدواج جوانان رابطه ای وجود دارد و این 2 از یکدیگر تاثیر می پذیرند؟ به عقیده گروهی از کارشناسان اجتماعی، تغییر در هویت جنسی زنان، باز تعریف زنانگی (شامل تمایل به اشتغال، تحصیل و …)، بازتعریف مردانگی (که با مشكلات اشتغال و بیكاری، بلوغ اجتماعی دیررس همراه است) ، هزینههای بالای زندگی، شرایط سنگین ازدواج، كاهش سرمایه اجتماعی، تغییر در ملاکهای منزلت اجتماعی، جدایی و تفكیك هر چه بیشتر جنسیتی، ناچیز بودن و عدم گسترش كافی عرصه عمومی، ناكارآمدی خانواده در حمایت از جوانان و به طور كلی ضعف شبكههای حمایت اجتماعی، ضعف نظامهای تامین اجتماعی، دسترسی سهلتر برای داشتن مناسبات جنسی خارج از زناشویی، گسترش و تنوعپذیری شیوههای ارتباط بین دو جنس، به هم خوردن توازن دو جنس در بازار ازدواج از عوامل تاثیر گذار در تاخیر در ازدواج محسوب می شوند. تاخیر در ازدواج و بالارفتن سن ازدواج می تواند تاثیرات منفی در حوزه های سلامت روحی و روانی و جنسی و جسمی افراد به ویِژه قشر جوان داشته باشد. در همین زمینه و با توجه به حساسیت و اهمیت این موضوع و گرفتن پاسخی برای پرسش های مطرح درباره این موضوع به گفتو گو با کارشناسان نشستیم تا از عواقب تاخیر در ازدواج در حوزه های مختلف بگویند. نگاه اول: درسنین بالا پتانسیل های فرد کم میشود حجت الاسلام محمد حسین سعیدی،مدیر مرکز مشاوره بیان،مدرس حوزه و برگزار کننده جلسات آموزش خانواده و زوجها: مساله تاخیر و بالارفتن سن ازدواج برای بیشتر افراد به عنوان عمل منفی تلقی می شود و قابل تجویز نیست،اما به صورت موردی و شخصی برای بعضی از افراد قابل تایید است و می شود آن را تجویز کرد. در مورد عده ای به خاطر برخی موانع و مشکلات و روحیه شخصی شان صلاح نیست تشکیل خانواده بدهند. افرادی که دارای سازگاری نیستند،اخلاق و روحیه شان موجب اذیت و آزار و ظلم به همسرشان می شود و شاید حتی نسلی که این افراد از خود به جای می گذارند دچار مشکلات فراوانی باشند. بنابراین باید این گروه از افراد را از این مساله مستثنی کرد. اما توصیه به ازدواج به موقع برای سایر افراد توصیه می شود و این توصیه واجب و ضروری است. از آن جهت که ازدواج تاثیر تکاملی بر افراد دارد. پختگی ها و ویژگی های مثبتی با انسان در اثر ازدواج به وجود می آید و ایجاد تعادل در روحیات ،افکار، اخلاق و شیوه زندگی فرد از دستاوردهای ازدواج است. اگر سن ازدواج بالا رود بعضی پتانسیل های فرد که باید صرف استحکام کانون خانواده و تربیت فرزندان شود از بین می رود. کشش غریزی و جنسی که خداوند در وجود زن و مرد قرار داده است باید پشتوانه تربیت فرزندان و کانون خانواده قرار بگیرد و اگر فرد وقتی در اوج دارایی این کشش و قدرت است از آن استفاده نکند می شود گفت به نوعی به هدر رفته است. مساله افزایش فاصله سنی با فرد و فرزندان هم مطرح می شود و درک متقابل بین والدین و فرزندان شکل نمی گیرد. بر قرار نکردن رابطه جنسی در افراد سالم، نوعی خویشتن داری محسوب می شود و فردی که دیر ازدواج می کند اگر قبل از ازدواج با جنس مخالف رابطه برقرار کرده باشد، افراد را دچار تنوع طلبی می کند. به نوعی که نمی توانند نسبت به همسرشان احساس رضایت داشته باشند. این افراد در واقع نیازهای خودشان را توسعه دادند. فرد بر اساس ارتباطات زیادی که داشته حتی نگاهشان نسبت به کسانی که همسر دارند دچار نوعی نگاه خاص می شوند و برای مثال به موضوع جنسیتی، نگاه خریدارانه دارند. انباشت خاطرات و تجربیات از این روابط در آینده می تواند برای زندگی مشترک مشکل ساز شود. در کنار این موارد در سن پایین تر انطباق و سازگاری افراد بیشتر است. در سنین بالاتر انطباق زوجها سخت تر است چون چهارچوب ها شکل گرفته است، امکان تغییر کم است و بنابراین افراد نمی توانند با یکدیگر به تفاهم برسند. در آخر باید توجه کنیم، وقتی میتوانیم بر پایین بودن سن ازدواج تاکید کنیم که مولفه های لازم برای ازدواج را دارا باشند. نتایج تاخیر در ازدواج 1. از دست دادن پتانسیلهای جوانی 2. فاصله سنی زیاد با فرزندان 3. روی آوردن به روابط نامشروع 4. تنوع طلبی جنسی 5. اضطراب 6. نرسیدن به مراحل بالای رشد انسانی 7. انزوا طلبی 8. افسردگی مفرط 9. احساس بی ارزش بودن نگاه دوم: برطرف نشدن نیاز جنسی،زمینه ساز ناهنجاری های دیگر اصغر نوروزی، کارشناس ارشد روانشناسی، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد مازندران: ازدواج امری شخصی برای افراد محسوب میشود و امکان دارد کسانی تمایل به ازدواج نداشته و دیرتر ازدواج کنند. اما عده ای تمایل دارند و امکانات اجتماعی اقتصادی و فرهنگی برایشان فراهم نیست. به طور طبیعی هر یک از نیازهای انسان که برآورده نمی شود 2 مشکل اساسی مطرح می شود، فرد در رشد و برخورد روانی خود به مراحل بالای رشد انسانی دست پیدا نمی کند. یعنی فردی که نیازهای جنسی شدید دارد ولی نمی تواند آن را برطرف کند چطور می تواند به امنیت خود فکر کند؟ چطور می تواند در این جامعه پرخاشگری نکند و در مدیریت خود موفق باشد.باید امکاناتی فراهم شود تا ازدواج کردن تسهیل شود و البته در کنارش برای تحکیم آن هم تلاش کنیم. طبیعی است وقتی کسی نیازی دارد و نیاز او برطرف نمی شود هم از بعد روانی و هم ازبعد امنیت روانی دچار مشکل می شود. این می تواند زمینه ساز آسیب های بعدی هم باشد. تحقیقات نشان داده است وقتی فرد نیاز جنسی دارد یا به اصطلاح تحریک شده است اما امکان ارضای نیاز او وجود ندارد تا 24 ساعت مضطرب است و تنش دارد. این تنش براساس اصل بقای انرژی از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شود. نگاه سوم: خودارضائی،انزوا و افسردگی ،نتایج تاخیر در ازدواج دکتر حسن میرزا حسینی،روانشناس، مدرس دانشگاه قم: به دلیل گرایش به مدرنیته و فاصله گرفتن از سنت ها و شرایط اقتصادی و اجتماعی سن ازدواج افزایش یافته است. جوانها برای اینکه شغل و درآمد بهتری داشته باشند یا اینکه تحصیلات خود را ادامه بدهند مجبور به تاخیر انداختن در ازدواجشان هستند. افزایش سن ازدواج تبعات زیادی دارد و مسوولان باید به فکر این مساله باشند. سن بلوغ برای دختران و پسران 15-16 سال است. همزمان با سن بلوغ نیازهای جنسی و عاطفی فرد بروز پیدا می کند. جوانان تمایل به مستقل شدن دارند و می خواند شغل ثابت و جهت گیری های آینده شان به طور کلی روشن باشد و خود و زندگی اجتماعی شان هویت مشخصی داشته باشند. وقتی در ازدواج تاخیر می افتد احساس تنهایی و بی ارزشی افراد را می گیرد، جوان نمی تواند نیازهای عاطفی خود را برطرف کند، در حالی که میل به دوست داشتن و دوست داشته شدن در جوانی به اوج خود می رسد. جامعه در زمینه رفع نیازهای جنسی جوانان مجرد فکری نکرده است،بنابراین جوانان راهی برای ارضای نیازهای خود ندارند و تنها راه ارضای نیازهای آنها ازدواج است. بعضی از جوانان به شدت این میل را سرکوب می کنند و ممکن است دچار مشکلات وسواس گونه فکری و مذهبی شوند. گاهی ممکن است به خود ارضایی روی بیاورند که البته این مورد هم تبعاتی دارد. با توجه به اینکه نگرش منفی نسبت به این مورد وجود دارد، ممکن است فرد هم به لحاظ روحی و هم به لحاظ جسمی دچار مشکل شوند. افسردگی و اضطراب،احساس انزوا و سرخوردگی تبعات به تاخیر افتادن سن ازدواج است. برقراری رابطه های کوتاه مدت با عنوان دوستی با جنس مخالف هم از تبعات دیگر این مساله است و از آنجایی که تضمینی برای این رابطهها وجود ندارد خود تبعاتی به همراه دارند. جوان دچار چندگانگی در روابط خود می شود. روابط آنها به سرعت با شکست مواجه می شود. پسرها معمولا برای رفع نیازهای زودگذر، آنی و موقتی جنسیشان به این روابط روی می آورند و دخترها در پی رابطههای پایداری هستند که منجر به ازدواج شود. افراد نمی توانند یکدیگر را پوشش بدهند و خیلی از این روابط به ازدواج منجر نمی شود. خاطراتی که جوانان از چنین روابطی دارند ممکن است بعدها روی روابطشان تاثیر بگذارد. شکستهای عاطفی هر نوع اعتمادی نسبت به جنس مخالف را از بین می برد. منبع : bornanews.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
نکاتیکه پس از ازدواج، زنان باید رعایت کنند!
راهکارهایی برای استحکام بیشتر خانواده – به همسرتان توجه کنید : بیشتر مردان دوستدارند که از مردانگی آنان تعریف و تمجید شود. وقتی مردی تحسین شود، مایل است بهسرعت به آن پاسخ دهد. به او بگویید که چه همسر باقدرت و خوبی دارید و از اینکه او شوهر شماست، چقدر خوشحالاید. به شوهرتان بگویید او را همینگونه که هست، دوستدارید و حاضر نیستید او را با هیچ مرد دیگری در دنیا عوض کنید. – شوهرتان را بابت کارهایی که انجام میدهد، تحسین کنید : بهطورنمونه وقتی او با بچه بازی میکند، به او بگویید بچهها چقدر خوشبختاند که پدری مانند تو دارند… – همسرتان را بابت آنچه میگوید، تمجید کنید : بهطور نمونه اگر او شوخطبع است، به او بگویید شوخطبعی او را دوستدارید و اینحالت، موجب احساس نشاط در شما میگردد. اگر او اهل ریسککردن است، به او بگویید شجاعتاش که پای هرچه اعتقاد دارد میایستد را دوستدارید. – هرگز شوهرتان را با مردان دیگر فامیل قیاس نکنید : با مقایسهکردن او با دیگر مردان، از میزان صمیمیتی که بین شما و شوهرتان است، میکاهید. – برای خودتان ارزش قائل شوید : به خودتان احترام بگذارید. اگر عزتنفس داشته باشید، دیگران نیز به شما احترام میگذارند. بهخاطر کارهای مثبتی که انجام میدهید، خود را تشویق کنید. اگر برای خودتان ارزش قائل شوید، از نظر روحیه، خانمی شاد و سرزنده میگردید و از نظر شوهرتان نیز فردی سرزنده و جذاب خواهید بود. – هدیهای بدون مناسبت برایش بخرید : با دادن هدیهای مانند دستهگل، پخت یک شیرینی خانگی، خرید یک جلد کتاب مورد علاقهاش و… غافلگیرش کنید. – اگر شاغل هستید، هیچوقت استطاعت مالی خود را به رخ شوهرتان نکشید : همیشه بهخاطر داشته باشید که پول و درآمد برای آسایش و رفاه زندگیست و نباید زندگی را فدای آن کرد؛ بنابراین اگر هم در تأمین مخارج خانواده شریک هستید، طوری رفتار کنید که شوهرتان احساس کند سکان زندگی در دستان قدرتمند خودش است زیرا مردان دوستدارند که حالت رهبری داشته باشند. – وضعیت مالی دیگران را با او مقایسه نکنید : اگر همسرتان وضعیت مالی خوبی ندارد، هیچوقت به او سرکوفت نزنید و اوضاع اقتصادی دیگران را به رخاش نکشید. اگر شما مرتب به او غر بزنید، موجب میشود که اعتمادبهنفساش را از دست بدهد و نتواند کارهایی را انجام دهد که وضعیت مالیاش خوب شود. – همسرتان را عاشق کنید : شما باید بهگونهای با همسرتان رفتار کنید که او از روابط با شما احساس قدرتمندی، توانایی و هوش کند. بهطورمعمول اگر مردی در کنار زنی احساس خوبی نداشته باشد، او را ترک میکند و بهسراغ دیگران میرود. – بر روی امواج باشید : اگر بتوانید خود را از قید امور یکنواخت و روزمره برهانید و درپی تلاش جدیدی باشید، بهنفع زندگی مشترکتان خواهد بود. – داغ دعوا و مشاجرهتان را به دل دیگران بگذارید : تمام زنان و شوهران عالم با هم اختلاف دارند اما زنان و شوهران خوشبخت، داغ دعوا را در دل دیگران بهجای میگذارند و زمانیکه با یکدیگر سر مسألهی خاصی دچار اختلاف میشوند، در حضور دیگران با یکدیگر جنگ و نزاع نمیکنند اما در تنهایی میتوانید با یکدیگر بحث کنید. – از مشاوره در مورد مشکلاتتان با هر کسی خودداری کنید : شما میتوانید اختلافاتتان را با کسانی بگویید که صلاحیت حل مسأله را دارند و از عهدهی چنین امری برمیآیند. در درجهی اول بهتر است خودتان راهحلی پیدا کنید، در غیراینصورت با کارشناسان خانواده و روانشناسان مربوطه گفتوگو نمایید. – در مورد خواستگاران قبلی خود با او صحبت نکنید : اگر شوهرتان اولین خواستگار شما نمیباشد، در ارتباط با خواستگاران قبلی خود زیاد توضیح ندهید. اگر هم مایل به صحبت هستید، از ابراز علاقه و مقایسهی آنان، با شوهرتان سخنی بر زبان نرانید زیرا با چنین صحبتهایی، او فکر میکند شما هنوز علاقهمند به خواستگاران قبلی هستید. – زمانیکه شوهرتان به غار تنهایی میرود، او را راحت بگذارید : آقایان زمانیکه مشکلات زیادی دارند، سعیمیکنند با رفتن به غار تنهایی و سکوت، مسائلشان را حلکنند. بهتر است در چنین مواقعی، با آنان صحبت نکنید و آزادشان بگذارید. خودش زمانیکه از نظر احساسی و عاطفی متعادل شد، دوباره به سراغتان میآید و با شما صحبت میکند. – به تفاوتهای اخلاقی یکدیگر احترام بگذارید : قضاوتکردن دربارهی دیگری، تنها به این دلیل که روش زندگیاش با ما تفاوت دارد، کاری نادرست است. اگر به همسرتان بگویید «مطابق میل من لباس بپوش!» و یا «چرا مانند من صحبت نمیکنی؟» این پیامها موجب میشود عشقی که در ابتدای زندگیتان احساس میکردید، از بین برود. – به اقوام و فامیلهای شوهرتان، احترام بگذارید : در حضور شوهرتان نکات برجسته و مثبت اقواماش را بیان کنید. با اجرای این شیوه، او نیز متقابلاً یاد میگیرد که به فامیل و بستگان شما احترام بگذارد. سیمرغ
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
10 جمله کلیدی و بسیار مهم برای جذب خانم ها !!
ده جمله کلیدی برای جذب زنان هنگامیکه از همسر خود در مورد چگونگی گذراندن روزش پرسش میکنید، برداشت او این خواهدبود که شما انسان با فکری هستید و مشتاقید بدانید وی ساعات کاری خود را چگونه سپری کرده است. اما یک هشدار:این سؤال به همسر شما مجوز… “روز خوبی داشتی؟” هنگامیکه از همسر خود در مورد چگونگی گذراندن روزش پرسش میکنید، برداشت او این خواهدبود که شما انسان با فکری هستید و مشتاقید بدانید وی ساعات کاری خود را چگونه سپریام کرده است. اما یک هشدار: این سؤال به همسر شما مجوز آن را خواهد داد که چند ساعتی در مورد کوچکترین اتفاقاتی که برایش افتاده صحبت نماید. پس برای مدت زمانی طولانی آماده نشستن و شنیدن داستانهای او شوید. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: زنها به آنچه که در فکر شما میگذرد، توجه زیادی دارند. پرسش در مورد چگونگی روز او نشان می دهد که شما پذیرا، مشتاق و علاقمند به گوش دادن حرفهای همسرتان هستید. با این عمل به او فرصتی می دهید تا خودش را خالی نموده و شما را به عنوان همراز و محرم اسرار خود در نظر بگیرد. اگر چه ممکن است بیش از زمانی که انتظار دارید مجبور به شنیدن صحبتهایش شوید، اما وقتی تمام شد، او شروع به صحبت در مورد شما خواهد کرد. “نمی تونم بگم چقدر دلربا و زیبا هستی” همانطور که مشخص است، این به او می رساند که شما وی برای شما جذاب بوده و فرد دیگری به چشمتان نمی آید. از طرف دیگر باعث افزایش اعتماد بنفس در او خواهد شد. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: این جمله بخصوص در روابط زناشویی بلند مدت مؤثر واقع می شود چرا که شما به همسر خود اطمینان میدهید هنوز به او علاقه دارید. در عوض همسرتان نیز سعی خواهد کرد این زیبایی و دلربایی را با شما تقسیم نمایید. سؤالی هست؟ اینجوری فکر نمیکنید؟ “در مورد [ هر چیزی ] چه احساسی داری؟” پرسیدن این سؤال به همسرتان نشان می دهد که شما خالصانه برای احساسات او اهمیت قائل هستید. زنها عاشق بیان احساسات خود در مورد هر موضوع قابل تصوری می باشند. با این حال بدانید که خود را در دام گفتگویی طولانی و عمیق در مورد آن موضوع گرفتار خواهید کرد. بنابراین اگر شب تصمیم دیدن مسابقه فوتبالی را دارید، این سؤال را مطرح نکنید. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: این سؤال بیانگر جنبه مهربانی و دلسوزی یک فرد است. وقتی همسرتان در می یابد که شما توجهتان را به وی مبذول داشته اید، او نیز متقابلا تمام احساسات خود را با شدتی بسیار بیشتر، اهدا خواهد نمود. یعنی اگر قبلا فقط فردی جذاب بشمار می آمدید، اکنون همانند جواهری در چشم او جلوه خواهید کرد. متوجه منظورم می شوید؟ “تو زیبا تر از دوستان دیگرت هستی” قرار دادن او از بین همتاهایش بر سکوی نخست زیبایی باعث بالا رفتن اعتماد بنفس وی شده و سبب می گردد تا همسر شما در تصوراتش بر دوستان هم جنس خود بتواند فرمانروایی کند. این تحسین و تعریف بسیار مهمی در دنیای زنانه محسوب شده و امتیاز شما را در نزد همسرتان ارتقای چشمگیری خواهد داد. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: گذشته از اینکه باعث می گردد او از لحاظ زیبایی ظاهری خود را برتر از اطرافیانش تصور کند، این جمله کوتاه به همسرتان تفهیم میکند که شما تا چه حد برای وی ارزش قائل هستید. بعلاوه زمانی که دوستانش پیش شما هستند، کمتر احساس نگرانی خواهد کرد. او در مورد خودش احساس خوبی نموده و پاداش سلیقه بخرج دادن شما را خواهد داد. با اینحال یک احتمال جانبی بالقوه وجود دارد: یک همسر حسود این سخن را مدرکی برای متهم نمودن شما به اینکه قصد برانداز نمودن و چشم دوختن به دوستانش را دارید، بشمار خواهد آورد. ” تو واقعا زرنگ و باهوشی” با تصدیق نمودن هوش و ذکاوت وی، این معنی را می رسانید که علاوه بر محاسن ظاهری، متوجه ذهن و فکر توانمندش نیز شده اید. همسر شما با شنیدن این جمله در مورد همه جوانب زندگی خود احساس رضایت و خوشنودی خواهد نمود. این سخن نشانه احترام از طرف شما برای همسرتان محسوب میگردد. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: همسرتان این مسئله را که شما فقط به فکر روابط جنسی نیستید و قادرید ماورای چنین موضوعات فکر کنید را تحسین خواهد کرد. زنها عاشق مردان صمیمی و خوش قلب می باشند و هیچ چیزی بهتر از بیان و تشخیص هوش و ذکاوت آنها نمی تواند صفات آقا منشانه شما را آشکار نماید در روابط زناشویی بسیار خوب هستی” بیان این جمله باعث می گردد همسرتان احساس کند که یک الهه است. شنیدن این عبارت به همسر شما تفهیم می کند که روابط جنسی و زناشویی او به چشم شما بی عیب و نقص بوده و باعث می گردد که احساس نماید واقعا می داند که چگونه باید مرد خود را راضی نگاه دارد. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: تحسین و تمجید از عملکرد او نشانگر این است که شما به روابط جنسی فقط به عنوان ابزاری برای ارضا نمودن خود نگاه نکرده، بلکه همه جنبه های آنرا مورد ستایش قرار میدهید. “می خواهم همه عمرم را با تو سپری کنم” این جمله ای سنگین است؛ معنی آن فاصله زیادی با دادن پیشنهاد برای ازدواج ندارد. بنابراین پیش از گفتنش به نامزدتان مراقب عواقبش باشید. اما بخاطر داشته باشید که ریسک کردن اغلب پاداش و نتیجه مطلوب به دنبال خواهد داشت. هنگامیکه این جمله را بیان می دارید، او از لحاظ روانی بسیار سرکیف می گردد. جملات دیگری که تقریبا همین نتیجه را داشته ولی تعهدآوری آنها کمتر می باشد، عبارتند از: ” فقط تو میتونی تا این حد منو خوشحال کنی” و ” من دوست ندارم با هیچ کس دیگری جز تو باشم.” چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: همه زنها عاشق شنیدن جملاتی حاکی بر سرسپردگی دیرپا و با دوام از همسرشان هستند. مطمئن باشید که بعد از گفتن این جمله سلامی همیشگی را از او خواهید شنید. “تو بهترین دوست منی” به او می گویید که چگونه ماورا و فراسوی مسائل جنسی می اندیشید و به این معنی است که برای رابطه اتان ارزش قائل هستید و مایلید کارهایی را بهمراه او انجام دهید که مردان دیگر ممکن است رغبتی به آن نداشته باشند. همسرتان بعد از شنیدن این جمله پیوستگی مقاومت ناپذیری با شما پیدا خواهد نمود. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: این جملات شما را در نظر وی بجای یک فرد عادی که مجبور به گذراندن وقتش با او است، به انسانی معنی دار و جذاب تبدیل میکند. این شما را به ابتدای لیست خواستگاران پرتاب میکند چراکه شما به مهمترین نکته اشاره کرده اید: دوستی و رفاقت. “تو یک مادر ایده آل خواهی شد” اغلب زنها به دنبال این هستند که روزی بچه دار شوند. همچنین اکثرا با خود کلنجار می روند که آیا در این راه موفق خواهد بود یا خیر. با گفتن این جمله به او اطمینان می دهید که حتما به هدفش خواهد رسید. به علاوه با ارضای نیازهای درونی او باعث آرامش و تسکین وی می شوید. بیان این کلمات از زبان شما به عنوان یک همسر، او را تبدیل به خوشحال ترین انسان روی زمین خواهد نمود. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: اینگونه بطور غیر مستقیم به همسر خود می فهمانید که مایلید از او بچه دار شوید. واضح است که این نوایی بسیار خوشایند در گوش او می باشد. از این نقطه، همسرتان بیشتر پذیرای پیشرفت و ترقی شما خواهد شد. “تو زندگی منو کامل می کنی” این به او می گوید که تنها فرد مورد علاقه شما است. همه زنها دوست دارند این جمله را از شوهرشان بشنوند. بیان این عبارت به مفهوم آن است که شما همسر خود را بصورت کامل پذیرفته اید و اینکه او به صورت موجودی اجتناب ناپذیر و همیشگی برای شما در آمده است. در همسرتان احساس لذت بخش غیر قابل تصوری بوجو آمده و تا چندین روز لبخند از لبانش جدا نخواهد شد. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: این جمله اساسا می گوید که شما در زندگی به او نیاز داشته و نمیتوانید بدون او به زندگی ادامه دهید. زنها از شنیدن چنین جملاتی بسیار مشعوف میگردند. اشاره باشکوه “دوستت دارم”این جمله “دو کلمه ای” معروف و کوتاه که همگی ما برایش اهمیت بسیار زیادی قائل هستیم، می تواند تاثیر شگرفی به همراه داشته باشد. اگر ازدواج کرده اید خوب است هر روزه چندین بار برای همسرتان تکرارش نمایید. چرا باعث زیبا شدن وجهه شما میگردد: گفتن این عبارت بهمسرتان باعث روشن نگاه داشتن شعله های آتشی می گردد که همیشه نیاز به برافروزی دارند. اگر در بین شما کسانی تا حال این جمله را به همسرشان نگفته اند، هر گاه احساس آمادگی نمودید، تردید به خود راه نداده و آن را بیان کنید. هیچگاه از گفته خود پشیمان نخواهید شد وقتی که عکس العمل او را می بینید ( یا احساس می کنید )
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چرا دخترها همیشه مرد پولدار را ترجیح می دهند ؟!
باور عموم بر این است که دخترها مردها و پسرهای پولدار را دوست دارند. بعضیها ادعا میکنند که این مسئله ژنتیکی است—یعنی بیولوژی دلیل این است که زنها به مادیات بیشتر از چیزهای دیگر اهمیت بدهند. برخی از مردم تصور میکنند که این مسئله به محیط بستگی دارد—یعنی به اشتباه به زنان در سن کم آموزش داده میشود که برای مادیات ارزش زیادی قائل باشند و اینکه فقط پول میتواند آنها را خوشبخت و راضی کند. نمیتوان انکار کرد که یکسری از دخترها مجذوب پول هستند. زنانی هستند که به طرز غیرقابلباوری مادی هستند. مسئله جالب این است که این زنان آسیبهای شدیدی هم به دلیل این رویکرد خود میبینند. خیلی از آنها به این دلیل جذب پول میشوند که با مردهایی رابطه داشتهاند که با آنها رفتار درستی نداشتهاند و خرید کردن تنها راه شاد کردن آنها بوده است. اما تعداد این دخترها واقعاً خیلی زیاد نیست. پس چرا به نظر میرسد که همه دخترها فقط و فقط به پول فکر میکنند؟ پاسخ آن به این سادگی که تصور میکنید نیست. چه چیزهایی را میتوان با پول خرید؟ بااینکه دخترها به آن اندازهای که مردم فکر میکنند مجذوب پول نیستند، اما این به آن معنی نیست که مجذوب مردان پولدار نیستند. چیزی که باید درک کنید این است که این دو یکی نیستند—ممکن است مجذوب مردی پولدار باشید اما دلیل آن ممکن است پول او نباشد. دلیل آن این است که مردان پولدار رفتارهایی از خود نشان میدهند که دختران عاشق آن هستند. وقتی مردی پول داشته باشد، معمولاً همه موارد زیر را هم دارد: ** اعتماد به نفس: قبل از هر چیز، مردان پولدار اعتماد به نفس بالایی دارند. شغل خوبی دارند، میدانند که میتوانند هر چیزی که بخواهند را بخرند و هیچکدام از مشکلات و استرسهای مالی که بقیه مردها دارند را ندارند. وقتی بدانید پول کافی برای خریدن هر چیزی که بخواهید را دارید، راحتتر اعتماد به نفس پیدا میکنید. ** آرامش: یکی دیگر از ویژگیهای مردهای پولدار این است که تقریباً در همه موقعیتها خونسرد هستند و آرامش دارند. وقتی پول زیادی دارید، چرا نباید آرام باشید؟ خیلی از استرسهایی که مردهای عادی دارند فقط به دلیل مسائل مالی است. ** بیعلاقگی: زنها مردهایی را که با آنها بدرفتاری میکنند را دوست ندارند اما از مردهایی که به آنها نیازی ندارند، خوششان میآید. درخواست رابطه از طرف مردانی که فقط عاشق ظاهر و قیافه آنها هستند خستهکننده است و یکی از دلایل اصلی رد کردن آنها میشود. اما مردی که پول دارد میداند که به نوعی بر مردان دیگر برتری دارد. به همین دلیل به اندازه مردان دیگر برای به دست آوردن دختری جوش نمیزند. این مسئله باعث مجذوب شدن بیشتر دختر به او میشود. همانطور که میبینید، این پول نیست که دختران مجذوب آن هستند. طریقه رفتار و برخورد مردان پولدار است که آنها را جذب میکند. و دلیل اینکه آن مرد آنگونه رفتار میکند هم فقط و فقط پول اوست. اگر مردی بتواند همان رفتارها را داشته باشد اما پولش به آن اندازه نباشد، هر دختر مورد علاقه اش را میتواند مجذوب خود کند. مردان پولدار زیادی را میبینید که نامزد یا همسر چندان جالبی ندارند. مردهای پولداری میتوانند بهترین دخترها را از آنِ خود کنند که پولشان باعث بالا بردن اعتماد به نفسشان شده باشد. به دست آوردن دختر مورد علاقه رمز جذاب بودن داشتن پول زیاد نیست. بااینکه بودن پول ضرری ندارد، اما الزام هم نیست. کاری که باید بکنید این است که رفتارها و نگرش مردان پولدار را یاد بگیرید. اگر بتوانید دقیقاً همان رفتارها را انجام دهید، مطمئن باشید که میتوانید دختر موردعلاقهتان را به دست آورید. فقط یادتان باشد که این پول نیست که باعث میشود بتوانید دختری را به دست آورید. این اعتماد به نفس، آرامش، اخلاق و زبان بدن شماست که شما را خواستنی میکند. منبع : mardoman.net
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چرا دختر و پسرها برای ازدواج دنبال کسانی شبیه پدر و مادرشان هستند؟
بسیاری از زوج ها برای انتخاب همسر به دنبال تکرار ارتباطات خوشایند گذشته هستند. در واقع آن ها بدنبال چیزی شبیه پدر و یا مادرشان و یا شخصیتی از این قبیل هستند. برای همین هم بسیار از نظریه پردازان بر این باورند که زندگی در یک دور مداوم، تکرار گذشته ها است. دختر و پسر از نظر رفتار و چهره تقریباً به چهره والدین خود گرایش دارند، دخترها به دنبال پسری با ویژگیهای شبیه به پدر هستند و پسرها به دنبال ویژگی هایی شبیه به مادر. از نظر روانشناختی، این انتخاب نوعی تکرار الگوی دورنی است، الگویی از روابط عمیق و صمیمانه. برای همین در بسیاری از موارد ما کسانی را از نظر ویژگی ها برای ازدواج خوب می پنداریم که شبیه به والدین ما باشند. ما با این افراد راحت تر ارتباط برقرار می کنیم، راحت تر هم حسی می کنیم و به نوبه ای احساس می کنیم که سال ها است که یکدیگر را می شناسیم. اما چیزی که بایستی بیشتر به آن دقت کنیم آن است که همه انتخاب ها بر این اساس صورت نمی پذیرد، پس بایستی انتظارات خود را از همسرتان مجزا کنید بدین معنی که تکرار الگوی صمیمانه قدیمی حتماً بهترین نوع رابطه نیست. برای همین بایستی یاد بگیرید وقتی ناراحت می شوید، خوشحال می شوید و یا هر رفتاری که می کنید با کسی غیر از والدین خود روبرو هستید پس نیاز به تغییراتی نیز وجود دارد. برای توافق بر سر رفتارهایی که عمیقاً به آنها وابسته اید بایستی گاهی به اشتراک برسید و گاهی نیز نیاز به تغییر است. بگذارید با یک مثال مطلب را ساده تر کنیم. برای مثال شاید شما مانند دختری بودید که وقتی به هر دلیلی ناراحت می شدید، به یک گوشه می رفتید و کز می کردید ناجی شما پدری بود که با نوازش و دلجویی و یا با یک هدیه از شما استقبال می کرد تا حال شما خوب شود. اکنون شما این صفت را در عمیق ترین تجربیات کودکی به همراه دارید و آن را با خود به زندگی زناشویی می آورید. در این زمان شما وقتی ناراحت می شوید دوست دارید کسی از شما دلجویی کند و آن همسری است که باید نقش قدیمی پدرتان را بازی کند. این موضوع امری طبیعی است اما می تواند گاهی مشکل ساز باشد. در واقع زمانی صفات گذشته ما می تواند مشکل ساز باشد که انتظاراتی را بوجود بیاورد که دیگران از آن بی خبرهستند. در این شرایط بایستی زوجین چند نکته را برای کاهش اختلافات ناشی از این انتظارات در پیش بگیرند : 1- در مورد احساسات و نوع برخوردشان با مسائل گفتگو کنند. 2- انتظارات احساسی و رفتاری خود را بیان کنند. 3- در مورد حساسیت های یکدیگر بحث و گفتگو کنند. 4- به حساسیت ها و خواسته های هم احترام بگذارند. 5- به یگدیگر برای تغییر الگوهای درونی مشکل ساز کمک کنند. در آخر تغییر الگوهای درونی صمیمت کار بسیار مشکلی است، چرا که این الگوها با پایه ترین مفاهیم ارتباط و صمیمت در ارتباط هستند، در نتیجه ابتدایی ترین راه برای کنترل تاثیر این الگوها، شناخت و هماهنگی با آن ها است. منبع : bornanews.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
درآشنایی های قبل از ازدواج خود را سانسور نکنید !
ارتباطات و آشناییهای قبل ازدواج، می تواند بستری برای شناخت خود باشد، اما شیوه مناسبی برای ازدواج نیست چون، محدودیت هایی دارد. با اینکه آشنایی ها مقاصد و مزایای زیادی دارد اما سیستم آشنایی کاملاً روشن نیست. مزایای آشنایی از طریق چندین محدودیت معنادار تعدیل می شوند. در واقع این آشنایی ها به خودی خود ما را برای ازدواج آماده نمی کند و چون سبک این نوع ارتباط ها در سطح جامعه منطقی نشده است، مکانیزم کاملی برای شناخت نیست. امروزه جوانان برای شناخت یکدیگر به شیوه های سنتی متوسل نمی شوند( صحبت در خانه یکدیگر و یا تحقیق از در و همسایه). جوان امروز، شیوه های سنتی را از نظر کمیت و کیفیت، نامناسب می شمارد و برای شناخت کافی نمی داند. برای ایجاد یک رابطه سالم و کاهش میزان طلاق ، نیازمند شناخت کافی افراد از یکدیگر هستیم. امروزه مراکز مشاوره و روانشناسی، در افزایش شناخت طرفین از یکدیگر بسیار کمک کننده هستند، هرچند باز هم سوال های بی پاسخ و ناشناخته ایی باقی می ماند. نکته مهم در این میان آن است که هر دو نفری که قصد ازدواج دارند،باید سعی در نشان دادن ویژگی های واقعی داشته باشند، سانسور کردن در ابتدای ازدواج، خیانت به خود و همسر در آینده است، چرا که بعد از ازدواج بسیاری از چیزها روشن می شود و ازدواج شیرین ابتدا، به تلخی می گراید. مزایای آشنایی: 1- آشنایی با تفاوتهای فردی انسانها آشنایی با افراد مختلف به ما کمک می کند تا درباره ی افراد مختلفی که در جامعه ی ما وجود دارد اطلاعات کسب کنیم. 2- شناخت بهتر خودمان تعامل با انسان های دیگر به ما کمک می کند تا خودمان را هرچه شفاف تر و روشن تر بشناسیم.مردم به شیوه های متفاوتی فکر و عمل می کنند .آگاهی هرچه بیشتر از این تفاوت ها در شناخت بهتر از خود به ما کمک می کند. 3- آشنایی با چیزهایی که دوست داریم و چیزهایی که از آنها متنفریم آشنایی با دیگران به ما کمک می کند تا آنچه را که در شریک خود جستجو می کنیم روشن تر بفهمیم، بفهمیم با چه کسانی راحت تر هستیم و چه کسانی ما را ناراحت می کنند. 4- یادگیری مهارتهای ارتباطی آشنایی،فرصت زیادی برای تمرین ارتباط با افراد دیگر در اختیار ما می گذارد.ما باید در دنیای آشنایی تصمیم گیری درباره ی آنچه می گوییم و آنچه عمل می کنیم را تجربه کنیم. محدودیت های آشنایی : آشنایی می تواند مجموعه ای از تجارب را برای ما فراهم کند و به ما کمک کند تا دانش خوبی درباره ی خود و دیگران کسب کنیم .اما معایبی نیز دارد: 1- تمرکز زیاد بر نشان دادن صرفاً ویژگی های مثبت خودمان زمانی که ما شروع به آشنایی با همدیگر می کنیم، تمام تلاش ما این است که فقط ویژگی ها و صفات مثبت خود را نشان دهیم. ما تمایل داریم تمام صفات منفی خود را که ممکن است موجب ناراحتی افراد شود یا منجر به قطع رابطه ی آشنایی ما شود را پنهان کنیم. 2- جدا شدن از دوستان، خانواده و فعالیت های قبلی هنگامی که درگیر یک رابطه ی آشنایی جدی می شویم،تمرکز خیلی زیادی روی فرد می کنیم و اغلب از دوستان و اعضای خانواده غفلت می کنیم. درگیری در هر رابطه احساسی جدید انرژی زیادی می گیرد. 3- شکست در برخورد با مسائل و مشکلات روزمره ی مشترک معمولاً هنگامی که به طور جدی وارد فرآیند آشنایی می شویم غالباً از صحبت درباره ی تفاوت هایی که داریم اجتناب می کنیم یا سعی می کنیم که مشکلات ارتباطی مسکوت بمانند اما مشکلات خودبخود حل نمی شوند بلکه روی هم جمع می شوند و بعدها تبدیل به یک انفجار می شوند. 4- آمادگی ضعیف برای ازدواج ناظران حرفه ای(مشاوران،حقوقدانان و روان شناس ها) به این نتیجه رسیده اند که آشنایی به تنهایی برای ازدواج کافی نیست. زوج ها به کسب تجربه ای بیش از آنچه ما آشنایی می نامیم نیاز دارند.آنها نیاز به یک مجموعه آموزشی برنامه ریزی شده درباره ی ازدواج دارند. آمادگی خالصانه برای شریک زندگی کسی شدن، پاداش دهنده ترین و مشکل ترین تکلیف است، که یک ازدواج خوب را ایجاد و حفظ می کند. منبع : bornanews.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
70 موقعیت برای شناخت بیشتر نامزدتان!
شناخت نتیجه پرسش و پاسخ و تفحص است. برای شناخت یکدیگر آن هم در یک رابطه نزدیک و صمیمی، احتیاج به پرسش های زیادی است. آنچه زوج ها پیش از ازدواج در مورد آن ها سوال می کنند، موضوعاتی بسیار کلی است که آن ها را در مورد شناخت عمیق یکدیگر بی نیاز نمی کند. آنچه زوج ها به عنوان شناخت به آن ها نیازمندند، چگونگی اتصال آرزوها، نقص ها، ترس ها، شکست ها و در کل جنبه هایی از شخصیت است که تعاملی عمیق با موقعیت های معمول زندگی دارد. برای دستیابی به این شناخت، زوج ها نیازمندند، واکنش های یکدیگر را در موقعیت های متفاوت و مهم، از نظر شناختی، رفتاری و هیجانی بررسی کنند. و به این صورت شناخت در تعامل معنا پیدا می کند و زوجین از شناخت کلی که برای یک رابطه کافی نیست به سمت شناخت موقعیتی حرکت می کنند. شناخت موقعیتی، ملموس تر است و قدرت پیش بینی را در زوج ها افزایش می دهد. در زیر پرسشنامه ای برای شناخت بهتر زوج ها از یکدیگر طراحی شده است. دختر و پسری که باهم نامزد هستند می توانند جملات ناقص این پرسشنامه را پر کرده در اخیار یکدیگر قرار دهند. 1- من احساس شادی می کنم وقتی … 2- من احساس بی عدالتی می کنم وقتی … 3- من احساس می کنم زمانی تو را دوست دارم که تو… 4- من احساس می کنم من را وقتی دوست داری که من… 5- من شک می کنم تو عاشقم هستی وقتی تو… 6– من به تو احساس نزدیکی می کنم وقتی… 7- من به تو احساس دوری می کنم وقتی… 8- من احساس خشم می کنم وقتی… 9- من احتیاج به درک تو دارم وقتی… 10- قبل از اینکه نسبت به تو عصبانی شوم، چیزی به فکرم خطور می کند، آن چیز …. است 11- گاهی فکری در مورد رابطه مان باعث ترس من می شود، آن فکر… است 12- سه چیزی که من از تو می خواهم … هستند 13- یکی از راه هایی که من بوسیله آن عشقم را نشان می دهم… است 14- یکی از راه هایی که من دوست دارم از طریق آن عشقت را به من نشان دهی… است 15- وقتی عصبانی هستی دوست دارم به روش های زیر با من برخورد کنی… 16- من احساس می کنم پس زده شده ام وقتی تو… 17- سه چیز که من در کودکی عاشق آن بودم… 18- وقتی نوجوان بودم، علاقه من…بود 19- سه هدف اصلی زندگی من…است 20- برای من، خدا… 21- نیازهای فیزیکی من…هستند 22- نیازهای احساسی من…هستند 23- نیازهای اجتماعی من… هستند 24- نیازهای حرفه ای من… هستند 25- نیازهای معنوی من… هستند 26- نیازهای من که در حال حاضر برطرف نمی شوند… هستند 27- من در برطرف کردن بعضی از نیازهایم به تو احتیاج دارم؛ آن نیازها… هستند 28- وقتی از من شکایتی داری دوست دارم آن را به شکل زیر بیان کنی… 29- وقتی از دست من عصبانی هستی، دوست دارم آن را به شکل زیر بیان کنی… 30- وقتی نیازهای تو در رابطه ما برطرف نمی شود دوست دارم آن را به شکل زیر بیان کنی… 31- دوست دارم عشقت را به شکل زیر بیان کنی… 32- وقتی در چیزهایی شکست می خورم احساس می کنم… 33- وقتی با من ارتباط برقرار نمی کنی، احساس می کنم… 34- وقتی نقد می شوم احساس می کنم… 35- دوست دارم اوقات فراغتمان را در مکان های زیر و به شکل های زیر سپری کنیم… 36- فلسفه من برای به دنیا آوردن بچه، موارد زیر است… 37- چیزهایی که احساس می کنم باید به تو بگوییم… هستند 38- به تو بیشتر نیاز دارم وقتی… 39- اتقاقاتی که از گذشته ها من را اذیت می کند… هستند 40- یکی از چیزهایی که من باید برای بهبود رابطه مان منظم تر تمرین کنم… است 41- چیزهایی که دوست دارم برای نزدیک شدن به هم، با هم انجام دهیم… هستند 42- من به همکاری تو در این زمینه ها نیازمندم… 43- من به همراهی تو نیازمندم وقتی… 44- سه چیزی که باعث می شود من به خودم احترام بگذارم… هستند 45- چیزهایی که برای من سرگرمی هستند و من از آن ها لذت می برم… هستند 46- به خدا احساس نزدیکی می کنم وقتی… 47- اولین باری که دیدمت احساس کردم… 48- یکی از گلایه های من از والدینم… است 49- بعضی از مسائلی که دوست دارم وقتی وقت آزاد داری در مورد آن ها بحث کنیم… هستند 50- من به تو احترام می گذارم وقتی… 51- دلایل من برای زمانی هایی که به تنهایی احتیاج دارم موارد زیر است… 52- اگر خانه ما آتش بگیرد، سه چیزی که در ابتدا از آن ها محافظت می کنم … هستند 53- وقتی، به سادگی احساس آرامش می کنم که… 54- احساس من در مورد وضعیت اقتصادیمان … است 55- عادت هایی که من باید از آن ها دست بکشم… هستند 56- سه چیزی که باعث می شود من به تو احترام بگذارم… هستند 57- به تو احساس عشق می کنم مخصوصاً زمانی که… 58- آرامش من وابسته به …است 59- من در مسائل زیر دچار مشکل هستم… 60- بعضی از چیزهایی که دوست دارم در مورد خودم تغییر بدهم… هستند 61- چیزهایی که پیش از این در مورد آن ها صحبت کرده ایم و من دوست دارم اکنون نظرم را راجع به آن ها بگویم… هستند 62- احساس من در مورد بیان احساسات و هیجانات … است 63- من از تو سپاسگزارم به خاطر… 64- آرزوهایی که برای تو می کنم… هستند 65- قبل از مرگم دوست دارم… 66- دوست دارم استعدادهای زیر را در خودم شکوفا کنم… 67- دوست دارم به خاطر موارد زیر طلب بخشش کنم… 68- از والدینم به خاطرر موارد زیر قدردان و سپاسگذارم… 69- بعضی از اتفاقات خوشایند اخیر… هستند 70- احساس افسردگی می کنم وقتی… موقعیت های بالا به صورت فردی و تعاملی در نظر گرفته شده است تا زوجین را از دنیای فردی و تعاملی هم آگاه کند. شما نیز می توانید برای افزایش شناخت، سوال های مهم خود را به پرسش نامه بیافزایید.
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
در کلاسهای آموزشی قبل از ازدواج چه میگذرد؟
باشگاه جوانی برنا/ ساعت حدود 8 صبح شنبه است که به آزمایشگاه میرسیم. شلوغی جلوی درب آزمایشگاه رفت و آمد را حسابی با مشکل روبرو کرده است روی یک کاغذ بزرگ نوشته شده به سمت آزمایشگاه ازدواج؛ خیلی از آنهایی که وارد آزمایشگاه می شوند یکسراست مسیر فلش را دنبال می کنند. برخی از عروس و دامادها فقط دو تایی آمده اند اما برخی هم با پدر و مادر آمده اند آنهم هم از نوع فامیل عروس و هم داماد. صف طولانی برخی را واقعا کلافه کرده است. هنوز افراد زیادی اند که در صف مانده اند که مسوول ثبت نام می گوید: "دیگر ثبت نام نمی کنیم مابقی بروند فردا بیایند" بالغ بر 50 زوج شاکی و کلافه بر می گردند. آنهایی که مانده اند باید چند ساعتی در انتظار بمانند… به سراغ یک آزمایشگاه دیگر که مورد تایید دفاتر ثبت ازدواج است می رویم. درست در شمال تهران اینجا دو نوبت پذیرش دارد یک نوبت صبح و یک نوبت بعدظهر خانم مسوول می گوید صبح تا ساعت 8 پذیرش داشتیم بروید ساعت یک بیاید و دوباره معطلی و … ساعت حدود 12 است که زوج های جوان یکی پس از دیگری وارد می شوند اینجا هم همان مشایعت خاندان عروس و داماد را می توان دید. معطلی تا زمان شروع آزمایش باعث شده که زوج ها همدیگر را برانداز کنند (شما بخوانید فقط خانم ها) و هی بگویید "این عروس داماد را ببین چقدر به هم می آیند" یا "نه اصلا به هم نمی آیند، داماد سرتر است"… زوجی برای ثبت نام نوبتشان می شود خانم مسوول می گوید: خانم قبلا ازدواج کرده، نیاز به کلاس آموزشی نیست آزمایش ها را که دادید فردا برای جواب بیایید." خلاصه به نوبت زوج های جوان برای آزمایش خون و ادرار می روند و بعد از اینکه تمام زوج های جوان آزمایش دادند راهی کلاس های مشاوره ازدواج می شوند. کلاس های مشاوره معمولا بین نیم تا یک ساعت برگزار می شود البته در بیشتر مراکز به صورت کاملا مجزا. حدود 40 دختر جوان در یک کلاس دور هم جمع شده اند که خانم دکتر مربوطه برایشان برخی مسایل را تشریح کند. در یک کلاس دیگر هم آقایان دور هم جمع شده اند. فیلمی در کلاس پخش می شود که نه سر دارد و نه ته! همه خنده شان گرفته. نکاتی که در این فیلم گفته می شود در مورد خانم ها است و ویژگی های جسمانی آنها. اما یک علامت سوال در سر همه شکل گرفته که این فیلم چرا اینجا پخش می شود مگر ما خودمان را نمی شناسیم؟! بعد از پایان فیلم خانم دکتر مربوطه که شرم بسیار زیادی در چهره اش موج می زند انواع وسایل جلوگیری از بارداری را نشان می دهد(فقط نشان می دهد) و بین معرفی هر کدام از این وسایل یک "ببخشید خانمها" میگوید… کاملا فرمالیته و تکراری هنوز 30 دقیقه نشده است که سر و ته قضییه هم آورده میشود و همه کلاس را ترک می کنند. چند دختر جوان هم دور خانم دکتر جمع می شوند تا سوال اختصاصی خود را آرام و نجوا کنندگان بپرسند. بقیه هم تند تند برگه های امضا شده خود را می گیرند و از کلاس خارج می شوند. از دختر جوانی می پرسم نظرت در مورد کلاس چیست؟ می گوید: من که هیچی نفهمیدم خودم اطلاعتم بیشتر از چیزهایی است که این خانم دکتر گفت. البته در برخی گفته های او و چیزهایی که من میدانستم تناقض هایی وجود دارد که ترجیحا میدهم با دکتر خودم در مورد آنها مشورت بگیرم. دختر جوان دیگری به برنا می گوید: دخترخاله ام می گفت کلاس هایش بد نیست، نکات اخلاقی و روانی خوبی می گویند اما من چیزی نفهمیدم کمی نگرانم؛ چون من تحصیلات دانشگاهی ندارم،شنیده ام که در دانشگاه درس تنظیم خانواده حداقل وجود دارد. دلم را به این کلاس ها خوش کرده بودم که ظاهرا بی فایده است. می دانید برخی از مسایل را رویم نمی شود از مادر و خواهرم بپرسم. فکر می کنم باید خودم مطالعه کنم. کلاس خانم ها زودتر به پایان رسیده عروس خانمها در راهروها منتظرند که کلاس آقایان به پایان برسد بالاخره کلاس آقایان هم تمام می شود و از کلاس بیرون می آیند در مسیر خروج از کلاس پسری به دختری که همراهش است می گوید: وقت تلف کردن بود هیچی نداشت؛ تازه کلی هم سوال از مدرس کلاس پرسیدم بلد نبود جواب بدهد! چهره ها بعد از چند ساعت معطلی خوشحال بنظر می رسد کسی از کیفیت و کمیت کلاس حرفی نمی زند. آنهایی که هنوز مراحل اول آشنایی شان است و شرم دارند از همدیگر، آرام و بی صدا آزمایشگاه را ترک می کنند و آنهایی که از دوره آشنایی شان بیشتر گذشته ریز ریز با هم می خندند و از آزمایشگاه بیرون می روند. کسی نمی داند این زوج ها که از آزمایشگاه با اندکی اطلاعات درهم بر هم بیرون میروند اگر در آینده مشکلی در خصوص مسایل زناشویی داشته باشند برای حل کردنش سراغ کسی می روند یا ترجیح می دهند خودشان مشکلاتشان را حل کنند و یا بسوزند و بسازنند… پا نوشت: طبق گفته مدیر بخش روانپزشكی سازمان پزشكی قانونی كشور 50 تا 60 درصد طلاقها به علت مشكلات و اختلالات جنسی است و در حال حاضر برای حل این مشكل بزرگ اجتماعی هیچ برنامه و هیچ سازمانی مسوولیت در كشور ایفا نمیكند.
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
اگر میخواهید واسطه ای برای ازدواج شوید بخوانید
چگونه دوستی های پایدار داشته باشید برخی از افراد واسطه های خوبی برای ازدواج نیستند . تنها روشی که می شناسند " معرفی دخترها و پسرها است " . اما اینکار مثل جشن تکلیف کاری است پسندیده و خیر. این روشها را دنبال کنید تا به اجر اخروی برسید . با نظر خودتان دیگران به هم وصل نکنید : یکی از کلیدهای موفقیت در دوستی افراد این است که آنچه را می خواهند در اختیارشان قرار دهیم نه آن چیزی که ما فکر می کنیم آنها می خواهند. .. اگر دوست شما پسر است با این سؤال شروع کنید : اگر می خواستی با یکی از ستاره های سینما ازدواج کنی ، کدامشان را انتخاب می کردی؟ این مربوط به مسائل فیزیکی او می شود اما متأسفم چون این همان چیزی است که مردها همیشه قبل از هرچیز می خواهند بدانند . اگر موهای بور و مجعد با چشمان آبی دوست دارند سعی نکنید با او در مورد یک فرد سبزه و مو مشکی صحبت کنید . چون در این صورت هر دوی آنها هر کاری بکنند فقط برای تفریح است . دو مطلب برای من کافی است : اینکه اگر آنها هر دو در یک مسیر حرکت می کنند شما کارتان را درست انجام داده اید . این علایق مشترک است که مانند چسب روابط بین انسانها را برا ی مدتی طولانی حفظ می کند و نه جنسیت آنها . ارتباط را ایجاد کنید : اگر در نظر دارید که خانم و آقایی را به یک میهمانی به منظور آشنایی آنها دعوت کنید ، درباره ی آن بیشتر فکر کنید . اگر آن مرد تمام شب را صرف صحبت کردن با میزبانی که متأهل است بکند و دختر مجردی که برای او در نظر گرفته اید را نادیده بگیرید ،چه ؟ آنها نیاز به یک فضایی دارند که خودشان بتوانند با یکدیگر دوست بشوند البته اگر فرصتی برای آنها به وجود بیاید و بهترین فرصت به نظر من موقعیت شام است . نوشیدنی شروع توجه آنها به یکدیگر است که قهوه می تواند مورد خوب و کم هزینه ای برای شما باشد و ناهار می تواند موقعیت مصاحبه را برای آنها فراهم کند و شام فضایی عاشقانه . مهم نیست که او پول داشته باشد یا نه و باید او را به باغ زیتون ببرد . فقط مراقب باشید که حتماً او را بیرون ببرد . .. همه را باهم جمع کنید : یکی از استثنائی ترین روشهایی که من به آن معتقدم ، برگزاری یک مهمانی مختلط است . تمام کسانی که دعوت می کنید در یک جمع دوستانه باشند . هر کدام از آنها بهترین رفتار و منش را از خودشان نشان می دهند. از نظر آنها دور شوید : اگر دوستان شما همدیگر را برای دوستی انتخاب کردند ، مزاحم آنها نشوید . شما فقط یک بار می توانید با آنها تماس بگیرید و واسطه ای برای آنها باشید اما بعد از آن کاری با آنها نداشته باشید . هندی ها یک ضرب المثل معروف دارند که می گوید : اجازه بدهید خودشان همدیگر را بشناسند . اطلاعات زیاد باعث می شود که آنها در ایجاد ارتباط خوب با یکدیگر بلنگند . او خودش بالاخره می فهمد که پدر و مادر آن دختر از هم جدا شده اند یا اینکه رنگ بور موهایش مال خودش نیست اما بگذارید این اطلاعات از طرف شما به آنها داده نشود . www.aftabir.com
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
ازدواج با فامیل یا غریبه ؟
یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی در امر ازدواج شناخت طرفین نسبت به هم دیگر است؛ زیرا اگر دو نفر نسبت به هم شناختی نداشته باشند، ازدواج آنها با جهل و نادانی صورت گرفته و تبعات منفی را به دنبال دارد و منجر به طلاق و جدایی می شود. این در حالی که است که ازدواج فامیلی در میان برخی از خانوادهها بدون هیچ شناختی در زمینه ازدواج بشدت طرفدار دارد و اما برخی دیگر خانوادهها فرزندان خود را از این نوع ازدواج منع میکنند. در گذشته به دلیل اینکه ارتباطات بین قبیله، قوم و خویش محدود بود و افراد با خانواده و فامیل رابطه بیشتری داشتند و معمولا همه جزئیات و کلیات رفتار دختر را مورد نظر را میسنجیدند و او را به عنوان همسر مناسب برای فرزند خود انتخاب میکردند در حالی که این ازدواجها معمولا تحمیلی بود و براساس شناخت پدر و یا مادر صورت میگرفت. این در حالی است که درمورد انتخاب همسر باید به صورت مجموعهای از ملاکها ، معیار و پارامترها توجه کرد و هر فردی با توجه به روحیات خود همسر خود را با توجه به شناخت از او انتخاب کند. تجربهها نشان داده است برخی مواقع زمانی که ازدواج فامیلی صورت میگیرد زوجین زندگی خوب و خوشی ندارند زیرا شناختی از قبل از هم نداشته و براساس فامیل بودن با هم ازدواج کردند و در این موارد اقدام بسیار جاهلانه و اشتباهی انجام دادهاند. اما در بعضی اوقات ازدواج فامیلی صورت نمیگیرد و دو نفر هیچ نسبت فامیلی با هم ندارند ولی چون قبل از ازدواج همدیگر را شناخته اند ، زندگی موفقی دارند. به همین دلیل ازدواجهای فامیلی و یا غیر فامیلی باید همه بر مبنای شناخت صورت بگیرد. یکی از آفت و آسیب های ازدواج فامیلی دخالت خانواده و فامیلها است زیرا بستگان و فامیلها به خودشان این حق را میدهند که در زندگی زوجین دخالت و مالکیت کنند و بستگان دو طرف حق انتخاب و اختیار را از زن و مرد گرفته و اجازه زندگی مستقل و پایدار را به آنها نمیدهند و آنها دچار سرگردانی میشوند. موارد زیادی مشاهده شده است که زن و شوهری که ازدواج فامیلی داشته اند و دردادگاهها خواهان طلاق هستند، عامل اصلی طلاقشان دخالت خانواده ها و یا بستگان است. هرچه نسبت فامیلی نزدیکتر باشد، طرفین و خانوادهها به خودشان بیشتر اجازه و حق دخالت را میدهند و به تدریج زندگی آنها دچار سرگردانی شده و از هم پاشیده می شود؛ زیرا خود زوجین هم نمی توانند تشخیص بدهند که خانواده کدام طرف دلسوز آنها بوده وتصمیم درست را میگیرد. شناخت عمیق در زندگی زن وشوهر بسیار مهم و این شناخت را در فامیل نمی توان پیدا کرد. بارها اتفاق افتاده زن و شوهری که هیچ نسبت فامیلی نداشته، سالیان سال در کمال آرامش باهم زندگی میکنند، زیرا همه زوایای همدیگر را می دانند وبا صداقت و معیار همسر آینده شان را انتخاب کردهاند و براساس احساس تصمیم نگرفتهاند. در قرآن، آیات و روایت بیشتر بر دلیل شناخت تاکید شده است. زمانی که در قرآن آمده که ما شما را در کنار همدیگر آفریدیم تا جفت و عشق خود را پیدا کنید و در کنار هم به آرامش برسید نتیجه می گیریم که عشق عمیق و شناخت بعد از ازدواج مهم است نه قبل از ازدواج. در نتیجه فامیل بودن به معنای شناخت نیست و کلیت ندارد. منبع : bornanews.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
شیوه خواستگاری مخصوص دختران
عاشقش شده اید و بدون فکر او نمی توانید روزتان را بگذرانید، وقتی با او نیستید احساس نا امنی می کنید و میل این را دارید که هر چه زودتر به او برسید، او را فرد مناسبی برای ازدواج می بینید پس فرصت را از دست ندهید، احساساتتان را بیان کنید و نگذارید تا در آینده پشیمان شوید. اعتماد به نفس داشته باشید گاهی خانم و آقا با هم آشنا می شوند و دوست دارند برای ازدواج یکدیگر را بیشتر بشناسند، ولی به هر دلیلی راحت با هم صحبت نمی کنند، در چنین موقعیتی ممکن است خانم احساس کند که فرد مقابل موقعیت مناسبی برای ازدواج است چون به لحاظ شخصیتی ویژگی های مثبت و خوبی دارد یا…. در نتیجه خانم دوست دارد رابطه را کمی جدی تر کند و به سمت ازدواج ببرد اما خجالت می کشد یا کسر شأن خودش می داند که موضوع را با طرف مقابل مطرح کند یا احساس می کند اگر درخواستی مبنی بر ازدواج مطرح کند غرورش شکسته می شود، البته من قبول دارم که خانم ها به خصوص در کشور ما بیشتر تمایل دارند که انتخاب بشوند و آقایان به سراغ شان بروند؛ وقتی این روند برعکس شود و خانم فعال باشد و انتخاب کند، ممکن است به او القا شود که کار اشتباهی می کند یا خودش احساس کند که جایگاهش را پایین آورده و به طور کلی آن حس اعتماد به نفسش را از دست بدهد. از طرف دیگر نیز اطرافیان به این رویه دامن می زنند مثلا وقتی متوجه این موضوع(مطرح کردن درخواست از طرف خانم) می شوند شروع به نصیحت و سرزنش می کنند، در واقع انتخابی که براساس علاقه بوده را زیر سوال می برند، من فکر می کنم بیشتر نگرانی خانم ها از این قضیه به دلیل اعتماد به نفس نداشتن و ترس از برداشت های دیگران از این کار است. شانس یک بار به در خانه شما می آید بیشتر اوقات به خصوص در خانواده های سنتی می گویند یک خانم باید منتظر بماند و نباید پیش دستی کند و…چون ممکن است به او صفت های ناروا نسبت داده شود یا… حتی اگر ما این فرض را قبول کنیم اما باید بدانیم در زندگی مان کم پیش می آید فرد مناسبی را پیدا کنیم که مطابق با معیارهایمان باشد و ویژگی های لازم را نیز داشته باشد، پس چرا وقتی چنین موقعیتی پیش می آید از انتخابمان دفاع نکنیم و به سمت آن حرکت نکنیم که به دستش بیاوریم؟! در اینجا باید روی این نکته اساسی تاکید کنیم که هر فردی چه خانم و چه آقا باید برای به دست آوردن چیزی که آن را درست و صحیح می داند تلاش کند، بنابراین برای به دست آوردن کسی هم که او را به درستی بررسی کرده ، به او علاقه مند شده و او را برای ادامه زندگی مناسب می داند باید تلاش کرد به قولی حداقل باید یک چراغ سبز نشان داد تا طرف مقابل متوجه این علاقه و قصد ازدواج شود. وقتی هیچ اقدامی نکنید به راحتی ممکن است یکدیگر را از دست بدهید و به نظر شما اگر چنین اتفاقی بیفتد آیا تا آخر عمر حسرت از دست دادن این رابطه را نخواهید خورد؟ قرار نیست فقط آقایان فعال باشند به نظر من در مرحله آشنایی پیش از ازدواج هر ۲ طرف باید نقشی فعال داشته باشند؛ نباید اینگونه فکر کرد که فقط باید آقا نقش فعال داشته باشد و بهتر است خانم کاملا خودش را کنار بکشد چون ممکن است این روند در باقی زندگی زناشویی نیز ادامه پیدا کند و آقا احساس کند باید حرف آخر را او بزند ، مسئولیت زندگی باید به دوش او باشد و خانم را کنار بزند. وقتی این روزها خانم ها در عرصه های اجتماعی از جمله در دانشگاه ها و مجامع دیگر فعالیت بیشتری دارند اینها نشانه این است که خانم ها می خواهند اثرگذاری بیشتری داشته باشند و یکی از مهم ترین اثرگذاری های شان می تواند در مقوله ازدواج شان باشد چون قرار است یک عمر با کسی زندگی کنند، پس باید برای چیزی که می خواهند کمی تلاش کنند. باورهایی که شما را اسیر می کنند همه ما انسان ها در زندگی مان در یک دایره امن زندگی می کنیم؛ این دایره امن عادت ها و باورهای شرطی شده ماست که حاضر نیستیم از آن ها تخطی کنیم. برای درک بهتر کیسه خوابی را تصور کنید که در آن خوابیده اید، قدرت حرکت شما بسیار کم است ، کیسه خواب تا گردن شما آمده است و اصلا نمی توانید آزادانه حرکت کنید. زمان هایی این عادت ها، باورها و محدودیت های ذهنی که خود فرد برای خودش ایجاد کرده دقیقا شبیه کیسه خواب می شود و اجازه نمی دهد فرد به سمت خواسته هایش حرکت کند. باید باورهایی را که اجازه حرکت به شما نمی دهند شناسایی کنید تا برخوردی آگاهانه داشته باشید. پیشنهادتان را اینگونه بگویید این که شما چگونه از فرد مورد نظرتان درخواست کنید کاملا بستگی به خانواده و فرهنگی دارد که در آن بزرگ شده اید؛ این که کاملا سنتی است یا نه و این واقعا مهم است وقتی شما تفکری سنتی دارید و ترجیح می دهید که همه چیز ابتدا از فیلتر خانواده عبور کند بنابراین بهتر است ابتدا به خانواده تان بگویید تا از طریق آن ها مثلا پدر یا برادر یا مادر درخواست تان را مطرح کنید. اما اگر به این قائل هستید که خودتان ارتباط برقرار کنید ابتدا باید در ذهن تان فرد را سبک و سنگین کنید و ببینید آیا او با معیارهای شما مطابقت دارد و وقتی از این مورد مطمئن شدید، حالا می توانید از او سوال کنید که آیا شما مایل هستید ما بیشتر با هم آشنا بشویم؟آیا این موقعیت را دارید؟ در اینجا نیازی نیست احساساتی بیان شود و بگویید که به او علاقه مند شده اید چون او خود تا حدی متوجه خواهد شد. با این سوال شما چند چیز را متوجه می شوید اول اینکه آیا او آمادگی ازدواج دارد؟ یا آیا کسی در زندگی او وجود دارد که شما خبر ندارید؟ و…. وقتی شما فرض رابطه را بر آشنایی بیشتر برای ازدواج بگذارید مواظب هستید از به وجود آمدن علاقه بیشتر جلوگیری کنید و در نتیجه می توانید آگاهانه تصمیم بگیرید. البته بهتر است خانواده ها نیز در جریان این آشنایی قرار بگیرند و اینکه چنین شخصی در زندگی شما وجود دارد و شما در حال فکر کردن به ازدواج هستید. جواب «نه» هم به نفع شماست یک ویژگی روان شناسی که همه آدم ها دارند این است که بیشتر آن ها می ترسند و با ترس های شان زندگی می کنند و حاضر نیستند که با ترس های شان روبه رو شوند و فرار را ترجیح می دهند، در بیشتر موارد ما ترس از دست دادن داریم. اگر شما بتوانید روی آن بخش از وجودتان کار کنید و به خودتان تلقین کنید که شما چیزی برای از دست دادن ندارید تا حدی از این ترس جواب رد شنیدن رها می شوید. با خود فکر کنید آیا حاضر هستید به هر قیمتی، حتی به قیمت نقاب زدن طرف مقابل را به دست بیاورید؟ شما نمی توانید تمام عمر نقش بازی کنید، اگر قرار است جواب رد بشنوید امروز بهتر است تا بعد از مدت ها نقش بازی کردن او را از دست بدهید، صادق بودن بهترین است. وقتی شما جواب رد بشنوید ۲ حالت بیشتر ندارد یا او از اول به شما علاقه ای نداشته است و بهتر اینکه زود متوجه شده اید یا آن آدم آنقدر سطحی است که این کار صادقانه شما را نادرست تعبیر کرده و همان بهتر که به این زودی از او شناخت به دست آورده اید و قضیه را منتفی کرد ه اید. شما باید احساس کمبود را در خودتان از بین ببرید و بفهمید که جواب رد دادن او نشانه بی ارزشی شما نیست؛ این خیلی طبیعی است که کسی از شما خوشش نیاید، قرار نیست که همه شما را دوست داشته باشند. دنبال نشانه ها باشید هر خانمی درصورتی برای آشنایی بیشتر راغب می شود و درخواستش را مطرح می کند که احساس کند طرف مقابل نیز به او علاقه مند است اما این توجه ویژه را از کجا باید فهمید؟ ۲ نفر ممکن است در جاهای مختلفی با هم آشنا شوند از محیط کار یا دانشگاه گرفته تا محیط های فامیلی بنابراین باید نشانه های درست را بشناسید مثلا وقتی در محیط دانشگاه فردی از شما جزوه بگیرد این به معنای علاقه مندی نیست اما پیش می آید گاهی فرد به دلیل تجربیات کمش این موضوع را درست متوجه نمی شود. وقتی می توانید در علاقه فردی شک کنید که او خود به طور عملی این علاقه را نشان دهد مثلا از زبان او جملاتی مانند من گهگاهی راجع به شما فکر می کنم… یا بعضی از رفتارهای شما برای من جالب شده… یا جملاتی با این معنا اما در لفافه را بشنوید. اگر من پیشنهاد بدهم بعدا سرزنش نمی شوم؟ گاهی این ذهنیت برای خانم ها به وجود می آید که اگر درخواست شان را مطرح کنند ممکن است خودشان را تحمیل کنند و بعدا در زندگی مشترک سرزنش شوند و احساس امنیت را در زندگی زناشویی از دست بدهند، گاهی خانواده ها نیز همین مسئله را بیان می کنند اما من فکر می کنم ما باید مسئولیت انتخاب های مان را قبول کنیم حالا یک جا آقا درخواست می کند یک جا خانم، فرقی ندارد، نکته دیگر اینکه شما درخواست ازدواج نکرده اید و فقط درخواست کرده اید که همدیگر را بیشتر بشناسید تا در نهایت با یکدیگر به این نتیجه برسید که آیا برای ازدواج با هم مناسب هستید یا نه. البته اگر شما به عنوان یک دختر بخواهید درخواستی را مطرح کنید اول باید ببیند آیا او آدم سوء استفاده گری هست یا نه؟ و اگر هم او بعدا سوء استفاده کرده و شما را سرزنش کند به راحتی می توانید به او بگویید که شما باهم به این نتیجه رسیده اید که با یکدیگر ازدواج کنید. وقت عمل است فرض کنید طرف مقابل به هر دلیل از جمله خجالتی بودن یا…. هیچ چیزی از خود نشان ندهد و شما را در این ابهام و دوگانگی قرار می دهد که آیا درخواست تان را مطرح کنید یا نه؟ پیشنهاد من همیشه این است که «باید بیشتر اقدام کنیم و کمتر فکر کنیم» وقتی بیشتر فکر کنید و کمتر اقدام کنید مدام درگیری های ذهنی دارید، ذهن تان شلوغ و مشغول است و در کل حال خوبی ندارید بنابراین برای این که از این ابهام و حال بد بیرون بیایید باید درخواست تان را مطرح کنید؛ در این حالت یا جواب مثبت می شنوید یا منفی و حالت سومی وجود ندارد، در هر صورت شما از این ابهام بیرون می آیید و اگر جواب او نه باشد خیالتان راحت می شود و او را از ذهن تان بیرون می گذارید و بیهوده خیال بافی نمی کنید و هر رفتار کوچک و بی اهمیت او را نشانه عشقش نمی دانید و می فهمید که اصلا در ذهنش جایگاهی ندارید و تکلیف تان روشن می شود.
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چرا در چشم همسرتان یک زن ایده آل جلوه نکرده اید ؟!
برای تازه عروس ها این که همسرشان روز به روز عاشق تر شود، موضوع بی اهمیتی نیست. آن ها دوست دارند با تک تک حرف ها و رفتارهای شان یک قدم به همسرشان نزدیک تر شوند اما همیشه ماجرا این طور پیش نمی رود. گاهی هر قدم رو به جلوی زن، مرد را ده ها قدم به عقب می راند. برای زنی که فکر می کند، حساب همه چیز را کرده و تمام تلاشش را خرج کرده کنار آمدن با این موضوع، آسان نیست. اگر شما چنین احساساتی را تجربه کرده اید، باید بار دیگر گذشته تان را مرور کنید تا بدانید چرا در چشم همسرتان یک زن ایده آل جلوه نکرده اید؟ ● باید خاص باشید یک مرد به دنبال زنی خاص می گردد که تا پایان عمر کنارش بماند و با او پیر شود. زنی که اهل شکایت نیست یا با نق نق کردن روزش را خراب نمی کند. مردها یک زن منطقی و با حساب و کتاب می خواهند که آن ها را در سراسر زندگی شان حمایت کند و در موقعیت های حساس همیشه بتوانند روی کمکش حساب کنند. از طرف دیگر زن ایده آل آن ها شباهت زیادی با همان کلیشه همسر در خانواده و اجتماع دارد. آن ها اغلب زنی را ستایش می کنند که مورد ستایش خانواده و اطرافیان شان قرار می گیرد و حتی اگر خودشان هم این واقعیت را ندانند در ناخودآگاه شان آن را پرورش داده و به تصمیم گیری های شان راه می دهند. ● باید قانع باشید مردها دوست دارند، بعد از ازدواج همان طوری که پیش از این بوده اند بمانند. آن ها همسری می خواهند که با وجود معایب یا خلق و خوی خاص شان آن ها را بپذیرد و عاشق شان بماند. این ویژگی یکی از مهم ترین چیزهایی است که در ذهن مردها می گذرد. آن ها از سرکوفت خوردن بیزارند و دوست دارند همسرشان با همین اخلاقی که دارند و همین وضع زندگی ای که دارند بسازد و مدام برای تغییر کردن، آن ها را تحت فشار نگذارد. برخلاف اغلب زن ها که سعی می کنند، از مرد معمولی مقابل شان همسر ایده آل و رویایی بسازند، مردها دوست دارند با زنی زندگی کنند که به همین وضع موجود قانع باشد. ● باید سعی کنید زیبا باشید درست است که زیبایی و وضعیت ظاهری نخستین موضوعی نیست که اغلب مردها به آن توجه می کنند اما این موضوع در انتخاب همسر آینده آن ها بی تاثیر هم نیست. انگار مردها دوست دارند از این طریق انتخاب شان را به رخ دیگران بکشند و یک افتخار کسب کنند. ظرافت و زیبایی در رفتار هم می تواند تاثیر مثبتی روی انتخاب آن ها بگذارد. گرچه معیارهای زیبایی از فردی به فرد دیگر متفاوت است اما همیشه با نگه داشتن حد وسط می توان از این که یکی از کاندیداهای ازدواج مردان اطراف تان هستید یا خیر مطمئن شوید. ● باید جاه طلب باشید نمی توان در این مورد یک قانون بی چون و چرا صادر کرد اما اغلب مردهای امروز، به دنبال همسری می گردند که چیزی بیشتر از زنان دیگر دارد. یک مهارت خاص، دانش بالا یا شغلی که به آن افتخار کنند. مردهای امروزی زنانی را دوست دارند که در کنار تعهدات خانوادگی، امور روزمره کار و فعالیت های اجتماعی اش را هم جدی بگیرد. این موضوع به آن ها ثابت می کند آن زن قادر است زندگی خود را پیش ببرد و بیش از زنان اطرافش توانمند است. جاه طلبی هم برای مردان دلیل دوست داشتن یک زن است؛ زنی که برای رسیدن به اهدافش تلاش می کند و به سادگی عقب نشینی نمی کند. ● باید نیمی از مشکلات مال شما باشد سال ها از روزگاری که مردها بار خانه را یک تنه به دوش می کشیده اند گذشته است. مردهای امروزی دوست دارند زن شان دوشادوش آن ها حرکت کند، بحران های خانه را بشناسد و گاهی مانند آن ها استرس های زندگی بعد از ازدواج را به دوش بکشد. آن ها دوست ندارند تنها فکر کنند، تنها تلاش کنند، تنها نگران باشند و تنها عمل کنند. مردهای امروز به دنبال همسری هستند که در تمامی این لحظه ها کنارشان باشد و این مشکلات را مشکلات خودش بداند، نه این که اگر کاری برای حل کردن شان می کند آن را یک لطف تلقی کند. ● باید با فامیل و دوستان همسرتان دوست باشید جدا شدن از زندگی مجردی در سال های بعد از ازدواج سخت ترین اتفاقی است که می تواند برای یک مرد بیفتد. مردها از تنهایی بعد از ازدواج می ترسند. آن ها دوست دارند روابط قبلی شان را این بار در کنار همسرشان تجربه کنند. رابطه با خانواده و اعضای فامیل شان و همین طور دوستانی که حضورشان برای آن ها اهمیت دارد. هیچ مردی نمی تواند بدگویی علیه دوست یا خانواده اش را تحمل کند و تمام عمرش را تنها و تنها با همسرش بگذراند. آن ها ترجیح می دهند، با ازدواج خانواده پیشین شان بزرگ تر شود نه این که از یک خانواده بیرون بروند و خانواده تازه ای را بسازند. اغلب مردها در ارتباط داشتن با آدم های تازه و شرایط تازه کمی مشکل دارند. آن ها دوست دارند، زن شان روابط اجتماعی خوبی داشته باشد و آن ها را در پیوند زدن به این اجتماع یاری دهد. گذشته از این، آن ها دوست دارند با ورود همسرشان به خانواده شان، روابط خانوادگی و فامیلی گرم تری را هم برای شان به همراه بیاورد و لاک تنهایی شان را از آن ها بگیرد. ● باید ستایش کنید دوست داشته شدن حس خوبی به آدم ها می دهد. مردها هم از این قاعده مستثنا نیستند. آن ها ترجیح می دهند، وقتی خسته از کار بر می گردند یک لبخند منتظرشان باشد و به خاطر این که زنی تا این حد دوست شان دارد به همه فخر بفروشند. خیلی از مردها زندگی خود را با اطرافیان شان مقایسه می کنند و تصویر ذهنی که دیگران به آن ها منتقل می کنند. برای شان اهمیت زیادی دارد. همین است که آن ها دوست دارند همسری فداکار و پر محبت داشته باشند و این موضوع را به دیگران هم نشان دهند. مردها دوست دارند همسرشان قدرت و توانایی شان را ستایش کند و به آن ها تکیه داشته باشد. آن ها از این که مستقل ترین زن جهان هم برای تصمیم گیری هایش با آن ها مشورت کند و در مشکلاتش به آن ها تکیه کند لذت می برند. ● باید با منطق باشید گرچه خیلی از زن ها گمان می کنند با فداکاری تمام و کمال می توانند یک مرد را عاشق خود کنند اما واقعیت این است که مرد ها ترجیح می دهند، همسرشان عقاید و نظرات خودش را داشته باشد. مردها بیشتر به زنان با اعتماد به نفس توجه می کنند و دوست دارند به جای خمیری که به آن شکل می دهند، یک زن قدرتمند و منطقی را انتخاب کنند که دوشادوش شان برای ساختن یک زندگی خوب انرژی می گذارد. ● باید پیشرفت کنید یک زن هرچه قدر هم که باهوش و زیبا و تحصیل کرده باشد، اگر روند پیشرفتش را بعد از ازدواج متوقف کند، نمی تواند یک همسر ایده آل باشد. مردها دوست دارند زن شان به دنبال یادگرفتن چیزهای جدید باشد و حتی بعد از مادر شدن هم آنقدر با زمانه پیش برود که بتواند مایه افتخار او و فرزندانش شود. برای مردهای پرمشغله تنها داشتن یک همسر خانه دار و هنرمند کافی نیست بلکه آن ها به دنبال زنی دنیا دیده می گردند که موضوعات روز را می شناسد و هیچ وقت دست از یادگرفتن و پیشرفت بر نمی دارد. منبع : bornanews.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
پسرها با دختر بزرگ تر از خود ازدواج بکنند یا نه ؟!
در بررسی سن ازدواج باید توجه داشته باشیم که فقط سن تقویمی و شناسنامه ای برای ما مهم نیست بلکه وقتی صحبت از سن ازدواج می شود، ما به سن عقلی و سن عاطفی زوج موردنظر توجه می کنیم… البته فردی که سن تقویمی یا شناسنامه ای مثلا ۲۵ سال دارد از نظر عقلی، شناختی و عاطفی باید در حد ۲۵ ساله ها باشد ولی احتمال دارد که این گونه نباشد. یعنی در بعضی مواقع ما شاهد این موضوع هستیم که فردی از نظر شناسنامه ای، سن پایینی دارد اما از نظر عاطفی و شناخت اجتماعی در سطح بالایی است و به قولی بزرگ تر از سنش رفتار می کند؛ گاهی حتی یک خانواده را نیز مدیریت می کند. بعضی افراد هم نسبت به سن شناسنامه ای شان پختگی لازم را نداشته و مانند کودکان رفتار می کنند مثلا مرتب شغلشان را تغییر می دهند و هدف مشخصی در زندگی ندارند. پس یادمان باشد در ازدواج سن عقلی، عاطفی و شناختی مطرح است. حال بر فرض اینکه زوجین تناسب لازم را با هم دارند، باز بهتر است ۴- ۳ سالی مرد بزرگ تر از زن باشد که البته دلایل متعددی برای این کار وجود دارد. اول اینکه خانم ها زودتر از آقایان به سن بلوغ می رسند. به همین دلیل رشد اجتماعی شان زودتر آغاز می شود و به عنوان یک زن زودتر در جامعه دیده و پذیرفته می شوند و نقش های متعددی را بر عهده می گیرند. به خصوص اینکه با تغییر صفات ثانویه جنسی، نگاه جامعه هم به آنها تغییر می کند و دیگر مانند یک دختربچه با آنها رفتار نمی شود. در صورتی که پسرها دیرتر به سن بلوغ می رسند و از نظر اجتماعی نیز دیرتر به عنوان یک مرد شناخته می شوند. این امر باعث می شود مردها هم دیرتر نقش خود را در اجتماع باور کنند. دوم اینکه با توجه به مسایل فرهنگی کشور ما، بسیاری از مردها تمایل زیادی ندارند که از طرف همسرشان مورد راهنمایی، سرزنش، شماتت و مشاوره قرار بگیرند. بنابراین وقتی خانمی از شوهرش بزرگ تر باشد، ممکن است آگاهی ها و دانش او از همسرش بیشتر باشد. این امر در برخی مواقع تاثیراتی منفی دارد و مرد نمی تواند این رفتار را تحمل کند. از طرف دیگر آمارهای طلاق در این شرایط نشان می دهد که بسیاری از جدایی ها در سنین بالا رخ می دهد و این امر درست در زمانی است که خانم ها به سن یائسگی می رسند. این موضوع می تواند هم از نظر بچه دارشدن و هم از نظر مسایل جنسی تاثیرات خاصی بر زندگی فرد داشته باشد. شوهران جوان ، از نظر جنسی فعال تر از همسران میان سالشان هستند. این امر در مردانی که از نظر معنوی، اجتماعی و شناخت اجتماعی درک بالایی ندارند، ممکن است به بروز رفتارهایی منجر شود که می تواند پایه های زندگی را به شدت سست کند. این عده از آقایان از اعتماد به نفس کمتری برخوردارند و ترجیح می دهند با زنان بزرگ تر از خود ازدواج کنند؛ به خصوص اگر خانم ها از نظر اقتصادی در وضعیت خوبی هم باشند. عده ای از آقایان هم در کودکی ناکامی هایی را نسبت به دریافت حمایت مادرانه داشته اند و به طور ناخودآگاه به سمت خانم هایی می روند که سنشان بالاتر است. اصطلاحا او را به عنوان مادر در نظر می گیرند و نه به عنوان همسر. عده ای از آقایان هم که اختلال شخصیت دارند، قدرت تصمیم گیری ندارند و منتظرند دیگران برای آنها تصمیم بگیرند. در حقیقت آنها خواهان این هستند که خود را پشت سر دیگران پنهان کنند. این گروه از مردان، بیشتر به سمت ازدواج های این چنینی می روند. برخی انتخاب ها هم به نوعی ناخودآگاه است. ما افراد بسیاری را دیده و بررسی کرده ایم که با خانم هایی ازدواج می کنند که شبیه جوانی مادرشان است در حقیقت آنها زنی را انتخاب می کنند که شبیه فردی است که در دوران کودکی آنها را حمایت کرده و مورد محبت قرار داده است. نکته آخر اینکه ۲ گروه از خانم ها بیشتر مورد توجه این گروه از آقایان قرار می گیرند؛ خانم هایی که چهره های کودکانه داشته باشند یا زن هایی که چهره هایی پخته و مادرانه دارند. معمولا هر ۲ گروه این افراد دچار مشکلات زناشویی و خانوادگی می شوند. تنها کسانی در زندگی موفق هستند که انتخابشان براساس انتخابی عاقلانه و شناخت کامل باشد. دکتر حسین ابراهیمی مقدم مشاور خانواده و مدرس دانشگاه منبع : salamatnews.com
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
نشانههایی که نشان می دهند عاشق شده اید!!
چه زمانی متوجه حضور کسی در قلب خود میشوید؟ عشق در کیمیای ذهنتان باعث چه رویدادی میشود؟ آیا عاشق شدن صرفاً طریقهای طبیعی برای حفظ بقای نوع بشر است؟ روان پژوهان نشان دادهاند در حدود ۹۰ ثانیه تا ۴ دقیقه زمان لازم است تا شما درباره عشق کسی تصمیم گیری نکنید. زمانی که افراد عاشق میشوند یکسری تغییرات در رفتار این افراد ایجاد میشود که میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ضربان قلب افزایش پیدا میکند یکسری علائم فیزیولوژیک است؛ یعنی فرد زمانی که طرف مقابل را میبیند ضربان قلباش تندتر میشود، رنگ صورتش سرخ میشود و یا فشار خونش بالا میرود؛ بطور کلی میتوان گفت برانگیخته میشود. به علاوه مانند قبل تمایلی به گپزدن با جنس مخالف نخواهد داشت. به تدریج احساس خواهد کرد که او تنها فرد مورد توجهاش در یک جمع است و کسی است که به دنبالش بوده است. دائما به فرد مورد نظر فکر میکند فکر فرد سراسر از یاد و اندیشه اوست؛ او آخرین چیزی است که پیش از خواب به فکر فرد میآید و اولین چیزی است که بعد از بیدارشدن به فکرش خطور میکند. اگر عاشق کسی باشید دوست دارید همه چیز را در مورد او بدانید اینکه او چیست، به چه چیزی فکر میکند و چه چیز او را میخنداند. در غم و شادیاش شریک است احساساتش طرف مقابل با اهمیت میشود. اگر فرد علاقه حقیقی داشته باشد زمانی که طرف مقابلش روز بدی داشته و یا به خاطر موضوعی ناراحت است او نیز غمگین و پریشان میشود. بیشتر زمانش را با او میگذارند حرکات فرد مقابل هنگام غذاخوردن، قدمزدن، صحبتکردن و همچنین عادتهایش در انجام کارها شادمانی فراوانی برای فرد به دنبال خواهد داشت. همچنین فرد حاضر است از برنامههای روزانه خود بزند و به دیدن فردی که دوستش دارد برود. تصور آینده با او افراد زمانی که واقعا عاشق کسی میشوند در ذهنشان با فرد مورد علاقه آیندهای میسازند که این آینده فقط مربوط به آخر هفته نمیشود؛ بلکه سالیان سال ادامه خواهد یافت. منبع: bornanews.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
زمان لازم برای آشنایی قبل از ازدواج چقدر است ؟
زمان متوسط آشنایی به هر رابطه بستگی دارد. میتواند از چند ماه باشد تا چند سال اما برای همه یکسان نیست زیرا هر رابطه با دیگری فرق دارد. نمی توانید یک چارچوب زمانی یک ماهه برای خود در نظر بگیرید. درواقع، حتی یک سال هم برای گرفتن چنین تصمیم مهمی که بر بقیه عمرتان و همه جوانب زندگیتان اثر دارد، کم است. این به آن بستگی دارد که شما و طرفمقابلتان هر دو به توافق برسید و مسئولیتهایی که هر دو باید با آن روبهرو شوید را مشخص کرده باشید. ازدواج مترادف با همیشگی است. قرار است تا پایان عمر با یک نفر باشید. متاسفانه، فرهنگهای مدرن معنا و مفهوم آن را تغییر دادهاند زیرا هدف آن کمارزش شده است. کسانی را میبینیم که ظرف چند ماه ازدواج میکنند و بعد از چند سال از هم جدا میشوند، درحالیکه قرار است ازدواج تا پایان عمر باشد. وقتی از دیدگاه واقعبینانه به ازدواج نگاه کنیم، باید مهمترین رابطه یک فرد در طول زندگیاش باشد. زن و شوهر باید بهترین دوستان یکدیگر باشند. یعنی تا پایان عمر عمیقترین و صمیمیترین لحظات را با کسی که دوستش دارید بگذرانید. ازدواج یعنی زندگیتان را به فردی دیگر بدهید. یعنی دو نفر یکی شوید. تصمیم به این عظمت باید قبل از وارد عمل شدن خیلی خوب بررسی شود. زیرا وقتی ازدواج کردید، تنها راه خروج از آن مرگ یا طلاق است و هر دوی آنها تصمیمات بسیار سختی هستند که زخمهای بدی بر جای میگذارند و این زخمها به طرز وحشتناکی زندگی افراد را تغییر میدهند. ازدواج یعنی بدون نگاه کردن به عقب، رابطه را به بالاترین حد ممکن برسانید. به همین دلیل است که مدت زمان مناسب برای آشنایی قبل از ازدواج باید به خوبی در نظر گرفته شود. اما این زمان تنها فاکتوری نیست که باید مدنظر قرار گیرد. عوامل دیگر عبارتند از: اعتماد میان دو طرف چه میزان است؟ سلامت رابطه بالغ بودن دو طرف امکانات اقتصادی تایید اعضای خانواده دو طرف همانطور که میبینید، فقط مدت زمان آشنایی قبل از ازدواج مهم نیست. باید ببینید چه زمان موقعیت و شرایط لازم برای رساندن رابطه به بالاترین حد ممکن فراهم میشود. منبع : salamatnews.com
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چطور عروسی رویایی برای خانواده شوهرتان باشید ؟!
در گذشته عروس خانواده معمولا با خانواده همسر زندگی میکرد و هیچ مشکلی نداشتند؛ اما این فرهنگ با گذشت زمان کمرنگتر شده است. «مهدی دوایی» دکترای روانشناسی و عضوهیات علمی پژوهشکده علومشناختی در اینباره میگوید: وقتی زنی به مردی تعهد میدهد که با او زندگی کند، باید نسبت به علایق همسرش هم احترام بگذارد. به هرحال دوست داشتن بدون هزینه نمیشود. در برخی از مواقع امکان دارد که زنی زندگی مشترکش را با خانواده همسرش آغاز کند. ۶ راهکار برای بهتر ارتباط برقرار کردن با خانواده شوهر : ۱- معصومانه برخورد کردن یکی از ویژگیهای عشق، معصومانه برخورد کردن است. زن باید با خود چنین سوالی مطرح کند که آیا همسرم را دوست دارم یا خیر؟ و هر کاری میتوانم برای عشقم انجام دهم یا خیر؟ و یا در رابطه با مواردی که همسرم به آن علاقه دارد، چگونه عکس العمل نشان دهم؟ ۲- دیدن پدیده از دید مخاطب یعنی فرد اصرار نداشته باشد که هر چیزی که من میبینم درست است. اگر زنی، خود را جای مخاطب (مادرشوهر) و یا جای کسی که همسرش با آنها یک مدت زندگی میکرده، بگذارد و از دید آنها نگاه کنند، بسیاری از تنشها از بین میرود. زنان نباید اصرار داشته باشند که همین که ما به ظاهر میبینیم، درست است؛ زیرا در این روش باعث میشود بسیاری از چالشها بوجود آید؛ ولی زمانیکه خود جای خانواده همسر بگذارند و از دید آنها نگاه کنند، این چالشها و یا تنشها از بین میرود. در تعریف این موضوع میتوان به یک داستان بسیار جالب اشاره کرد؛ روزی کودکی از پدرش یک کاغذی میگیرد و از او تقاضا میکند که پاکتی به او بدهد. پدرش عصبانی میشود که برای چه میخواهی؟ پدر کارش را رها کرده به دنبال پاکت میگردد و بالاخره پیدا میکند. دوباره فرزندش میگوید: پدر به من یک خودکار بده. این بار پدر عصبانی میشود و به حرفهای فرزندش اصلا اهمیت نمیدهد. وقتی فرزندش پاکتی با محتوای کاغذ مچاله به پدرش میدهد، پدر عصبانی میشود و آن را به سطل زباله پرتاب میکند. فرزندش به او میگوید: «چرا به سطل زباله انداختی؟ آن هدیهای از طرف من به شما بود. آن کاغذ مچاله از هزاران بوسههای من، پر شده بود و هربار به کاغذ بوسه میزدم، آن را تا میکردم، به خاطر همین مچاله شد.» شاید ما از دید خود رفتار اطرافیان را در نظر میگیریم؛ کاملا زشت و مچاله و بیحرمتی باشد، ولی وقتی از دید مخاطب به آن نگاه کنیم، سرشار از بوسه است. وقتی خانواده همسر به زن حرفی میزنند که به نظر زن تند میآید بیشتر از جنبه دوست داشتن نگاه کرده و جنبه مثبت آن را ببیند. ۳- رابطههای بدون حضور همسر زن باید زمانیکه همسرش در خانه نیست، به صورت تلفنی و یا حضوری با خانواده همسرش ارتباط برقرار کند و یا جویای حال آنها شود. این باعث میشود که خانواده همسر بپذیرند که برادر و یا پسر آنها دراین ارتباط واسطه نبوده و خود عروسشان تمایل دارد که با آنها ارتباط برقرار کند. ۴- برای خانواده همسر وقت بگذارید حتما عروس خانواده، زمانی را برای بودن با خانواده همسر تعیین کند و با صحبت کردن و گپ زدن، علاقه خود را نسبت به خانواده همسر نشان دهد. با این روش این علاقه دوطرفه میشود. ۵- با خانواده همسر مشورت کنید عروس خانواده حتی امکان دارد مثلا پختن غذایی را از قبل بلد باشد؛ اما دستور پخت آن را دوباره از مادرشوهر و یا خواهر شوهرش بپرسد. این نشانه احترام گذاشتن به مادرشوهر است. با این روش میتواند رابطهها را کاملا تشدید کند و حتی امکان دارد برای انجام کاری از قبل مصمم باشد؛ اما بازهم به نشانه احترام با مادر و پدر و خواهر همسرش، با آنها مشورت کند. ۶- به همسر خود اجازه بدهند که زمانی را با خانواده خود، تنها باشد زن و شوهر نباید در هرجا کنار هم باشند. زنان باید به همسران خود اجازه بدهند که وقتی را برای خانواده خود صرف کند و با هم راحت باشند؛ زیرا با این روش، خانواده همسر چنین تصوری را نمیکنند که عروسشان در روابط آنها اختلال به وجود آورده است.
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
زیاد خواستگاری نروید، بدبخت می شوید !!
برخی برای انتخاب همسر محدودیت زمانی تعیین میکنند و با خواستگاریهای متعدد، بالاخره همسر انتخاب میکنند. اما محققین میگویند این افراد اغلب بدترین انتخاب را دارند که شباهتی هم به معیارهایشان ندارد. افراد به شیوههای مختلفی همسر خود را انتخاب میکنند: – برخی بر این باورند که بالاخره روزی با همسر رویایی خود رو برو خواهند شد – برخی به شانس و تصادف عقیده دارند – برخی بر عهده خانواده میگذارند – برخی هم ازدواج را وابسته به شرایطی میدانند که فراهم شدن آنها، زمان ازدواج را تعیین میکند. در این دسته، چه در مورد خانمها و چه در مورد آقایان، به خصوص در کشور ما، گروهی وجود دارند که وقتی به سن خاصی رسیدند و اوضاع نسبتا باثباتی از نظر مالی یا تحصیلی یا مانند آن پیدا کردند، تصمیم میگیرند که ازدواج کنند و برای آن محدوده زمانی هم تعیین میکنند. بعد از آن خواستگاری رفتنهای مکرر یا میزبان خواستگارهای فراوان بودن، برنامه دورهای از زندگی خانوادهها میشود تا بالاخره فرد ازدواج کند. اما، آیا این روش مناسبی است؟ به گفته محققین، انسان و البته برخی دیگر از جانوران میتوانند تا حدی تنوع را تحمل کنند، اما از حد که گذشت دچار سردرگمی میشوند و شاید حتی بدترین انتخاب را داشته باشند. مثال ساده این مورد را میتوانید در فهرستهای بسیار طولانی غذای رستورانها تجربه کنید که وقتی زیادی طولانی باشد، معمولا انتخاب خوبی نخواهید داشت. به گزارش دیسکاوری، محققین بر این باورند که این محدودیت به اجداد ما برمیگردد. الیسون لنتون، از محققین دانشکده روانشناسی دانشگاه ادینبورگ چنین توضیح میدهد: «اجداد ما در اجتماعاتی بسیار کوچکتر زندگی میکردهاند و هیچوقت با سطح تنوعی که بشر امروزه با آن مواجه است، روبرو نبوده است. به نظر میرسد که ذهن ما محدودیت دارد، اگر چه بسته به شرایط میتواند خودش را با سطح تنوع متداول در زندگی روزمره وفق دهد.» محققین برای مطالعه تاثیر این محدودیت در فرایند انتخاب همسر به طور خاص، از 1868 زن و 1870 مرد خواستند که در مطالعه آنها شرکت کنند. شرکتکنندگان اطلاعاتی مانند سن، وزن، قد، تحصیلات، مذهب، شغل و عاداتی مثل سیگار کشیدن را در فرمهای مطالعه ثبت کردند. بعد در 84 گروه تقسیم شدند و افراد هر گروه، میتوانستند افراد جنس مخالف را فقط به مدت 3 دقیقه ببینند. همه باید طی 48 ساعت تصمیم میگرفتند و به محققین اطلاع میدادند که چه کسی را انتخاب میکردند. نتیجه برای محققین بسیار جالب بود. برخی از افراد نتوانستند کسی را انتخاب کنند. کسانی هم که موفق به انتخاب شدند، کسی را انتخاب کردند که کمترین شباهت را به معیارهای از پیش اعلامشده داشت. اما چرا این اتفاق افتاد؟ محققین بر این باورند که مسئله به نحوه قضاوت ما برمیگردد. ما انسانها گرایش داریم برای انتخاب، نسبی قضاوت کنیم و معمولا قضاوتهای ما مطلق نیست. بنابراین، به جای این که فاکتورها را با ایدهآل خود بسنجیم، آنها را با هم مقایسه میکنیم. بنابراین وقتی فرد با گزینههای فراوان مواجه میشود، با انبوهی از عوامل روبرو شده که باید آنها را با هم مقایسه کند. در نهایت، مواجهه با دنیایی از عوامل مختلف باعث میشود که مغز فرایند انتخاب را رها کند. به گفته محققین، شاید به همین دلیل به خصوص در شهرهای بزرگ، شاهد بالا رفتن سن ازدواج هستیم. چون بین این همه آدم متنوع، فرد برای انتخاب آنقدر عوامل زیادی را باید در نظر بگیرد و با هم مقایسه کند که در نهایت از خیرش میگذرد. بنابراین، یا در زمان بسیار کم خود را با گزینههای فراوان مواجه نکنید، یا دست کم فهرستی از معیارهای خود را به صورت مکتوب داشته باشید و برای مقایسه از آن استفاده کنید نه این که آدمها را با هم مقایسه کنید. به علاوه حتما نیاز دارید که فاکتورهای خود را اولویتبندی کنید. منبع : khabaronline.ir
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
عجیب ترین روش خواستگاری از یک دختر
برترین ها:وی در ارتفاع ۱۳ هزار فوتی در میان ابرها به نیکلا پیشنهاد ازدواج داده و از وی خواستگاری کرد. نیکلا گفت: «دنیل هنگامی حلقه ازدواج را به من داد که من احساس میکردم در سطح ماه هستم و از ارتفاع خیلی زیاد میترسیدم». وی در ادامه گفت: «وی زمانی که دستش را به سوی من دراز کرد، گمان میکردم که چترش باز نمیشود و ممکن سقوط کند، اما حلقه نامزدی را که مشاهده کردم فهمیدم که وی از من خواستگاری کرد».
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
صفحه بعد
صفحه قبل
دفتر ازدواج 305 تهران
با مدیریت سید علی اکبر طباطبائی
بهترین لحظات عمر خود را با ما تجربه کنید...
امکانات دفتر
این ها برخی از امکانات دفتر ازدواج 305 تهران می باشد
انجام انواع مراسم عقد
انجام مراسم عقد در داخل و خارج از دفتر(حتی در ایام تعطیل)
سرویس دهی با پیشنهاد مشتری
سرویس دهی با پیشنهاد مشتری(عکاس ، فیلم بردار،نور افشانی ، آتلیه , …)
سفره عقد بسیار مجلل
دارای سفره عقد بسیار مجلل و شیک با سالن مبله و اتاق پاراو
دو فضا برای عقد
دارای دو فضا برای عقد با مساحت های مختلف با ظرفیت حدود 70 نفر
فضای مناسب برای پارک اتومبیل
فضای بسیار مناسب برای پارک اتومبیل در جلوی دفتر(بیش از 20 اتومبیل)
دسترسی آسان
در مجاورت سه اتوبان آزادگان همت و حکیم
تماس با ما
* نام :
* ایمیل :
تلفن :
* پیام :
طراحی وب سایت زرین پرتال