صفحه اصلی
درباره ما
گالری تصاویر
مقالات
امکانات
کروکی دفتر
تماس با ما
ارتباط با ما
مقالات سایت
جدیدترین و جذاب ترین مطالب و مقالات درباره ازدواج
عشق فقط کافی نیست !!
سلام، دختری هستم ۱۹ساله و دانشجوی کاردانی، حدود ۳ماهی می شود که یکی از اقوام به من پیشنهاد ازدواج داده است، او ۲۳ساله و دانشجوی کارشناسی است. ولی من فکر نمی کنم که بتوانم با عقاید خانواده او کنار بیایم، با این حال به او علاقه مند شده ام. لطفا بفرمایید چه باید بکنم؟ دوست عزیز، اصولا در ازدواج و انتخاب همسر به 3 شاخص کلی و اساسی توجه می شود. این سه عامل تناسب، سلامت اخلاقی و روانی و علاقه مند بودن است. درست است که هر سه این شاخص ها در انتخاب شریک زندگی مهم و لازم است اما میزان معناداری و در اولویت قرار دادن آن ها متفاوت است. چرا علاقه مندید؟ در سوال شما چند مسئله قابل بررسی است. علاقه مندی شما یکی از نکات مثبت این انتخاب است اما متاسفانه بخشی که به آن اشاره نکردید و بسیار هم مهم است این است که این علاقه بر اساس چه عواملی است. آیا صرفا یک جذابیت عاطفی است یا بر اثر شناخت و عاطفه به وجود آمده است. چون در مواردی این احساس تحت تاثیر جذابیتهای بیرونی و بدون داشتن پشتوانه عمیق شناختی شکل می گیرد که در صورت تداوم ارتباط و روبه رو شدن با برخی اختلافات ممکن است کمرنگ شود. پس بهتر است فرصت بیشتری برای بررسی دلایل علاقهمندیتان بگذارید. اشاره ای که به اختلاف اعتقادی با خانواده خواستگارتان داشتهاید، قابل فهم نیست، با خود ایشان چطور؟ باز هم در زمینه اختلافات اعتقادی و همچنین دیگر حوزه های مرتبط به تناسب داشتن، که امر مهمی در انتخاب شماست، اختلاف دارید؟ مسئله اصلی در انتخاب، بررسی زمینه های تفاهم بین شما و خواستگارتان است. اگر این تفاوت نه فقط با خانواده بلکه با او نیز وجود دارد، بسته به میزان اهمیت این مسئله برای شما و او، می تواند زمینه تنش و ناراحتی را فراهم سازد. همچنین بسیار مهم است که تناسبات خود را در دیگر حوزه ها خوب بررسی کرده باشید. واکنش طرف مقابل چیست؟ اما اگر فرض بگیریم علاقه شما به این فرد بر اساس شناخت کافی شکل گرفته است و پشتوانه محکمی دارد و نیز اطمینان یابیم که بین شما و طرف مقابلتان تناسبات لازم وجود دارد، در زمینه اختلاف اعتقادی شما و خانواده خواستگارتان اطمینان یافتن از چند نکته کمک کننده است. اول این که طرف مقابل شما در برخورد با این مسئله چه واکنشی دارد و قرار است با کدام طرف همراهی داشته باشد چرا که اصولا در اختلاف با خانواده همسر، واکنش فرزند آن خانواده تاثیرگذار است. ارزیابی میزان مداخلات خانواده نکته بعدی این است که ببینیم دخالت خانواده در این مسئله چگونه است و آیا بر روابطشان با شما تاثیرات سوئی می گذارد یا نه؟ که هرچه این مسئله بیشتر باشد شرایط پیچیده تر است. میزان مداخله خانواده طرف مقابل و یا میزان وابستگی و تاثیرپذیری همسر آینده شما از این مداخلات هم مهم است و نیاز به بررسی دارد. به امید تغییر کسی نباشید نکته آخر و از همه مهم تر میزان انعطاف پذیری و سازگاری شما در رویارویی با این مسئله و یا برخوردهای احتمالی است. این را باید بدانیم که کلا در ازدواج نباید به دنبال تغییر دادن کسی باشیم، بلکه هم شما باید شرایط خانواده مقابل را بپذیرید و درک کنید و هم آن ها شما را همان طور که هستید قبول کنند. اگر قرار نیست ماجرا بدین گونه باشد حتما هر دو طرف با مسائل و چالشهایی روبه رو خواهید شد. منبع : khorasannews.com
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
گذر از پیچ و خمهای خواستگاری
مراسم خواستگاری راه و رسم خاص خودش را دارد. راه و رسمی که همه کم و بیش از آن اطلاع دارند اما تفاوت های فرهنگی یا کم تجربگی ممکن است باعث شود خارج از انتظارات طرف مقابل رفتار کنند. بنابراین این نکات را بخوانید تا جزئیات یک خواستگاری استاندارد را یاد بگیرید. بردن گل در جلسه اول بردن گل را به دو جهت انجام می دهند. اول: اگر خانواده دختر انتظار آوردن گل را داشته باشند ولی چنین کاری انجام نشود به حساب بی احترامی خود بگذارند. دوم: اثر روانی خوبی بر روی خانواده ی دختر خواهد داشت. بهتر است گل صورتی رنگ (علامت خلاقیت، لذت و زندگی) از یک نوع به تعداد فرد باشد. زمان خواستگاری: بهتر است زمان خواستگاری بعد از ظهر باشد. افرادی که به خواستگاری می روند بهتر است افرادی که به خواستگاری می روند از بردن عروس خانواده، دختر مجرد خودداری کنند دختر خانم های مجرد قدرت تجزیه و تحلیل کامل فضای خواستگاری را ندارندو ممکن است عملی انجام دهند که مشکل ساز شود. لباس خواستگاری آقا پسر باید لباس سنگین و مناسبی بپوشد و دختر خانم نیز در جلسه هایی که با مردان حضوردارند باید به این نکته توجه کنندکه از پوشیدن لباس آستین کوتاه و مدل های جلف که علامت نقص عقل تلقی می شود خودداری کنند. اضطراب خواستگاری اگر قرار است سوالاتی از یکدیگر بپرسید قبل از مراسم آن ها را مرور کنند و خوب است که دختر خانم قبل از آمدن میهمان کمی تمرین کند تا اضطرابش کاهش یابد. ساعت خواستگاری: ساعت 4-7 بعد از ظهر زمان مناسبی برای خواستگاری است. کنترل عروس و داماد عروس و داماد باید هر لحظه توسط خودی ها تحت نظر باشند تا ایراد های ظاهری لباس وچهره ی خود را بر طرف کنند. اولین دیدار و ملاقات رسمی دختر و پسر به یاد ماندنی و تأثیر گذار است. زنگ زدن در منزل: توصیه می شود وقتی زنگ توسط خواستگاران زده شد بلافاصله در را باز نکنید، زیرا علامت عجله و اشتیاق خانواده ی دختر است باید توجه کرد که در هم از قبل باز نباشد چون معنی خوبی ندارد. وقت جلسه اول : بهتر است مدت زمان جلسه اول محدود باشد. 45 دقیقه تا یک ساعت مدت قابل قبولی است. فضای خواستگاری: فضا باید بدون محرک باشد. زن ومردی که می خواهند عمری در کنار هم به سر برند، باید جاذبه و کشش لازم را نسبت به یکدیگر داشته باشند و اگر این کشش و جاذبه در میان نباشد، شرایط مناسب دیگر، این کمبود را جبران نمی کند. چون آنچه ادامه زندگی را ممکن می کند تنها زیبایی نیست، وجود تفاهم و کمالات روحی و اخلاقی همسر، در این میان نقش برجسته تری را بر عهده دارد خوردنی ها و نوشیدنی ها: در مراسم خواستگاری نباید از شیرینی تر استفاده کرد. همچنین در این میهمانی رسمی بهتر است ظرف میوه حاوی میوه های نظیر سیب، کیوی، گیلاس، زردآلو باشد. خوب است یک نوشیدنی مناسب فصل سال و فرهنگ جامعه نظیر چای برای پذیرای آماده شود. شکستن سکوت: برای شکسن سکوت می توان سخن را از مسائل فرهنگی، اجتماعی، خبر های داغ صدا و سیما، و مانند این ها آغاز کرد. پذیرایی: عروس خانم هنگام پذیرایی به نکات زیر توجه کند: 1- سینی چای یا شربت زیاد سنگین نباشد. ٢- هنگام پذیرایی لبخندی برلب داشته باشد. قبلاٌ نوع لبخند را در مقابل آینه امتحان کند. ٣- هر وقت عروس خانم احساس کرد که تحت فشار خنده پر سرو صدای است به بهانه درست کردن چادر دهان را باز کند تا خنده اش تمام شود. ٤- در هر سینی باید حاوی شش ظرف نوشیدنی باشد. ٥- اساسا خوردنی ها کمکی است برای کم کردن استرس و اضطراب معرفی عروس خانم و آقا داماد باید در اولین جلسه ای که همدیگر را می بینند، خود را معرفی کنند. پس از این که ملاقات دختر و پسر پایان یافت، باید در انتظار تلفن خواستگار بود اگر پاسخ مثبت بود زمان جلسه بعدی مشخص می شود. در کشور ما رسم نیست خانواده پسر پاسخ منفی خود را به خانواده دختر اطلاع دهند، عدم پیگیری خانواده پسر پس از گذشت چند هفته به مفهوم پاسخ منفی آنهاست. کشش و جاذبه ی ظاهری دختر و پسر زن و مردی که می خواهند عمری در کنار هم به سر برند، باید جاذبه و کشش لازم را نسبت به یکدیگر داشته باشند و اگر این کشش و جاذبه در میان نباشد، شرایط مناسب دیگر، این کمبود را جبران نمی کند. چون آنچه ادامه زندگی را ممکن می کند تنها زیبایی نیست، وجود تفاهم و کمالات روحی و اخلاقی همسر، در این میان نقش برجسته تری را بر عهده دارد. مکان و تعداد جلسات پسر و دختر باید چند جلسه با هم صحبت كنند به فرهنگ خانواده، سن آنها، بزرگی و كوچكی شهری كه در آن زندگی می كنند بستگی دارد. برخی مطالب جنبه عمومی داشته و لازم است روی آن بحث شود. یكی از كارها و شیوه های دیگر، ارایه ی مكتوب مطالب راجع به خود طرف مقابل است. مطالب مكتوب به دلایل زیر دارای مزیت هستند: 1- با تمركز و تفكر بیشتری به رشته تحریر در می آید 2- به دلیل پیوستگی، منطقی تر كم كم تناقص تر هستند. 3- برای هر دو طرف باز خوانی مجدد فراهم می شود 4- در صورت ایجاد شرایط ازدواج، طرفین همواره خود را متعهد به انجام آن دانسته و با مراجعه های بعدی می توانند در اصلاح و تصحیح انحرافات بكوشند. نوع سوالات بستگی به عوامل گوناگون مثل اهمیت موضوعات مختلف برای دختر و پسر میزان شناخت آنها از یكدیگر دارند. از طرح پرسش هایی كه جواب آنها از قبل روشن است جدا پرهیز كنید. بهتر است از شیوه های توضیحی- سوالی استفاده كنید به این ترتیب كه ابتدا هریك از طرفین توضیحات كاملی پیرامون خود در همان زمینه ارائه و سپس مشابه آن را از طرف مقابل در خواست كنید. آغاز گفتگو هر كدام از طرفین می توانند گفت گو را شروع كنند و باعث كاهش اضطراب طرف مقابل شوند معرفی مجدد خود و خانواده، اطلاعات مربوط به سن، تولد، شغل، سابقه شغلی و غیره را بیان كنند. یك زن و شوهر در دراز مدت بیش تر با وی ژگی های اخلاقی و شخصیتی منش ها و باورها یكدیگر زندگی می كنند تا با ویژگی های نظیر موقعیت خانوادگی، اجتماعی، و تیپ و چهره. و اما یک نکته مهم: 1- الزام شرعی در خواستگاری از طرف مرد وجود ندارد و خواستگاری از طرف زن حرام نیست. 2- رسم خواستگاری مرد از زن، منحصر به ایران، جوامع اسلامی و زمان حاضر نبوده بلكه از دیر باز در میان اقوام و ملل مختلف مرسوم بوده است. 3- انجام خواستگاری از سوی مرد، مطابق راز خلقت انسان و هماهنگ با روحیات و نقش زن و مرد درزندگی است. 4- شكست و ناكامی در خواستگاری، برای مرد قابل تحمل است. 5- خواستگاری مرد، ضامن حفظ تعادل نظام اجتماعی و ایجاد توازن میان قدرت جسمانی مرد و ضعف جسمانی زن است. 6- در مجموع خواستگاری مرد، نوعی ادای احترام به شخصیت زن است. منبع: ایرانی سلام
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چرا برخی خانم ها تمایلی به ازدواج ندارند؟
چرا برخی خانم ها تمایلی به ازدواج ندارند؟ در یک آمارگیری جدید که در آن از ۱۰۵ زن شرکتکننده درمورد تمایل به ازدواج سوال شده بود، نتیجه از این قرار بود: ۴۵ درصد دوست داشتند ازدواج کنند ۴۵ درصد دوست نداشتند ازدواج کنند ۱۰ درصد تصمیمی در این رابطه نداشتند ۴۵ درصدی که تمایلی به ازدواج نداشتند، دلایل خود را اینطور عنوان کرده بودند: استقلال این یکی از شایعترین دلایل بود. به نظر میرسد این روزها خانمها بیشتر از آزادی خود لذت میبرند.یکی از شرکتکنندگان عنوان کرده بود که، «از وقتی که ۱۲ سال پیش بیوه شدم، یاد گرفتم که برای اولین بار در زندگیام مستقل باشم و واقعاً عاشق این استقلال هستم. واقعاً افتخار میکنم که میتوانم از خودم مراقبت کنم. در ازدواجم فردی به شدت وابسته بودم.» یکی دیگر از آنها میگوید، «این روزها خانمها هم کارهای زیادی دارند و نیاز به داشتن یک همراه مرد کمتر حس میشود.»شرکتکننده دیگری میگوید، «من نیازی ندارم که کسی از من مراقبت کند. من شغل و کار بسیار موفقی دارم، از خودم خانه، ماشین و خانواده دارم. از حریم شخصی، آزادی و استقلال فردی و مالی خودم لذت میبرم.» اوقات تنهایی بعضی از زنان هم وقت گذراندن برای خودشان را یکی از دلایل عدم تمایل به ازدواج ذکر کردند.یکی از آنها میگوید، «من به هیچ عنوان دوست ندارم که عمرم را کنار فردی دیگر بگذرانم. از تنها بودن واقعاً لذت میبرم. حتی وقتی دوستپسرم بیشتر از چند ساعت کنارم میماند اذیت میشوم و دوست دارم تنها باشم.» خانم دیگری میگوید، «من ۲۳ سال پیش ازدواج کردم و اصلاً دوست ندارم به وضعیت سابقم برگردم. ازدواج خیلی آدم را محدود میکند. من از استقلال، فضای شخصی و آزادی خودم لذت میبرم.» یکی دیگر از شرکتکنندهها میگوید، «من ۱۱ سال است که مجرد هستم و بالاخره توانستم شخصیت خودم را پیدا کنم. واقعاً کاش شوهرم خیلی زودتر از آن من را ترک میکرد. من کارهای زیادی برای انجام دادن دارم و همیشه هم وقت کم می آورم. اینکه مجبور نیستم زن یا مادر کسی باشم و شخصیت مستقلی دارم خیلی خوب است.»فردی دیگر میگوید، «من بعنوان زنی که قبلاً ازدواج کرده باید بگویم که از تنهایی خودم لذت میبرم و اصلاً علاقهای به بر هم زدن آن ندارم. کاملاً احساس شادی و خوشبختی میکنم.» ازدواجهای قبلی تجربیات بد از ازدواجهای قبلی یکی دیگر از دلایلی بود که خانمها را از ازدواج دور میکرد.شرکتکنندهای میگوید، «دو ازدواج ناموفقی که قبلاً داشتم باعث شده است تصور کنم که ازدواج هیچ وجه مثبتی ندارد.» یکی دیگر از خانمها عقیده دارد، «آدم عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمیشود. از این گذشته اصلاً هم علاقهای به مراقبت از بچه و شوهر ندارم.»زنان متاهلی که نظرات منفی درمورد ازدواج دارند هم بر دوستان مجردشان تاثیر میگذارند.یکی از شرکتکنندهها میگوید، «بیشتر دوستانم میگویند با ازدواج نکردن هیچ چیز را از دست ندادهام. آنها قبلاً این را امتحان کردهاند و اصلاً راضی نبودهاند.» پول مسائل مالی هم یکی دیگر از دلایلی بوده که باعث شده بعضی زنها دست به ازدواج نزنند.یکی از شرکتکنندهها عنوان کرده بود که، «من هر ماه یک چک از بیمه شوهرم که فوت شده است دریافت میکنم و چه لزومی دارد که بخواهم دوباره ازدواج کنم؟» شرکتکننده دیگری گفته است، «اصلاً دوست ندارم مجبور به مراقبت از بچه و شوهر شوم و خودم میتوانم از نظر مالی روی پای خودم بایستم.» خانم دیگری عقیده دارد، «چون بسیاری از زنان هم سن و سال من میتوانند به اندازه کافی پول دربیاورند که هزینههای خود را تامین کنند، دیگر برای سر و کله زدن با مردها زیر یک سقف ریسک نمیکنند.» منبع : مردمان
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
قانون 8 هفته ای روابط رمانتیک
قانون 8 هفته ای روابط رمانتیک قضیه آقای مایر که از طریق دوست مشترکی با نامزدش آشنا شده بود چنین است : « ما شماره هایمان را با هم رد و بدل کردیم و با هم صحبت های طولانی داشتیم و خیلی می خندیدیم. وقتی شروع به رفت و آمد کردیم، همه چیز عالی بود. » نامزد مایر فقط چند عادت بد کوچک داشت، ولی آنقدر همه چیز عالی بود که او می توانست آنها را نادیده بگیرد. نامزدش همیشه ده پانزده دقیقه دیر سر قرار می آمد… مایر پیش خود می گفت : « اشکالی ندارد، او زیباست و ما لحظات خوبی را با هم می گذرانیم. دلیلی ندارد او را ناراحت کنم. او با بازیگوشی صبر می کرد که حواسم پرت شود و بعد غذا یا نوشیدنی من را می خورد. من اوایل خوشم می آمد و می گفتم اشکالی ندارد غذای بیشتری می پزم. » مایر بدین ترتیب همه چیز را برای خودش توجیه می کرد تا جائی که دیگر بعد از دو ماه، این عادت های بد "کوچک" آزاردهنده شدند. او به نامزدش می گفت: « من ۳۰ دقیقه قبل از آنکه پیدایت شود آماده بودم، چرا هیچ وقت سر وقت نیستی؟ » این مشخصه پایان رابطه آزمایشی است ولی اغلب مسائلی که زوج تازه را جدا می کنند بسیار عمیق تر از رنجش های سطحی هستند. رایان ملسام، نویسنده و متخصص ارتباطات از ونکوور می گوید: « بسیاری از رابطه ها در این نقطه پایان می یابند زیرا در این نقطه افراد پنجره های درون خود را به سوی طرفشان باز می کنند و خودشان را به خوبی نشان می دهند. در یک رابطه ایده آل، شما می خواهید مطمئن شوید که فردی که با او هستید کسی است که به رشد می اندیشد و اگر او صادقانه پنجره درونش را به رویتان باز نکند، انواع و اقسام نشانه های آن را برایتان می فرستد. در روابط همیشه باید ابتدا یک دوره آزمایشی مانند دوره آزمایشی در شغلی جدید را بگذرانید .» لسلی دوآرس، تراپیست و نویسنده موافق است که این استعاره شغلی، روش مفیدی برای نگریستن به روابط و مدیریت تصمیم ماندن یا رفتن است. او می گوید: « بیرون رفتن و ملاقات با افراد مثل ارسال رزومه کاری شماست. اینکه افراد مختلفی را ببینید، مثل این است که به چند مصاحبه شغلی رفته باشید. مراحل اولیه یک رابطه درست مانند دوره انترنی هستند. » او دوره دوماهه اول را زمانی می داند که افراد درباره خود اطلاعاتی ارائه می دهند و نشان می دهند که چقدر می توانند برای طرفشان در بلندمدت مناسب باشند. اطلاعات بیشتری که درباره باورها، ارزش ها، روابط قبلی، دوستان، سرگرمی ها و اهداف زندگی رد و بدل می شوند، در این دوره هستند. در اینجاست که عوامل حیاتی در روابط عمیق شروع به رو آمدن می کنند. مراقب نشانه های کناره گیری از رابطه باشید گاهی دعوایی بر سر یک مسئله سرنوشت ساز، رابطه عاشقانه شما را به پایانی ناگهانی می کشاند، ولی اغلب نقصان علاقه از سوی یک طرف یا هر دو طرف، موجب پایان یافتن این دوره آزمایشی می شود. مایر می گوید: « در این دوره دوماهه وقتی که علایق من رو به کمرنگ شدن رفتند، اول من بودم که کناره گیری کردم. آنقدر درگیر کارم شدم که دیگر نمی توانستم با او بیرون بروم یا تلفنی صحبت کنم. برای آنکه با او بیرون نروم، به او گفتم که مهمانی مردانه است. هر چه کمتر و کمتر با هم وقت می گذراندیم، یکی از ما مجبور می شد که همه چیز را پایان دهد. همیشه من نیستم که اول رابطه را پایان می دهم، ولی همیشه تا آن لحظه، من دیگر تسلیم شده ام، بنابراین اهمیت نمی دهم که طرفم رابطه را به پایان برساند. » آینده رابطه رمانتیک و عاشقانه را باید با هم ارزیابی کنید اگر به خاطر کمبود علاقه احساس گرم بودن نمی کنید یا بخاطر بعضی از تفاوت هایی که بین شما دو نفر هست، احساس تعارض می کنید، از خودتان سوالات زیر را بپرسید و ارزیابی کنید که آیا رابطه شما واقعاً ارزش زمانی که گذاشته اید را دارد یا خیر : 1 – ندای قلبتان چه می گوید : وقتی در رابطه ای احساس سردرگمی می کنید، راحت ترین کار این است که از دوستان خود مشورت و توصیه بخواهید، ولی این فقط خودتان هستید که بهترین کار کدام است. ندای قلبتان را با صدای ترس درونی تان اشتباه نگیرید. گاهی ترس باعث می شود که به خودتان بگویید: " دیگر کسی را پیدا نمی کنم؛ من خیلی مشکل پسندم و …" شاید ساده انگارانه باشد، ولی این سوالات را باید از خودتان بپرسید: "من واقعاً چه می خواهم؟ آیا واقعاً دوست دارم با این فرد باشم؟ آیا به او اعتماد دارم؟ آیا واقعاً از این که با او وقت بگذرانم هیجانزده می شوم؟" 2 – صبر کنید و فقط اعمال این فرد را زیر نظر بگیرید آیا کارهای او صادقانه هستند؟ یک دقیقه صبر کنید و درباره زمان هایی که با هم گذرانده اید فکر کنید، گویی فیلم صامتی تماشا می کنید. آیا این فرد با صداقت و اصالت وارد زندگی شما شده است؟ آیا آنچه با توافق کرده بودید را انجام داده است؟ اعمال و حرف های یک فرد باید با آن چیزی که انتظار داشتید باشد، هماهنگی و تطابق داشته باشد. 3 – شما دو نفر اولین دعوای خود را چگونه حل کردید؟ آیا تفاوت هایتان را به نحوی محترمانه نسبت به یکدیگر و نسبت به رابطه خود حل کردید؟ 4 – آیا هر دوی شما از زندگی چیزهای مشترکی می خواهید؟ جاذبه بین شما دو نفر هر چقدر هم که محکم باشد، اگر یکی از شما سبک زندگی اشرافی بخواهد و دیگری زندگی معمولی داشته باشد، بعدها در رابطه شما تعارض های زیادی وجود خواهد داشت. 5 – آیا خودتان را در موقعیتی تصور می کنید که بخواهید یک ماه، یک سال یا ده سال با هم زندگی کنید؟ اگر امروز همه چیز را تمام کنید، شاید تا یک ماه احساس خوبی نداشته باشید، ولی در عرض یک سال، از خودتان تشکر کنید که این کار را کرده اید. یا برعکس، شاید تصور کنید که شما دو نفر با گذشت زمان به هم نزدیک تر می شوید، حتی اگر در حال حاضر ندانید که چقدر می توانید متعهد باشید. ولی اینکه خودتان را در این رابطه بلندمدت تصور کنید، به شما انگیزه انجام این کار را می دهد. منبع :alborznews.com
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چطور یک ارتباط عاشقانه را زنده نگه داریم؟
توجه به طبیعت صمیمیت یا دوستی صمیمانه میان زن و مرد نخستین نکته مهم در رابطه آنهاست. یک رابطه مبتنی بر صمیمیت با دیگر روابط بر اساس شش عامل با اهمیت تفاوت می یابد. این عوامل عبارتند از شناخت، توجه، وابستگی دوطرفه، تقابل، اعتماد و تعهد. بدون داشتن شناخت (knowledge)شخصی و گسترده و گاه محرمانه نمی توان از دوستی صمیمانه سخن راند. اطلاعاتی که طرفین در مورد تاریخچه زندگی و سلایق شخصی به هم می دهند و بسیاری از موضوعات خصوصی که با هم در میان می گذارند شناخت دوطرفه از یکدیگررا تکمیل می کند و تعمیق می بخشد. نزدیکی و صمیمت(intimacy) همچنین موجب می شود که طرفین برای یکدیگر اهمیت داشته باشند و دلسوزی به خرج دهند و به هم توجه کنند و احساس همدلی بیشتری نسبت به یکدیگر نشان دهند. رابطه صمیمانه و دوستانه موجب می شود که زندگی دو نفر با هم آمیخته شود و اعمال هریک بر دیگری تاثیر گذارد. وابستگی دوجانبه (interdependence)به این ترتیب شکل می گیرد و نشان دهنده تاثیر دوجانبه طرفین بر هم و نیازی است که به یکدیگر دارند. این دلبستگی نیرومند، متنوع و اغلب دارای تداوم است و رفتارهای طرفین راشکل می دهد. عامل بعدی سازنده صمیمیت یعنی تقابل (mutuality) به دنبال وابستگی دوجانبه شکل می گیرد. از اینجا به بعد طرفین یکدیگر را نه به صورت افراد مجزا بلکه به صورت یک زوج می بینند که خواسته ها و آمال مشترکی دارند و از درهم آمیختگی زندگی های خود باخبرند. در حقیقت در این مقطع است که «من»های مجزای طرفین تبدیل به یک «ما»ی مشترک می شود و برای نخستین بار از «زندگی ما، آینده ما، رابطه ما، خانه ما و…» سخن به میان می آید. این تبدیل «من»ها به یک «ما»ی مشترک یک نقطه عطف بااهمیت در تاریخ رابطه صمیمانه یا دوستی و عشق به شمار می آید. بدون اعتماد هرگز اعتماد (trust) عامل استحکام بخش بعدی یک رابطه صمیمی است. بدون اعتماد صحبت از عشق، دوستی و هرگونه همکاری یا تقابل درازمدت در یک رابطه دوطرفه یا ازدواج غیرقابل تصور است. معمولا اعتماد زمینه ساز بروز و حضور عدالت و احساس برابری در رابطه است و فقدان آن موجب زوال تقابل و احساس نزدیکی و رشد بی اعتمادی می شود که مانند موریانه رابطه را از درون تخریب می کند یا از هم می پاشد. و بالاخره واپسین عامل سازنده یک رابطه صمیمی، احساس تعهد(commitment) ، وفاداری و پایبندی به طرف مقابل است. زوجین متعهد می شوند که رابطه خود را تداوم بخشند ، وقت وکوشش و انرژی لازم برای تحقق این تداوم را تامین کنند و به اصل این رابطه وفادار باشند. فقدان تعهد، رابطه را از محتوای واقعی خود تهی می کند و مانع از بروز احساس مسئولیت در یک رابطه مشترک می شود که نه تنها برای سلامت رابطه ضروری است بلکه عاملی است که براساس آن می توان شخصیت هریک از طرفین را ارزیابی کرد. باید توجه داشت هنگامی که وارد قلمرو روابط نزدیک و صمیمانه از قبیل رابطه میان زن و مرد می شویم کیفیت بر کمیت ارجحیت دارد. لذا وجود صمیمیت در یک رابطه نزدیک و ارضای نیاز به احساس تعلق، انگیزه برای برقراری روابط دیگر را کاهش می دهد و دوام رابطه موجود را بیشتر می کند. سبک تعلق خاطر یا دلبستگی این فرد سبک ایمن (secure)خوانده می شود. این افراد در رابطه با دیگران شادند و از توانایی اعتماد کردن برخوردارند و می توانند به دیگران تکیه کنند. متقابلا دیگران نیز در رابطه با آنان چنین ویژگی هایی را لمس می کنند فرهنگی برای دوست داشتن تمام عوامل قوام بخش رابطه نزدیک میان زوجین و ازدواج در یک بستر فرهنگی مشخص صورت می گیرد که متغیرهای آن در کیفیت و چگونگی آن رابطه موثر هستند. هنجارهای فرهنگی در جوامع مختلف تفاوت دارند و در هریک از این جوامع نیز تغییر می یابند. مثلا در ایالات متحده امریکا تعداد افرادی که ازدواج می کنند کاهش یافته است و از سوی دیگر زمان دوره قبل از ازدواج افزایش یافته است. همچنین تقریبا نصف ازدواج ها به طلاق منتهی می شوند. نتیجه این تغییرات آن است که امروزه تقریبا اکثر نوجوانان و کودکان امریکایی در خانه هایی زندگی می کنند که در آن تنها یک والد(مادر یا پدر) حضور دارد. از سوی دیگر رشد اقتصادی- اجتماعی، افزایش فردگرایی و تکنولوژی مدرن نیز تاثیرات خاص خود را بر استحکام و دوام ازدواج گذاشته است. به عنوان مثال نسبت زن به مرد یکی از این متغیرهاست. در جوامعی که نسبت زنان در دسترس برای ازدواج زیادتر باشد رفتارهای سنتی و محافظه کارانه در رابطه با ارتباط زن و مرد کاهش یافته، سست تر می شود و برعکس. تجربیات قبلی افراد در رابطه با اشخاص مهم زندگی عامل دیگر شکل گیری نوع روابط بعدی است. تعاملات کودکان در هنگام کودکی با والدین (پدر و مادر یا جانشین آنها) موجب می شود که سبک های متفاوت دلبستگی(attachment) یا تعلق خاطر به وجود آید. کسی که در دوران نوزادی و کودکی از مادر و پدری پذیرا، مهربان، مسئول و مراقب برخوردار است و در این رابطه در دوران کودکی احساس ایمنی می کند، در روابط بعدی نیز با احساس ایمنی درونی وارد رابطه می شود. سبک تعلق خاطر یا دلبستگی این فرد سبک ایمن (secure)خوانده می شود. این افراد در رابطه با دیگران شادند و از توانایی اعتماد کردن برخوردارند و می توانند به دیگران تکیه کنند. متقابلا دیگران نیز در رابطه با آنان چنین ویژگی هایی را لمس می کنند. صمیمیت بین زوجین در مقابل کسی که از نعمت وجود مادر یا پدری مهربان، مراقب، دلسوز و دارای احساس مسئولیت برخوردار نبوده و مثلا مادری فاقد ثبات احساسی و نامطمئن و بیمناک داشته سبک دلبستگی یا تعلق خاطر مضطرب(anxious) یا دوسویه(ambivalent) از لحاظ احساسی را اتخاذ می کند. ترس از صمیمیت سومین سبک دلبستگی یا تعلق خاطر، سبک اجتنابی (avoidant)است. کسانی که در دوران نوزادی یا کودکی توجه لازم به آنها مبذول نشده یا با اکراه ارائه شده و مادرانی طرد کننده و دشمن خو و پرخاشگر داشته اند، انتظار وقوع احساس یا چیزی خوب و خوشایند در رابطه با دیگران را ندارند. لذا از بقیه فاصله می گیرند. اینها در روابط بعدی اغلب سوءظن دارند و نسبت به دیگران خشمگین می شوند و نمی توانند به آسانی به آنان اعتماد کنند. مراقب گلتان باشید در پایان باید اشاره کرد که رابطه میان دو نفر مانند گیاهی است که احتیاج به توجه و مراقبت دارد. صرف وجود یک رابطه خوب در ابتدای دوستی یا ازدواج بقای همیشگی آن را تضمین نمی کند. طرفین باید نگاهی پویا به رابطه فیمابین داشته باشند و رابطه را به مثابه یک هستی ارگانیک در نظر بگیرند که باید دائما از آن مراقبت و بر روی آن کار آگاهانه صورت گیرد. همان طور که یک گیاه اگر از نور، آب ، تغذیه و رسیدگی محروم بماند خشک می شود و می پوسد، رابطه نیز به کوشش آگاهانه طرفین و احساس مسئولیت آنان نیاز دارد تا زنده بماند، رشد کند و تداوم یابد. رابطه نیز مانند یک موجود زنده مراحل رشد مختلفی را سپری می کند که نوع برخورد با آن در هر دوره و مرحله ای با مرحله قبلی متفاوت است و عدم توجه به ظرافت برخورد با عناصر سازنده و پویای آن و غفلت از انجام فعالیت های لازم برای تداوم آن موجب نابسامانی و یا خاتمه یافتن آن می شود. منبع: خبرآنلاین
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چطور رفتار کنید تا زودتر متاهل شوید؟
ازدواج یک مفهوم فرهنگی است که دلایل آن می تواند رها شدن از تنهایی، نیاز جنسی، فرار از خانواده، رفع نیازهای مادی و رسیدن به آرزوهایی که از بچگی در ذهن فرد قرار دارد باشد، اما اگر دلیل ازدواج چیزی غیر از رسیدن به آرامش باشد، ازدواج پایدار نخواهد بود؛ چراکه به زودی دلیلی که ازدواج بر مبنای آن شکل گرفته است، مرتفع خواهد شد. ازدواج کردن انتخاب شغل، انتخاب همسر، انتخاب رشته، تعامل با اعضای خانواده، تعامل با جامعه، همگی رفتار اجتماعی هستند، اما در این میان تنها همسر غیر قابل جایگزین کردن است و جز دسته اندکی از زنان که در رشته خاصی تحصیل می کنند و زندگی علمی خاصی را انتخاب می کنند، تمام افراد در آینده از این که مجرد مانده اند، مأیوس خواهند شد. نباید انتظار داشت دختران آمار ازدواج را بالا ببرند، بلکه آنها می توانند طوری رفتار کنند که آمار ازدواج را پایین نیاورند. تأثیر رفتاری دختران بر پسرها، بیشتر از تأثیر رفتاری پسرها بر خودشان است. رمز رابطه پایدار چگونه دوست داشته شدن در کنار دوست داشتن طرف مقابل، چگونه حامی بودن در کنار نیاز به حمایت داشتن، ایجاد حس امنیت برای طرف مقابل در کنار احساس امنیت در کنار او و القای حس لذت پیوند خوردن به طرف مقابل مۆلفه هایی مۆثر بر پایداری یک رابطه است. اینها ابزار اصلی ازدواج است که باید در ویترین رفتاری دختران وجود داشته باشد بهترین راه برای کسب این چهار عامل، سۆال و جواب کردن است و راهش این است که حساسیت های طرف مقابل را بشناسید و به حقوق یکدیگر احترام بذارید. چون در فرهنگ ما دخترها انتخاب می شوند، در نتیجه دیده می شوند و در نتیجه رفتارهای پیش از ازدواج آنها بسیار مهم است. دختران چطور رفتار کنند؟ به علت آن که دختران دائم به عنوان سوژه ازدواج در حال رصد شدن هستند، باید موقعیت را درک کرده و رفتاری مناسب ارائه دهند.بی ثباتی در رفتار، رفتار مغشوش به معنای آن که خالص نیست و دلیل این رفتار آن چیزی نیست که عنوان می شود، راحت بودن رفتاری در ارتباط با جنس مخالف. تمام اینها دلیلی است که پسران را از ازدواج منصرف می کند؛ چراکه دیگر نیازی به ازدواج نخواهد داشت و این ذائقه عدم تمایل به ازدواج را رفتارهای دختران در پسران ایجاد کرده است. رفتار متکبرانه در خصوص رفتارهای اجتماعی با جنس مخالف نامحرم، ارتباط قطره چکانی با جنس مخالف؛ دور بودن از اختلاط با جنس مخالف، رفتارهایی است که دختران باید آنها را رعایت کنند. چراکه ساختار مغزی مرد اجازه نمی دهد دختری که همیشه با او بوده است به عنوان همسر انتخاب کند. وقتی از پسران سۆال می کنیم که چرا ازدواج نمی کنند، می گویند به دلیل برخی رفتارهای دختران. هنگامی که از دختران می پرسیم چرا این رفتارها را ارائه می دهند، دلیل آن را تسریع موقعیت ازدواج دانستند. در حالی که این رفتارهای دختران، رفتارهای دوستانه نیست، بلکه رفتاری است که از همسران توقع می رود. به دلیل این که توقع دختران ازدواج و توقع پسران دوستی است. دختران ابتدا فردی را به عنوان همسر انتخاب می کنند، بعد با او ارتباط برقرار می کنند؛ اما پسران ابتدا با دختران ارتباط می گیرند، بعد تصمیم می گیرند با او ازدواج کنند یا خیر وقتی پسران تصمیم می گیرند در پایان به یاد داشته باشید، میزان زمانی که برای ارتباط صرف می شود مهم است؛ چراکه زمان بیش از اندازه دلبستگی به وجود می آورد و این دلبستگی ممکن است روی شناخت سایه بیندازد. همچنین در بحث مکان؛ اگر مکان ارتباط دانشگاه یا محیط کار است لزومی ندارد که ارتباط در خارج از آن صورت گیرد. موضوع انتخاب همسر در پسران موضوعی انتخابی نیست، بلکه تصمیمی است. یعنی یک پسر به دختری می رسد و حس می کند دیگر نمی تواند از او بگذرد. دختران ابتدا فردی را به عنوان همسر انتخاب می کنند، بعد با او ارتباط برقرار می کنند؛ اما پسران ابتدا با دختران ارتباط می گیرند، بعد تصمیم می گیرند با او ازدواج کنند یا خیر. منبع:مهرخانه
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چطور رفتار کنید تا زودتر متاهل شوید؟
ازدواج یک مفهوم فرهنگی است که دلایل آن می تواند رها شدن از تنهایی، نیاز جنسی، فرار از خانواده، رفع نیازهای مادی و رسیدن به آرزوهایی که از بچگی در ذهن فرد قرار دارد باشد، اما اگر دلیل ازدواج چیزی غیر از رسیدن به آرامش باشد، ازدواج پایدار نخواهد بود؛ چراکه به زودی دلیلی که ازدواج بر مبنای آن شکل گرفته است، مرتفع خواهد شد. ازدواج کردن انتخاب شغل، انتخاب همسر، انتخاب رشته، تعامل با اعضای خانواده، تعامل با جامعه، همگی رفتار اجتماعی هستند، اما در این میان تنها همسر غیر قابل جایگزین کردن است و جز دسته اندکی از زنان که در رشته خاصی تحصیل می کنند و زندگی علمی خاصی را انتخاب می کنند، تمام افراد در آینده از این که مجرد مانده اند، مأیوس خواهند شد. نباید انتظار داشت دختران آمار ازدواج را بالا ببرند، بلکه آنها می توانند طوری رفتار کنند که آمار ازدواج را پایین نیاورند. تأثیر رفتاری دختران بر پسرها، بیشتر از تأثیر رفتاری پسرها بر خودشان است. رمز رابطه پایدار چگونه دوست داشته شدن در کنار دوست داشتن طرف مقابل، چگونه حامی بودن در کنار نیاز به حمایت داشتن، ایجاد حس امنیت برای طرف مقابل در کنار احساس امنیت در کنار او و القای حس لذت پیوند خوردن به طرف مقابل مۆلفه هایی مۆثر بر پایداری یک رابطه است. اینها ابزار اصلی ازدواج است که باید در ویترین رفتاری دختران وجود داشته باشد بهترین راه برای کسب این چهار عامل، سۆال و جواب کردن است و راهش این است که حساسیت های طرف مقابل را بشناسید و به حقوق یکدیگر احترام بذارید. چون در فرهنگ ما دخترها انتخاب می شوند، در نتیجه دیده می شوند و در نتیجه رفتارهای پیش از ازدواج آنها بسیار مهم است. دختران چطور رفتار کنند؟ به علت آن که دختران دائم به عنوان سوژه ازدواج در حال رصد شدن هستند، باید موقعیت را درک کرده و رفتاری مناسب ارائه دهند.بی ثباتی در رفتار، رفتار مغشوش به معنای آن که خالص نیست و دلیل این رفتار آن چیزی نیست که عنوان می شود، راحت بودن رفتاری در ارتباط با جنس مخالف. تمام اینها دلیلی است که پسران را از ازدواج منصرف می کند؛ چراکه دیگر نیازی به ازدواج نخواهد داشت و این ذائقه عدم تمایل به ازدواج را رفتارهای دختران در پسران ایجاد کرده است. رفتار متکبرانه در خصوص رفتارهای اجتماعی با جنس مخالف نامحرم، ارتباط قطره چکانی با جنس مخالف؛ دور بودن از اختلاط با جنس مخالف، رفتارهایی است که دختران باید آنها را رعایت کنند. چراکه ساختار مغزی مرد اجازه نمی دهد دختری که همیشه با او بوده است به عنوان همسر انتخاب کند. وقتی از پسران سۆال می کنیم که چرا ازدواج نمی کنند، می گویند به دلیل برخی رفتارهای دختران. هنگامی که از دختران می پرسیم چرا این رفتارها را ارائه می دهند، دلیل آن را تسریع موقعیت ازدواج دانستند. در حالی که این رفتارهای دختران، رفتارهای دوستانه نیست، بلکه رفتاری است که از همسران توقع می رود. به دلیل این که توقع دختران ازدواج و توقع پسران دوستی است. دختران ابتدا فردی را به عنوان همسر انتخاب می کنند، بعد با او ارتباط برقرار می کنند؛ اما پسران ابتدا با دختران ارتباط می گیرند، بعد تصمیم می گیرند با او ازدواج کنند یا خیر وقتی پسران تصمیم می گیرند در پایان به یاد داشته باشید، میزان زمانی که برای ارتباط صرف می شود مهم است؛ چراکه زمان بیش از اندازه دلبستگی به وجود می آورد و این دلبستگی ممکن است روی شناخت سایه بیندازد. همچنین در بحث مکان؛ اگر مکان ارتباط دانشگاه یا محیط کار است لزومی ندارد که ارتباط در خارج از آن صورت گیرد. موضوع انتخاب همسر در پسران موضوعی انتخابی نیست، بلکه تصمیمی است. یعنی یک پسر به دختری می رسد و حس می کند دیگر نمی تواند از او بگذرد. دختران ابتدا فردی را به عنوان همسر انتخاب می کنند، بعد با او ارتباط برقرار می کنند؛ اما پسران ابتدا با دختران ارتباط می گیرند، بعد تصمیم می گیرند با او ازدواج کنند یا خیر. منبع:مهرخانه
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
واقعیت های مهم درباره ازدواج که نمی دانستید!!
1 – شما نمی توانید فردی را مجبور کنید تا شما را دوست داشته باشد یا این دوست داشتن همیشه به یک شدت و یک کیفیت باشد. 2 – اگر فکر می کنید با ازدواج خوشبخت می شوید، اشتباه کرده اید. نه این که بدبخت شوید اما هیچ کس هم توانایی خوشبخت ساختن صد در صد شما را ندارد. نه شما آدم کاملی هستید نه طرف مقابلتان و نه یک رابطه می تواند 100درصد کامل باشد. بنابراین خوشبختی خیلی نسبی تر از این حرف ها خواهد بود. 3 – هر چه می خواهید تلاش کنید، شما هیچ گاه قادر نخواهید بود شریک خود را تغییر دهید، هر چند اگر شما خود را تغییر دهید، ممکن است شریک شما نیز تغییر کند. 4 – اشخاص با اشخاص ازدواج نمی کنند، بلکه آنها با توهمات و خیال پردازی های خودشان ازدواج می کنند. یعنی با ذهنیتی که از طرف مقابل به دست آورده اند نه واقعیت های درونی فرد مقابل. تا قبل از زندگی زیر یک سقف و حتی سال ها بعد از آن همیشه بخش هایی از شخصیت فرد مقابل برای شما ناشناخته خواهد بود. یک ازدواج حقیقی درست از نقطه ای آغاز می شود که توهمات پایان می یابند. چالش یک ازدواج آن است که کشف کنیم با چه کسی ازدواج کرده ایم. 5 – عشق تنها یکی از عللی است که ما شریک خود را بر می گزینیم نه همه آن. زندگی بدون عشق دوام پیدا نمی کند اما باعشق تنها هم دوام نخواهد داشت. در کنار آن شباهت شخصیتی، کفویت، تناسب های اجتماعی و اخلاقی و خانوادگی و البته سازش و همدلی و بلوغ فکری نیاز است. 6 – به احتمال زیاد، خصلت ها و صفات موجود در شریکتان که دیوانه وار خشم شما را برمی انگیزند، همان صفاتی هستند که در ابتدا شما را مجذوب شریکتان کرده بوده اند. عاشق کاری بودن او شده اید؟ خب این کاری بودن یک جا باعث می شود شما را نادیده بگیرد و به کارش اولویت دهد. عاشق آرامش و ملایمتش شده اید؟ پس منتظر باشید یک روز از این که زیادی کند و اسلوموشن است خسته شوید. عاشق منطق و استدلال هایش شده اید؟ پس منتظر باشید یک روز با همین منطق و استدلال فیتیله پیچتان کند و خسته شوید از این که گاهی جز زبان دو دو تا چهارتا با زبان دیگری حرف نمی زند. مولفه های بارز هر شخصیت، می توانند گاهی بسیار شدید، مطلق و خسته کننده باشند. 7 – این غیر ممکن است که شما بدون تجربه کردن دوران درد و تنهایی یک رابطه را پشت سر بگذارید. پایان هر رابطه ای، به معنی پایان یک فصل از زندگی شماست. فصلی که در آن خوشی داشته اید، خاطره داشته اید، احتمالا زخم خورده اید و همه این ها بعد از جدایی به شما هجوم می آورند و ازارتان می دهند. پذیرفتن این که تاثیر این فشارها تا مدتی است و بعد، با گذر زمان و تغییر سبک زندگی شما کمرنگ تر می شوند، به سریعتر طی کردن این دوره کمک خواهد کرد. 8 – بزرگترین هدیه ای که می توانید به فرزندانتان اعطا کنید یک ازدواج محبت آمیز است. عشق، سازش و احترام سه شرط اصلی داشتن یک خانواده گرم و با محبت است. 9 – موفقیت زمانی در یک ازدواج حاصل می شود که هر کدام از ما به این واقعیت پی ببریم که نیازهای شریکمان حداقل به اهمیت نیازهای خودمان است. شما ازدواج نمی کنید تا بی مسئولیت باشید. ازدواج می کنید چون فکر می کنید آنقدر بالغ شده اید که بتوانید همزمان نیازهای خود و یک فرد دیگر را برطرف کنید. اگر قرار باشد در یک رابطه فقط نیازهای یک نفر برآورده شود یا یکی بر دیگری مقدم دانسته شود، این زندگی خیلی زود به شکست می انجامد. 10 – ازدواج بهترین فرصت برای رشد و بالندگی، غلبه بر حس خودخواهی و آموزش عشق ورزی است. اگر قرار است بعد از ازدواج همچنان شما یکه تاز باشید، اگر قرار است شما زندگی خودتان را داشته باشید و او را به حریم فردی تان راه ندهید، اگر قرار است بعد از ازدواج پیشرفت شما متوقف شود و دیگر حرکت رو به جلویی نداشته باشید، یا اگر قرار است بعد از ازدواج همچنان حرف حرف شما باشد و هیچ وقت به خاطر منافع فرد مقابل یا منافع مشترک زندگی تان کنار نیایید، آن وقت ازدواج شما صرفا قدمی برای تخریب آینده خود و همسرتان بوده است. منبع : tebyan.net
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
سوالاتی که باید قبل از ازدواج پاسخ دهید
سوالاتی که باید قبل از ازدواج پاسخ دهید ازدواج وقتی می تواند موفق و سازنده باشد که بدانید چه چیزی از آن می خواهید. چرا با این فرد به خصوص ازدواج می کنید و بعد از رفتن زیر یک سقف از او چه انتظاراتی دارید. در این صورت می توانید امیدوار باشید که با چشم باز راهی مسیر تاهل شده اید. برای داشتن یک ازدواج موفق، باید قبل از ازدواج تکلیفتان را با این سوالات مشخص کنید: سوالاتی که برای انتخاب یک همسر مناسب، باید به آن پاسخ داد 1-چه کسی باعث رشد شما می شود؟ 2- چه کسی به نیازهای روحی شما بهتر پاسخ می دهد؟ 3- با چه کسی راحت تر می توانید کنار بیایید؟ 4- چه کسی نیازهای مادی شما را بهتر برآورده می کند ؟ 5- چه کسی باعث خشنودی و رضایت خاطر بیش تر شما می شود؟ بعد از پاسخگویی به این سوالات، باید اولویت ملاک ها و معیار ها در انتخاب همسر را در نظر داشته باشید. این ملاک ها عبارتند از: الف- ملاک های درجه اول: این ملاک ها بسیار مهم تر از ملاک های درجه دوم هستند و کار ارزیابی را باید از این ملاک ها شروع کرد. 1- ایمان 2-اخلاق 3- تشابه علاقه ها و سلیقه ها ب- ملاک های درجه دوم: این ملاک بستگی به شرایط اقتصادی و پایگاه اجتماعی آن ها دارد به گونه ای که بیشتر از حد به این ملاک ها اهمیت می دهند دچار درد سرهای بزرگی می شوند عده زیادی باید توجه داشته باشند به دلیل زرق و برقی که این ملاک ها دارندافراد نباید بی جهت گم شده شان را در دارندگان این ملاک ها جستجو کنند و گذشته از ظاهر به گشت گذاری هم در باطن افراد باشید. این نکته را به خاطر بسپاریدکه ازدواج برای توانمندی شخصیت فضایل اخلاق و به نمایش گذاشتن جوانمردی و محبت زنانگی و یافتن عزت نفس است. 1- ثروت 2- تحصیلات توقع از وظایف و مسئولیت های خانوادگی زن و شوهر باید درباره وظایف و مسئولیت های زناشویی وحدت نظر داشته باشند طرز فکر افراد به دو دسته تقسیم می شود: بعضی از افراد درمورد وظایف و مسئولیت های زن وشوهر سنتی فکر می کنند. به این معنا که زن مدیریت خانه را بر عهده بگیرد و مرد مدیریت بیرونی منزل را. این نوع افراد باید با فردی ازدواج کنند که با او هم فکر باشد. اما دسته دوم شیوه مدیریت مشارکتی هستند که براساس ویژگیها ی فطری و طبیعی در زن و مرد است. اختلاف هایی که می تواند به خوشبختی زندگی زناشویی لطمه بزند عبارتند از: 1- میزان انرژی: وقتی یکی از طرفین پر انرژی و در مقابل همسر او کم انرژی باشد. این افراد به مشکل عدیده ای برخورد می کنند و این اختلاف در زمینه های معاشرت اجتماعی، و مذهبی خود را نشان می دهد. 2- عادات شخصی: وقتی زن وشوهر عادات شخصی متفاوتی با هم دارند به تدریج وحدت میان آنها رو به نقصان می رود و این در مواردی مانند وقت شناسی، نظم و ترتیب، وابستگی، و احساس مسئولیت اشاره کرد. 3- استفاده از پول: بسیاری از زوجها در اثرفقدان بر سر مسائل مالی دچار مشکل می شوند یکی می خواهد پولش را پس انداز کند و دیگری به خرج کردن پول و خوش بودن در لحظه علاقمند است اختلافاتی مانند این می تواند بر زندگی زنا شویی تأثیر بگذارد. 4- علائق و مهارت های کلامی : اگر یکی از زوجین پر حرف و دیگری کم حرف باشد چه مشکلی پیش می آید؟ اگر یکی به هنگام صرف غذا علاقمند به حرف زدن باشد و همسرش بخواهد سکوت کند یا یکی از طرفین علاقمند به مکالمه ی تلفنی طولانی باشد زمینه اختلاف را پایه ریزی کرده اند. بعضی از افراد درمورد وظایف و مسئولیت های زن وشوهر سنتی فکر می کنند. به این معنا که زن مدیریت خانه را بر عهده بگیرد و مرد مدیریت بیرونی منزل را. این نوع افراد باید با فردی ازدواج کنند که با او هم فکر باشد. اما دسته دوم شیوه مدیریت مشارکتی هستند که براساس ویژگیها ی فطری و طبیعی در زن و مرد است قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید: 1. آیا شما میخواهید بچهدار شوید؟ اگر مایلید چند فرزند؟ 2. اگر زمانی مشخص شد من یا شما قادر به بچهدار شدن نیستیم، آیا قبول دارید که فرزندی را از پرورشگاه بپذیریم و بزرگ کنیم 3. اگر در آینده صاحب فرزند شویم، آیا حاضرید او را به مهدکودک بفرستیم؟ در غیر این صورت چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟ 4. آیا مادر باید از شغل خود چشم بپوشد و از فرزندان نگهداری کند؟ در این صورت وضعیت مالی زندگی مشترک به چه وضعی در خواهد آمد؟ آیا مرد خانه قادر است در این صورت زندگی را به تنهایی اداره کند؟ 5. تعطیلات را چگونه بگذرانیم؟ آیا برنامه تعطیلات را دو نفری خواهیم گذراند یا حتماً باید با فامیل به تعطیلات برویم؟ 6. در مواقعی که جر و بحث پیش میآید،چه واکنشی نشان میدهید؟ آیا عصبانی میشوید؟ در صورت عصبانیت چه رفتاری از خود نشان میدهید؟ 7. نظر شما در مورد تعهد به زندگی چیست؟ 8. در مورد فرزندان چه رفتار و انطباقی مدنظرتان است؟ 9. عقاید مذهبی شما چگونه است؟ 10. در مورد روابط زناشویی چهنظری دارید؟ 11. در مورد مسائل مالی چهنظری دارید؟ درآمد هرکدام از ما چگونه خرج میشود؟ 12. هزینههای زندگی بر چه مبنایی تعیین میشود؟ منبع درآمد چگونه است و آیا کفایت زندگی مشترک را میکند؟ آیا امکان پسانداز وجود خواهد داشت؟ 13. .2سال، 5 سال، 10 سال و 20 سال آینده، خود را چگونه میبینید؟ 14. ساعات خواب و بیداری و کارتان چگونه است؟ صبحها زود بلند میشوید؟ آیا عادت دارید شبها تا دیروقت بیدار باشید؟ 15. چهکسی مسئول خرید منزل، پخت و پز و تمیز کردن است؟ آیا در این زمینه کمک میکنید؟ 16. عادت خرجکردن پول در شما چگونه است؟ هر ماه چه میزان پسانداز میکنید؟ 17. آیا در خانواده شما سابقه بیماری روانی وجود دارد؟ 18. در مورد مسائل زیر،اهداف طولانیمدت و کوتاهمدت شما چگونه است: شغل، فرزندان، مالکیت منزل و هر نوع متعلقات که به هر دوما مربوط است؟ 19. کجا زندگی خواهیم کرد؟ محل سکونت و منزل ما کجا و با چه شرایطی خواهد بود؟ 20. شهر محل سکونت ما کجا خواهید بود؟ آیا این شهر تغییر میکند؟ 21. آیا شغل شما به صورتی است که مجبورید شبها کار کنید؟ 22. آیا برای همسر آینده خود محدودیتهایی در ذهن دارید؟ 23. وقتی استرس دارید، ناراحتید و یا درگیری ذهنی شدیدی دارید، بهترین روش کمک به شما چیست؟ 24. اگر در ازدواج مشکلی پیش بیاید، تا چه مدت میتوانید صبر کرده و مشکل را حل کنید؟ آیا مسئلهای در ذهنتان وجود دارد که اگر در زندگی مشترک بروز کند بهنظرتان غیرقابل ترمیم و جبران است؟ 25. پنج روش کوچکی که شما به وسیله آن هر روز میتوانید به همسرتان بگویید و نشان دهید که دوستش دارید (البته بدون آنکه همسرتان تقاضا کند) چیست؟ پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواجها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شدهاند. منبع: خراسان، سلامت
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
سوالاتی که باید قبل از ازدواج پاسخ دهید
سوالاتی که باید قبل از ازدواج پاسخ دهید ازدواج وقتی می تواند موفق و سازنده باشد که بدانید چه چیزی از آن می خواهید. چرا با این فرد به خصوص ازدواج می کنید و بعد از رفتن زیر یک سقف از او چه انتظاراتی دارید. در این صورت می توانید امیدوار باشید که با چشم باز راهی مسیر تاهل شده اید. برای داشتن یک ازدواج موفق، باید قبل از ازدواج تکلیفتان را با این سوالات مشخص کنید: سوالاتی که برای انتخاب یک همسر مناسب، باید به آن پاسخ داد 1-چه کسی باعث رشد شما می شود؟ 2- چه کسی به نیازهای روحی شما بهتر پاسخ می دهد؟ 3- با چه کسی راحت تر می توانید کنار بیایید؟ 4- چه کسی نیازهای مادی شما را بهتر برآورده می کند ؟ 5- چه کسی باعث خشنودی و رضایت خاطر بیش تر شما می شود؟ بعد از پاسخگویی به این سوالات، باید اولویت ملاک ها و معیار ها در انتخاب همسر را در نظر داشته باشید. این ملاک ها عبارتند از: الف- ملاک های درجه اول: این ملاک ها بسیار مهم تر از ملاک های درجه دوم هستند و کار ارزیابی را باید از این ملاک ها شروع کرد. 1- ایمان 2-اخلاق 3- تشابه علاقه ها و سلیقه ها ب- ملاک های درجه دوم: این ملاک بستگی به شرایط اقتصادی و پایگاه اجتماعی آن ها دارد به گونه ای که بیشتر از حد به این ملاک ها اهمیت می دهند دچار درد سرهای بزرگی می شوند عده زیادی باید توجه داشته باشند به دلیل زرق و برقی که این ملاک ها دارندافراد نباید بی جهت گم شده شان را در دارندگان این ملاک ها جستجو کنند و گذشته از ظاهر به گشت گذاری هم در باطن افراد باشید. این نکته را به خاطر بسپاریدکه ازدواج برای توانمندی شخصیت فضایل اخلاق و به نمایش گذاشتن جوانمردی و محبت زنانگی و یافتن عزت نفس است. 1- ثروت 2- تحصیلات توقع از وظایف و مسئولیت های خانوادگی زن و شوهر باید درباره وظایف و مسئولیت های زناشویی وحدت نظر داشته باشند طرز فکر افراد به دو دسته تقسیم می شود: بعضی از افراد درمورد وظایف و مسئولیت های زن وشوهر سنتی فکر می کنند. به این معنا که زن مدیریت خانه را بر عهده بگیرد و مرد مدیریت بیرونی منزل را. این نوع افراد باید با فردی ازدواج کنند که با او هم فکر باشد. اما دسته دوم شیوه مدیریت مشارکتی هستند که براساس ویژگیها ی فطری و طبیعی در زن و مرد است. اختلاف هایی که می تواند به خوشبختی زندگی زناشویی لطمه بزند عبارتند از: 1- میزان انرژی: وقتی یکی از طرفین پر انرژی و در مقابل همسر او کم انرژی باشد. این افراد به مشکل عدیده ای برخورد می کنند و این اختلاف در زمینه های معاشرت اجتماعی، و مذهبی خود را نشان می دهد. 2- عادات شخصی: وقتی زن وشوهر عادات شخصی متفاوتی با هم دارند به تدریج وحدت میان آنها رو به نقصان می رود و این در مواردی مانند وقت شناسی، نظم و ترتیب، وابستگی، و احساس مسئولیت اشاره کرد. 3- استفاده از پول: بسیاری از زوجها در اثرفقدان بر سر مسائل مالی دچار مشکل می شوند یکی می خواهد پولش را پس انداز کند و دیگری به خرج کردن پول و خوش بودن در لحظه علاقمند است اختلافاتی مانند این می تواند بر زندگی زنا شویی تأثیر بگذارد. 4- علائق و مهارت های کلامی : اگر یکی از زوجین پر حرف و دیگری کم حرف باشد چه مشکلی پیش می آید؟ اگر یکی به هنگام صرف غذا علاقمند به حرف زدن باشد و همسرش بخواهد سکوت کند یا یکی از طرفین علاقمند به مکالمه ی تلفنی طولانی باشد زمینه اختلاف را پایه ریزی کرده اند. بعضی از افراد درمورد وظایف و مسئولیت های زن وشوهر سنتی فکر می کنند. به این معنا که زن مدیریت خانه را بر عهده بگیرد و مرد مدیریت بیرونی منزل را. این نوع افراد باید با فردی ازدواج کنند که با او هم فکر باشد. اما دسته دوم شیوه مدیریت مشارکتی هستند که براساس ویژگیها ی فطری و طبیعی در زن و مرد است قبل از ازدواج این 25 سئوال را حتماً از همسر آینده خود بپرسید: 1. آیا شما میخواهید بچهدار شوید؟ اگر مایلید چند فرزند؟ 2. اگر زمانی مشخص شد من یا شما قادر به بچهدار شدن نیستیم، آیا قبول دارید که فرزندی را از پرورشگاه بپذیریم و بزرگ کنیم 3. اگر در آینده صاحب فرزند شویم، آیا حاضرید او را به مهدکودک بفرستیم؟ در غیر این صورت چه کسی از او نگهداری خواهد کرد؟ 4. آیا مادر باید از شغل خود چشم بپوشد و از فرزندان نگهداری کند؟ در این صورت وضعیت مالی زندگی مشترک به چه وضعی در خواهد آمد؟ آیا مرد خانه قادر است در این صورت زندگی را به تنهایی اداره کند؟ 5. تعطیلات را چگونه بگذرانیم؟ آیا برنامه تعطیلات را دو نفری خواهیم گذراند یا حتماً باید با فامیل به تعطیلات برویم؟ 6. در مواقعی که جر و بحث پیش میآید،چه واکنشی نشان میدهید؟ آیا عصبانی میشوید؟ در صورت عصبانیت چه رفتاری از خود نشان میدهید؟ 7. نظر شما در مورد تعهد به زندگی چیست؟ 8. در مورد فرزندان چه رفتار و انطباقی مدنظرتان است؟ 9. عقاید مذهبی شما چگونه است؟ 10. در مورد روابط زناشویی چهنظری دارید؟ 11. در مورد مسائل مالی چهنظری دارید؟ درآمد هرکدام از ما چگونه خرج میشود؟ 12. هزینههای زندگی بر چه مبنایی تعیین میشود؟ منبع درآمد چگونه است و آیا کفایت زندگی مشترک را میکند؟ آیا امکان پسانداز وجود خواهد داشت؟ 13. .2سال، 5 سال، 10 سال و 20 سال آینده، خود را چگونه میبینید؟ 14. ساعات خواب و بیداری و کارتان چگونه است؟ صبحها زود بلند میشوید؟ آیا عادت دارید شبها تا دیروقت بیدار باشید؟ 15. چهکسی مسئول خرید منزل، پخت و پز و تمیز کردن است؟ آیا در این زمینه کمک میکنید؟ 16. عادت خرجکردن پول در شما چگونه است؟ هر ماه چه میزان پسانداز میکنید؟ 17. آیا در خانواده شما سابقه بیماری روانی وجود دارد؟ 18. در مورد مسائل زیر،اهداف طولانیمدت و کوتاهمدت شما چگونه است: شغل، فرزندان، مالکیت منزل و هر نوع متعلقات که به هر دوما مربوط است؟ 19. کجا زندگی خواهیم کرد؟ محل سکونت و منزل ما کجا و با چه شرایطی خواهد بود؟ 20. شهر محل سکونت ما کجا خواهید بود؟ آیا این شهر تغییر میکند؟ 21. آیا شغل شما به صورتی است که مجبورید شبها کار کنید؟ 22. آیا برای همسر آینده خود محدودیتهایی در ذهن دارید؟ 23. وقتی استرس دارید، ناراحتید و یا درگیری ذهنی شدیدی دارید، بهترین روش کمک به شما چیست؟ 24. اگر در ازدواج مشکلی پیش بیاید، تا چه مدت میتوانید صبر کرده و مشکل را حل کنید؟ آیا مسئلهای در ذهنتان وجود دارد که اگر در زندگی مشترک بروز کند بهنظرتان غیرقابل ترمیم و جبران است؟ 25. پنج روش کوچکی که شما به وسیله آن هر روز میتوانید به همسرتان بگویید و نشان دهید که دوستش دارید (البته بدون آنکه همسرتان تقاضا کند) چیست؟ پاسخ بعضی سوِالات به زمان زیادی احتیاج دارد. برای پاسخ به این سوِالات بهتر است هر دوی شما وقت بگذارید. نگذارید نداشتن پاسخ برای یک سوِال مانع بررسی سایر سوِالات شود. اگر پاسخ یک سوِال به تفکر بیشتری احتیاج دارد ،فعلاً از آن بگذرید و به سراغ سوِال بعدی بروید. یادتان باشد بهترین ازدواجها بر مبنای پایه و اساس محکم و قوی استوار شدهاند. منبع: خراسان، سلامت
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چه عشقهایی بیسرانجام خواهد بود؟
معمولا عمر زندگی مشترک کسانی که بر اساس معیارهای منطقی و منافع مشترک ازدواج میکنند بیش از زندگی زوجهایی است که تنها عشق را دستمایه شروع زندگی قرار دادهاند. بعد از ازدواج و فروکش کردن شعلههای عشق، زن و مرد عاشق دیگر دلیلی برای ادامه زندگی مشترک ندارند؛ اما کسانی که براساس معیارهای منطقی ازدواج کردهاند، به دلیل ریشه دار بودن منافع مشترک (مانند مسائل مالی)، انگیزه بیشتری برای ادامه زندگی دارند. بی سرانجامی در عشق عشق حالات متفاوتی دارد. متداولترین شیوه عشق ورزی در ایران، پدیده عشق القایی است. این عشق برپایه فاصله فیزیکی بین دو جنس شکل می گیرد. همانگونه که دو آهنربای غیر همنام در صورت قرار گرفتن در فاصله مناسب همدیگر را جذب می کنند، هنگامی که زنی با ابراز علاقه مردی رو به رو میشود، این اثر القایی احساس مرد است که عشق متقابل را در او شکل میدهد. در واقع زن فارغ از شخصیت مرد، عاشق عشق ورزی او میشود. زن و مرد هر چه به یکدیگر نزدیکتر باشند، احتمال شکلگیری احساس مشترک در آنها بیشتر است. پس از ایجاد شرایط محیطی و نزدیکی بین زن و مرد، یکی از طرفین به دلایلی چون وضعیت روحی و روانی، نوع بینش، شرایط خانوادگی و میزان آگاهی و تجربه در رابطه با جنس مخالف، آمادگی بیشتری برای شکل گیری احساس مشترک داشته و علاقه قلبی خویش را ابراز میکند، به این ترتیب فرآیند القای عشق شکل میگیرد. چنین عشقهایی عمر کوتاهی دارند و با کاهش تعداد و شدت سیگنالهای عاطفی، اثر القایی آن نیز ضعیف میشود تا جایی که کینه و نفرت جای احساس قبلی را میگیرد. به این ترتیب پس از شروع زندگی مشترک و عادی شدن رابطه جنسی، عشق نیز مفهوم خود را از دست میدهد. بسیاری از زوجها در چنین شرایطی ازدواج میکنند و به علت ریشه دار نبودن این عشق، در زندگی مشترک خود به بنبست میرسند. جوانان به دلیل شرایط دوران بلوغ و نیاز به جلب توجه و محبت، اهمیت زیادی به عشق در شروع زندگی مشترک میدهند. دختران به طور فطری تمایل دارند روح و جسم خود را تواما، در یک رابطه عمیق عاطفی به همسر خود اهدا کنند. در روابط عشقی، افراد برای جلب توجه، وعدههای زیادی به هم داده و تنها بخشی از شخصیت خود را که طرف مقابل از آن خوشش میآید نشان میدهند. دختر و پسر هر زمان که تمایل داشته باشند با هم ارتباط دارند و مجبور نیستند در هر شرایطی یکدیگر را تحمل کنند (در حالی که پس از ازدواج چنین نیست). آنها برای رسیدن به هم نقاط ضعف یکدیگر را نادیده میگیرند و از مشکلات صرف نظر میکنند. جوانان قبل از ازدواج به هزینههای مادی و روانی تشکیل خانواده فکر نمیکنند و تصورات غلطی از یکدیگر دارند آنها تنها پس از شروع زندگی مشترک در شرایطی که به دلیل وعدههای رد و بدل شده توقع زیادی از یکدیگر دارند) با شخصیت واقعی هم روبهرو میشوند. آنها در مواجهه با واقعیتهای زندگی تمام وعدههای گذشته را فراموش میکنند و دچار سرخوردگی میشوند. کسانی که عاشقند، برای رسیدن به هم خیلی از مسائل را نادیده میگیرند؛ اما دیگران (که بدون تب و تاب عاشقی زندگی میکنند) واقع بین هستند و به علت آن که عشقی وجود ندارد که آنها را وادار به ازدواج در هر شرایطی کند، تمام مسائل را بررسی کرده و با فرد مناسبی ازدواج میکنند. روابط عشقی با زندگی مشترک متفاوت است. هر کسی را میتوان دوست داشت ولی برای شروع زندگی مشترک باید به واقعیتهای زندگی توجه کرد. جوانان امروز استقلال لازم را ندارند و از واقعیتهای اجتماعی بیخبرند. آنها قبل از ازدواج تنها خندهها و لحظات خوش یکدیگر را میبینند و توقع دارند در زندگی مشترک نیز وضعیت اینگونه باشد؛ اما پس از رویارویی با ناملایمات زندگی، توان تحمل یکدیگر را ندارند. عشق مثل اندام های درون بدن انسانها، درون او رشد نمی کند یا توسط یک هورمون خاص در بدن ترشح نمی شود. عشق فقط با تمرین در طولانی مدت است که به وجود می آید. و ازدواج برای زوج ها فرصت های خیلی زیادی را برای تمرین آن فراهم می کند عشق پدیدهای لحظهای و آنی است که بعد از ازدواج، کمرنگ میشود. همه زندگی مشترک عشق نیست و علاوه بر آن به هم فهمی گذشت و ایثار نیاز دارد. به عشق قبل از ازدواج بیش از حد اهمیت داده می شود و هیچ توجهی به بعد از آن نمی شود. این به آن خاطر است که عشق مثل اندام های درون بدن انسان ها، درون او رشد نمی کند یا توسط یک هورمون خاص در بدن ترشح نمی شود. عشق فقط با تمرین در طولانی مدت است که به وجود می آید. و ازدواج برای زوج ها فرصت های خیلی زیادی را برای تمرین آن فراهم می کند. بیشتر جوانان ایرانی رویا پردازند و توجهی به واقعیات اجتماعی ندارند. آنها بدون توجه به وضعیت اجتماع، شرایط اقتصادی و غیره و تنها با الهام از داستانها و فیلمهای عشقی ازدواج میکنند و پس از رویارویی با شرایط دشوار زندگی و مشکلات اقتصادی، در کنار فروکش کردن عشق دوران نامزدی، از هم جدا میشوند. برگرفته از: مردمان، آسمانی ها
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چه عشقهایی بیسرانجام خواهد بود؟
معمولا عمر زندگی مشترک کسانی که بر اساس معیارهای منطقی و منافع مشترک ازدواج میکنند بیش از زندگی زوجهایی است که تنها عشق را دستمایه شروع زندگی قرار دادهاند. بعد از ازدواج و فروکش کردن شعلههای عشق، زن و مرد عاشق دیگر دلیلی برای ادامه زندگی مشترک ندارند؛ اما کسانی که براساس معیارهای منطقی ازدواج کردهاند، به دلیل ریشه دار بودن منافع مشترک (مانند مسائل مالی)، انگیزه بیشتری برای ادامه زندگی دارند. بی سرانجامی در عشق عشق حالات متفاوتی دارد. متداولترین شیوه عشق ورزی در ایران، پدیده عشق القایی است. این عشق برپایه فاصله فیزیکی بین دو جنس شکل می گیرد. همانگونه که دو آهنربای غیر همنام در صورت قرار گرفتن در فاصله مناسب همدیگر را جذب می کنند، هنگامی که زنی با ابراز علاقه مردی رو به رو میشود، این اثر القایی احساس مرد است که عشق متقابل را در او شکل میدهد. در واقع زن فارغ از شخصیت مرد، عاشق عشق ورزی او میشود. زن و مرد هر چه به یکدیگر نزدیکتر باشند، احتمال شکلگیری احساس مشترک در آنها بیشتر است. پس از ایجاد شرایط محیطی و نزدیکی بین زن و مرد، یکی از طرفین به دلایلی چون وضعیت روحی و روانی، نوع بینش، شرایط خانوادگی و میزان آگاهی و تجربه در رابطه با جنس مخالف، آمادگی بیشتری برای شکل گیری احساس مشترک داشته و علاقه قلبی خویش را ابراز میکند، به این ترتیب فرآیند القای عشق شکل میگیرد. چنین عشقهایی عمر کوتاهی دارند و با کاهش تعداد و شدت سیگنالهای عاطفی، اثر القایی آن نیز ضعیف میشود تا جایی که کینه و نفرت جای احساس قبلی را میگیرد. به این ترتیب پس از شروع زندگی مشترک و عادی شدن رابطه جنسی، عشق نیز مفهوم خود را از دست میدهد. بسیاری از زوجها در چنین شرایطی ازدواج میکنند و به علت ریشه دار نبودن این عشق، در زندگی مشترک خود به بنبست میرسند. جوانان به دلیل شرایط دوران بلوغ و نیاز به جلب توجه و محبت، اهمیت زیادی به عشق در شروع زندگی مشترک میدهند. دختران به طور فطری تمایل دارند روح و جسم خود را تواما، در یک رابطه عمیق عاطفی به همسر خود اهدا کنند. در روابط عشقی، افراد برای جلب توجه، وعدههای زیادی به هم داده و تنها بخشی از شخصیت خود را که طرف مقابل از آن خوشش میآید نشان میدهند. دختر و پسر هر زمان که تمایل داشته باشند با هم ارتباط دارند و مجبور نیستند در هر شرایطی یکدیگر را تحمل کنند (در حالی که پس از ازدواج چنین نیست). آنها برای رسیدن به هم نقاط ضعف یکدیگر را نادیده میگیرند و از مشکلات صرف نظر میکنند. جوانان قبل از ازدواج به هزینههای مادی و روانی تشکیل خانواده فکر نمیکنند و تصورات غلطی از یکدیگر دارند آنها تنها پس از شروع زندگی مشترک در شرایطی که به دلیل وعدههای رد و بدل شده توقع زیادی از یکدیگر دارند) با شخصیت واقعی هم روبهرو میشوند. آنها در مواجهه با واقعیتهای زندگی تمام وعدههای گذشته را فراموش میکنند و دچار سرخوردگی میشوند. کسانی که عاشقند، برای رسیدن به هم خیلی از مسائل را نادیده میگیرند؛ اما دیگران (که بدون تب و تاب عاشقی زندگی میکنند) واقع بین هستند و به علت آن که عشقی وجود ندارد که آنها را وادار به ازدواج در هر شرایطی کند، تمام مسائل را بررسی کرده و با فرد مناسبی ازدواج میکنند. روابط عشقی با زندگی مشترک متفاوت است. هر کسی را میتوان دوست داشت ولی برای شروع زندگی مشترک باید به واقعیتهای زندگی توجه کرد. جوانان امروز استقلال لازم را ندارند و از واقعیتهای اجتماعی بیخبرند. آنها قبل از ازدواج تنها خندهها و لحظات خوش یکدیگر را میبینند و توقع دارند در زندگی مشترک نیز وضعیت اینگونه باشد؛ اما پس از رویارویی با ناملایمات زندگی، توان تحمل یکدیگر را ندارند. عشق مثل اندام های درون بدن انسانها، درون او رشد نمی کند یا توسط یک هورمون خاص در بدن ترشح نمی شود. عشق فقط با تمرین در طولانی مدت است که به وجود می آید. و ازدواج برای زوج ها فرصت های خیلی زیادی را برای تمرین آن فراهم می کند عشق پدیدهای لحظهای و آنی است که بعد از ازدواج، کمرنگ میشود. همه زندگی مشترک عشق نیست و علاوه بر آن به هم فهمی گذشت و ایثار نیاز دارد. به عشق قبل از ازدواج بیش از حد اهمیت داده می شود و هیچ توجهی به بعد از آن نمی شود. این به آن خاطر است که عشق مثل اندام های درون بدن انسان ها، درون او رشد نمی کند یا توسط یک هورمون خاص در بدن ترشح نمی شود. عشق فقط با تمرین در طولانی مدت است که به وجود می آید. و ازدواج برای زوج ها فرصت های خیلی زیادی را برای تمرین آن فراهم می کند. بیشتر جوانان ایرانی رویا پردازند و توجهی به واقعیات اجتماعی ندارند. آنها بدون توجه به وضعیت اجتماع، شرایط اقتصادی و غیره و تنها با الهام از داستانها و فیلمهای عشقی ازدواج میکنند و پس از رویارویی با شرایط دشوار زندگی و مشکلات اقتصادی، در کنار فروکش کردن عشق دوران نامزدی، از هم جدا میشوند. برگرفته از: مردمان، آسمانی ها
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چطور بفهمیم دختری تمایل ازدواج دارد؟
آنچه که اغلب آقایان به دنبالش هستند، یک سری علائم و نشانه هایی اسـت که بوسیله آنها متوجه علاقمندی حقیقی طرف مقابلشان شوند… شـنیدن جواب رد از طـرف یـک زن بـرای مـردان اصـلا" مسئله خوشایندی نیست. هیچ چیـز بـه انـدازه اینکه زن رویاهایتان تقاضای ازدواج شمـا را نـپـذیـرد، برایتـان گـران تـمـام نـمی شود. پـیـش خـود تـصـور می کردید که او به شما علاقه مند است ولی احتمالا" برداشتتان از علائم علاقمندی او اشتباه بوده است. از نقطه نظر مردان، زنان هنگام ابراز علایق رومانتیک خود بصورتی زیرکانه و پیچیده عمل می کنند (مگراینکه طرف مقابلشان خوش تیپ و پول دار باشد آنجوری که خودشان اظهار می کنند) و اکثر آنها جوابهای ضـد و نقیضی میـ دهـند چون خودشان مطمئن نیستند که چـه چیزی در سرشان میگذرد. بنابراین آنچه که اغلب آقایان به دنبالش هستند، یک سری علائم و نشانه هایی اسـت که بوسیله آنها متوجه علاقمندی حقیقی طرف مقابلشان شوند. در زیر برخـی از نـشـانه هـای کـه می تـواند نـشانه علاقمندی یک زن باشد را مشاهده می کنید: علائم علاقه مندی اغلب زنان: 1- او همگام با شما است. ناگهان متوجه می شوید که او همه جا حضور دارد. او "بطور اتفاقی" هر کجا شما هستید پیدایش می شود، یا در راه روی محل کارتان مرتب جلوی شما قدم میزند، یا "تصادفی" به شما برخورد میکند، یا در میهمانی در اطراف شما مانور می دهد. آنچه که او انجام می دهد تلاش برای جلب توجه شما است، و بـرای این اسـت که خود را در موقعیتی قرار دهد تا شما "قدم اول" را بردارید. مسئله اینـجا اسـت کــه بـسـیـاری از مردان نسبت به این عمل زنان بی توجه هستند و به همین دلیـل بسیاری از فرصت ها را از دست میدهند. مردان مستقیم عمل می کنند، زنان غیر مستقیم. بنابرایـن اگر زنـی مکررا" شروع به قـرار گـرفـتـن سـر راه شـما نـمود، احتمال اینکه(صد در صد نیست) او اینکار را عمدا" انـجام میدهد زیاد است. 2- او حرکاتی بخصوص انجام می دهد. لبخند می زند. سعی می کند رفتار محجوبانه تری نسبت به شما داشته باشد. دنبال نقاط مشترک با شما می گردد تا درباره آن صحبت کند. در بحث های جدی سعی می کند دقیق حرف بزند و بدون جنجال، بحث منطقی داشته باشد. 3- او هیچگاه برای شما سرش شلوغ نیست. او به بهانه های کاری، یـک شـمـاره تلفن کاری یا آدرس ایمیل به شما خواهد داد. در اسرع وقت به تلفـن یا ایـمیـل شـما جواب خواهد داد. او دعوت شما را برای با هم بودن خواهد پذیرفت – و اگر او در روزی که شما تعیـین کرده اید وقت نداشت، چیزی شبیـه این خواهد گفت: "خوب، این پنجشنبه نمیتونم، اما اگر اشکال نداره بندازیم برای پنجشنبه دیگه، باشه؟ "شـمـا هـرگـز از یـک زن عـلاقـمـند چـنین جملاتی را نخواهید شنید: " الان واقـعـا" سـرم شلوغه"، یا "بذار بینم وقت دارم"، یا "نمیدونم بتونم بیام یا نه" 4- او در مورد شما کنجکاو است زنی که به شما علاقمند است دوست دارد همه چیزتان را بداند (تا بتواند در این مـورد با دوستان دخترش صحبت کند). او درمورد خانواده، پیشینه، سلیقه غذایی، موسیقی، فیلم و مسائل گوناگون شما پرسش خواهد کرد. انگیزه اصلی او این اسـت کـه عـلایـق شما را بشناسد تا بتواند خود را دارای علایق مشــتـرک بــا شما نموده و پـیـوسـتـگـی بیشتری با شما ایجاد کند- اگر از قایق سواری خوشتان نمیآید، او نیز ناگهان از این کار متنفر می شود. 5- او وضعیت مالی شما را می سنجد. زن علاقمند دوست دارد منابع و بنیه مالی همسر آینده خود را مورد سنجش قرار دهد. سۆالاتی مانند: "کجا زندگی میکنی؟"، "چه ماشینی داری؟" و "شغلت چیه؟" مـیتواند نشانه علاقمندی وی باشد. اگر پاسخ این سۆالات مطابق با "استانداردهای" او باشــد، علائم بعدی ظاهر خواهند شد وگرنه او در غباری از مه فرو خواهد رفت. توجه: البته پیشنهاد ما این است که اگر دیدید دختری خیلی چشم به مال و اموال شما دوخته، اصلا وقت خود را برای چنین دختری صرف نکنید زیرا او همسر خوبی برای شما نخواهد شد بلکه در موقع دارایی همدم پول شما خواهد بود و در موقع تنگدستی مته ای بر اعصاب شما. 6- او در مورد آینده صحبت می کند. یک زن علاقمند همیشه دوست دارد در مورد نقشه های آینده و کارهایی که می توانید با هم انجام دهید اشتیاق نشـان دهد. در واقع او اغلب چیزی شـبـیـه ایـن می گـویـد: "وای… تـو هـم از فیلم دیدن خوشت میاد؟" 7- او بیقراری و بی تابی می کند. اگر او واقعا" علاقمند باشد، دور و بر شما دستپاچه و بیقرار خواهد بود، بخصوص هنگامی که شما نتوانید متوجه علائم اشتیاق او شوید. البته ممکن است که ذاتا" یک شخص خجالتی نرمال باشد. اگر او فقط پیش شما بی قراری می کند، احتمالا در سرش فکر ازدواج دارد. 8- او نسبت به زنان دیگر، حسادت می ورزد؛ یک زن سعی می کـند از مـرد مـورد علاقه خود همانند یک عقاب مراقبت نموده و او را با چنگ و دندان حفظ کند. نشانه های فوق ممکن است لزوما" دلیل بر علاقـمـندی یک زن نـبـاشد چـون بـرخـی از زنان کلا" با دیگران حالتی دوستانه دارند اما اگر تـعـداد زیـادی از ایـن عـلائم را در فـردی مشاهده نمودید میتوانید به خود امیدواری دهید و به دلتان صابون بزنید. منبع: مجله ایده آل
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
اصول روابط جنسی و رفت و آمد در دوران عقد
بسیاری از زوجهای جوان به دلیل عدم آشنایی و در پاره ای از موارد نبود آگاهی کافی درباره نحوه برخورد با روابط عاطفی و زناشویی بین همسران ، با مشکلاتی مواجه هستند، که متاسفانه این مشکلات در برخی از موارد تبدیل به بحران های خانوادگی می گرد که آثار آن در معضلاتی همچون افزایش آمار طلاق در جامعه ، تنوع طلبی جنسی و…. قابل مشاهده می باشد . سیمرغ با هدف پیش گیری از ایجاد این گونه مشکلات و با احترام به حریم خانواده ، جهت افزایش دانایی زوجهای جوان و کمک به بهبود واستحکام روابط همسران اقدام به تهیه و ارائه مطلب زیر نموده است معمولا در ازدواج های امروزی مدت کمی را به دوران نامزدی اختصاص می دهند و اکثر خانواده ها به خصوص خانواده طرف دختر ترجیح میدهند هر چه زودتر صیغه عقد دائم جاری شود حال با یک مراسم و تشریفات خاص یا در محضر و یا… به هر حال نکته ای که خانواده ها باید مدنظر داشته باشند اینکه دوران عقد مربوط به دوران شناخت نیست چرا که مرحله شناخت در دوران نامزدی باید سپری شود نه در دوران عقد و تا زمانی که این مرحله (مرحله شناخت) تا حد مطلوبی سپری نشده نباید صیغه عقد دائم جاری شود چرا که به محض جاری شدن این صیغه عرفا و شرعا دو طرف زن و شوهر محسوب می شوند و دیگر فرصت شناخت گذشته است. در دوران عقد باید به اصلاح اخلاق و رفتارهای منفی از دید طرفین پرداخته شود. بعنوان مثال زوجی در دوران نامزدی شاهد برخی رفتارهای نادرست هستند که این رفتارها در حدی نیست که به خاطر آنها بشه یک رابطه رو زیر سوال برد در دوران عقد دو طرف باید سعی کنند این رفتارهای شناخته شده را اگر منفیست برطرف سازند تا برای آغاز زندگی این رفتارها مشکل ساز نشوند. اکثر مواقع دوران عقد به علت عدم آمادگی به لحاظ شرایط خانوادگی طرف دختر یا وضعیت اقتصادی طرف پسر و یا اتفاقات غیر منتظره کمی طولانی میشود طولانی تر شدن رابطه عقد چنانچه با مدیریت رابطه همراه نباشد خود مشکل آفرین میشود. رابطه جنسی در دوران عقد اگر چه پس از جاری شدن صیغه عقد دائمی دو طرف عرفا و شرعا زن و شوهر محسوب می شوند اما نکته ای که مهم تلقی می شود اینکه دو طرف برخی روابط و رفتارهای خود را تا زمانی که زیر یک سقف نرفته اند باید کنترل کنند. اولا هرگز توصیه نمی شود رابطه جنسی کامل (hard) را در این دوران تجربه کنند چرا که عطش جنسی دو طرف باید در این زمینه محفوظ مانده تا در جایگاه خود بتواند تاثیر گذار باشد. زوج های جوانی که در دوران عقد به سر می برند اگر می خواهند رابطه آنها تکرای نشده و شکل عادت به خود نگیرد سعی کنند از یک رابطه جنسی کامل اجتناب بورزند اما در مورد نیازهای جنسی خود آزادانه صحبت کنند و در این صحبتها سعی در تحریک یکدیگر نداشته باشند. معاشقه در دوران نامزدی توصیه می شود در دوران عقد نیز معاشقه و در صورتی که دو طرف نتوانند خویشتن داری کنند و یا جهت آشنایی با امیال جنسی خود رابطه جنسی را به صورت محدود، تاکید می شود، محدود تجربه کنند اما به طور کامل هرگز. ممکن است در این تجربه با مشکلاتی روبرو شوند دوران عقد دوران مناسبی برای رفع سایر اختلالات جنسی است. رفت و آمدها در دوران عقد پس از عقد رسمی مسلما رابطه شکل جدی تر به خودش میگیره در عین حال که یکسری از محدودیتها برداشته می شود عدم مدیریت رابطه می تواند باعث بروز مشکلات و بحث های خانوادگی شود تا جایی که متاسفانه کار به طلاق برسد. مسلما هر دو طرف علاقه مند هستند بیشتر در کنار هم باشند بیشتر رفت و آمد داشته باشند بیشتر کنار هم بخوابند و حتی مسافرت بروند بله ایندو زن و شوهر هستند پس از سالها خلاء احساسی و جنسی حال فرصتی برای بر طرف کردن این خلاء یافته اند شخصی مورد نظر خود را یافته اند هم دیگر و دوست دارند اما فاکتورهای مهم و اساسی عموما خانواده ها با رفت و آمد و اینکه دو طرف شب کنار هم بخوابند و با هم باشند مشکل دارند علت اصلی این مشکل عدم جلوگیری و کنترل غریزه جنسی از سوی دو طرف است که ممکن است باعث پیدایش مشکلاتی نظیر باردار شدن یا از بین رفتن باکرگی دختر شود عموما خانواده ها ترجیح می دهد قبل از ازدواج باکرگی حفظ شود به خصوص خانواده دختر توصیه می شود دو طرف به این خواسته ها احترام بگذارند. نکته مهم بعدی به لحاظ وضعیت اقتصادی اکثر خانواده ها و معذب بودن خانواده ها در ابتدای رابطه جهت پذیرش عضو جدید عروس خانم یا آقا داماد و رودرواسیهایی که دارند مسلما هر دیدو بازدید مستلزم خرج و مخارجیست که بریابرخی از خانواده ها دشوار است دو طرف خود باید قبل ازاینکه بحثی پیش بیاید رفت و امدهای خود به منزل دو خانواده را کنترل کنند. جدای از این مسائل متاسفانه در این رفت و آمدها ممکن است حرفهایی ردو بدل شود که به علت عدم شناخت باعث پیدایش کدورتهایی بین خانواده ها بشود پس بحثهایی که در این خانواده پیش می آید نباید توسط عروس خانم یا اقای دامان به اون یکی خانواده منتقل شود. دوران عقد دوران حساسی است. به جای انکه بیشتر به منزل یکدیگر بروید قرار های خود را بیرون تنظیم کنید و رفت وآمدهی منزل را در حد یک ناهار یا شام و در صورتی که خانواده ها مشکلی نداشتند شب را اطراق کنید. حفظ حرمت بسیار اهمیت دارد. کاری نکنید که به خاطر لحظاتی لذت دوران شیرین عقد خود را تلخ کنید. اما در مورد مسافرت رفتن، سفر کردن روش مناسبی برای شناخت خیلی از کنشها و واکنش های اخلاقی و رفترای یک فرد محسوب می شود اگر خانواد ه ها با این قضایا مشکلی ندارند یک سفر حتما در این دوران توصیه می شود البته از اعتماد خانواده ها نباید سو استفاده شود و اگر خانواده ها راضی نشدند که دو نفره به سفر بروید میتوانید با همراهی خانواده ها یک سفر ترتیب دهید. اگر چه دوران عقد دوران شناخت نیست چرا که به عبارت عام کار از کار گذشته. مناسبت ها، رسم و رسومات برخی از رسم و رسومات ما زیبا می باشد اما چون در هر دوره هر خانواده این رسم و رسومات را به نفع خود تغییر داده متاسفانه برخی از رسم و رسومات بیشتر دست و پا گیر شده و باعث شکل گیری مشکلاتی در دوران عقد میشود بعنوان مثال گروهی رسم بر این دارند که به مناسبت اعیاد مختلف هم خانواده پسر و هم خانواده دختر هدایایی رد و بدل کنند اگر سطح طبقاتی دو خانواده یکسان باشد که خب کتر مشکل پیش می آید اما چنانچه سطح طبقاتی یکی از خانواد هها نسبت به خانواده مقابل کمتر باشد جرقه بحث و مشکلات زده می شود و به جای آنکه قبل از فرا رسیدن عید یا مناسبت خاصی اسباب خوشحالی فراهم شود بالعکس غم خرید هدیه ای که در خور هدیه دریافتی از خانواده مقابل باشد جایگزین شادی می شود. توصیه می شود در همان ابتدای رابطه هر دو خانواده توافقی صورت دهند که پیرامون ان کلا هدیه ای رد و بدل نشود و یا اینکه هدیه سنگین نباشد. این رسم و رسومات در جهیزه نیز تاثیر گذار بوده متاسفانه فرهنگ غلط جامعه در این است که اگر هر کسی تجملاتی تر باشد آبرو دار تر است و عموما این مشکلات همانطور که عرض شد در صورتی که دو خانواده از نظر سطح اقتصادی مطابقت نداشته باشند پیش می آید. و همینطور چشم روی چشم بندی، از همان ابتدای رابطه سعی کنید یا رسم و رسومات دست و پاگیر را توافقی کنار بگذراید یا اینکه رسم های یرا اجرا کنید که هر دو خانواده به یک میزان از عهده آنها برایند. و گرنه هدف چیزه دیگریست که ممکن است این رسومات دو طرف را از هدف اصلی دور کند. منبع : tanzimekhanevadeh.com
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
عقد؛ دورانی برای شناخت تکمیلی
عقد؛ دورانی برای شناخت تکمیلی دوران عقد فرصت طلایی اما زودگذری است! در این مدت شما فرصت دارید تا پیش از شروع زندگی مشترک، در زیر یک سقف، همدیگر را بیشتر بشناسید اما مواجه شدن با مسائلی که پیش بینی اش را نمی کردید و آماده شدن برای برگزاری مراسم عروسی شما را مشوش می کند و تا چشم به هم می زنید، می بینید که فرصت تمام شده است. باید بدانیم که برای شروع زندگی مشترک تنها عشق کافی نیست؛ یعنی حتی اگر عشق دو طرف واقعی باشد و همدیگر را به خاطر لیاقت ها، توانایی ها و مهارت های اجتماعی و فردی دوست داشته باشند باز هم باید مهارت هایی را پیش از ازدواج بیاموزند تا بتوانند به خوبی دوران پیش رو را مدیریت کنند و باعث آرامش، امنیت و افتخار یکدیگر شوند.روانشناسان بر این باورند که دوران عقد می تواند برای برخی از همسران دوران سختی باشد؛ چرا که آن ها به دلیل بی تجربگی قادر به مدیریت درست مسائل نیستند. اما برای این که از استرس ها و درگیری های احتمالی کاسته شود باید درست رفتار کردن، مدیریت برنامه ها و آینده نگری را بیاموزیم. نکاتی که باید جدی گرفته شود * اگر می خواهید ارتباطی سالم، منطقی و پربار داشته باشید، یادگیری مهارت های ارتباطی را جدی بگیرید. مهارت های ارتباطی فرصتی است برای تعیین چارچوب های زندگی مشترک و پاسخ مثبت دادن به احساسات و عواطف همسر. علامت این که کسی مهارت های ارتباطی کافی ندارد این است که معمولا سخنان و رفتارهای نسنجیده هر چند کوچک و به شوخی دارد که می تواند یک دلخوری بزرگ به وجود آورد و شیرینی روابط را کم کند. * ارتباط با همسر و خانواده اش به طور مستقیم یا غیرمستقیم به صورت کلامی و غیرکلامی، آگاهانه یا ناآگاهانه، انتقال دهنده پیامی است، پس بیندیشید که هر بار چه پیامی می دهید. * برای آن که به وظایف شغلی، تحصیلی و خانوادگی شما لطمه نخورد، برای ملاقات هایتان برنامه داشته باشید. * با شنیدن صحبت های همسرتان، ارزیابی هدایای او، انتخاب هایش، (نوع و رنگ لباس، کتاب ها و…) علاقه ها، سلیقه ها، احساسات، عواطف و نقاط حساس شخصیت او را پیدا کنید. * رفتار احترام آمیز، بهترین شیوه حفظ حریم های فردی – اجتماعی و مقدمه ارتباط مثبت است. * یکی از عوامل مهم تعیین کننده جایگاه اجتماعی شما، رفتارهای پسندیده و محترمانه با اطرافیان تان است. * اگر می خواهید روانی با نشاط، فکری سالم و خاطری آسوده داشته باشید با همسرتان صادقانه، محترمانه و دوستانه رفتارکنید. * در برخورد باهمسرتان، صداقت را سرلوحه رفتار و گفتار خود قرار دهید. «صداقت است که آدمی را نیکوکار می کند و نیکوکار به بهشت راه پیدا می کند». همسران صادق، دروغ نمی گویند و دورویی نمی کنند و به وعده های خود عمل می کنند در حالی که ملزم به گفتن همه چیز هم نیستند. * در صورتی که به خصوصیت مثبت همسرتان به صورتی برجسته بنگرید همیشه به او وفادار خواهید ماند. * سخنانی که بین شما و همسرتان ردوبدل می شود، امانت است. برای استحکام زندگی باید امانتدار یکدیگر باشید. * انسان طالب زیبایی است و زیبایی طلبی، مقدمه ارتباط؛ پس شما زوج های جوان نیز با آراستن و پیراستن خود برای یکدیگر با هم رابطه ای سازنده و محترمانه برقرار کنید. *درباره مسائل خصوصی همسرتان بیهوده کنجکاوی نکنید؛ زیرا این گونه رفتار کردن می تواند موجب لجبازی، بی اعتمادی و پنهان کاری او شود. * بی دلیل در گذشته همسرتان کنکاش نکنید، حال را ببینید و آن را سرمایه آینده ای روشن قرار دهید. * شما دو چشم و دو گوش ولی یک زبان دارید پس بیشتر بنگرید و بشنوید و در مقابل کمتر سخن بگویید؛ زیرا با پر حرفی برخی رازها و عیب ها آشکار و زمینه کدورت ها فراهم می شود. موقع شناسی در سخن گفتن مهارتی است که با تجربه ، بیشتر شنیدن و کمتر گفتن به دست می آید. * تعریف، تمجید و انتقاد شمشیرهای دو لبه ای هستند که باید به موقع و بر اساس ظرفیت همسرتان به کار گرفته شود. شناخت در دوران عقد؛ چگونه؟! اما فکر می کنید چطور می توانید دوران عقد را به یک دوران شناخت دقیق تبدیل کنید تا در ادامه، زندگی مشترک موفقی داشته باشید؟ به طور کلی شناخت در این دوران شامل بعد عینی و غیر عینی است. بعد عینی شامل بررسی طبقه اجتماعی، تحصیلات، سن، مسائل اقتصادی و … است که مسلما در دوران خواستگاری و تحقیقات قبل از ازدواج بررسی شده است و تنها در دوران عقد نیاز به تکمیل بیشتر دارد. اما آنچه که بررسی اش در این دوران بسیار مهم تر به نظر می رسد، شناخت غیر عینی است که شامل لایه های زیرین شخصیت همسرتان و ابعاد اخلاقی و روانی و حتی اعتقادی او می شود. چنین شناختی در سایه معاشرت بیشتر با او و خانواده اش به دست می آید و به شما نشان می دهد که آیا طرف مقابل تان نسبت به ادعاهایی که در دوران خواستگاری داشته است صداقت لازم را دارد یا خیر؟ در این معاشرت ها دو طرف با فرهنگ و اخلاق یکدیگر بیشتر آشنا می شوند و می توانند از طریق دید و بازدید با خانواده همسر و اقوام نزدیک او، بخشی از مسائلی را که همسرشان با آن ها رو به رو بوده است ارزیابی کنند. این ارزیابی در آینده آنها بسیار تاثیر گذار خواهد بود.در حقیقت می توان گفت که شناخت حاصل از جلسات خواستگاری و قبل از ازدواج برای انتخاب کردن آگاهانه همسر است و شناخت دوران عقد برای ایجاد تفاهم و سازگاری بیشتر در زندگی مشترک. منبع: سلامت نیوز
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
رایجترین خطاهای عاشقانه
عشق بر همه مشکلات غلبه می کند، عشق همه نیازها را درک و بر آورده می سازد و … شاید شما هم بارها این جملات را شنیده باشید اما فکر می کنید چقدر این عبارت ها واقعی و قابل اعتنا هستند؟ واقعیت این است که خیلی از ما به صورت آگاهانه و ناآگاهانه، برخی باورهای نادرست از عشق را در ذهن خود پرورش می دهیم که متخصصان به عنوان خطاهای شناختی یا فانتزی های عاشقانه از آنها یاد می کنند. یاد می شود. دانستن این نکات شما را از افتادن در دام این خطاها نجات می دهد. حکایت عشق و ازدواج عشق در جامعه ما با دست اندازهای فراوانی رو به روست و ازدواج های عاشقانه نیز همین مسیر را باید طی کنند که بزرگسالان در این زمینه سعی می کنند عشق میان جوانان را به قولی بشکنند و سیستم منطقی را جایگزین کنند. که البته نمی توان به این روش امتیاز کامل داد و آن را بهترین شیوه انتخاب همسر دانست. در فرهنگ سنتی ما، عشق را از ازدواج مجزا می دانند، در صورتی که عشق یکی از هیجانات اصلی و غیرقابل کنترل است و مقوله ای برای ازدواج محسوب می شود. اما در مقابل، باورهای نادرستی هم میان جوانان درباره عشق مرسوم است که درست در ضدیت با فرهنگ سنتی جامعه قرار می گیرد. بنابراین قبل از هر چیز باید باورهای نادرست در زمینه عشق و رابطه عاشقانه را بشناسید. فانتزی های عاشقانه از آنجا شروع می شود که دختران منتظر همسر ایده آل و شاهزاده زرین کمر هستند و پسران به دنبال پرنس و دختر پادشاه، در صورتی که این مسائل در واقعیت رخ نمی دهد. هیچ کدام از ما کامل نیستیم و قرار هم نیست طرف مقابل ما، ایده آل و صد در صد کامل باشد شاهزاده زرین کمر فانتزی های عاشقانه از آنجا شروع می شود که دختران منتظر همسر ایده آل و شاهزاده زرین کمر هستند و پسران به دنبال پرنس و دختر پادشاه، در صورتی که این مسائل در واقعیت رخ نمی دهد. هیچ کدام از ما کامل نیستیم و قرار هم نیست طرف مقابل ما، ایده آل و صد در صد کامل باشد. باورهایی مانند «من با عشق به خوشبختی کامل می رسم»، «اولین شخصی که دیده ام ایده آل ترین است»، «با عشق از همه دنیا غافل و بی نیازم»، «می توان با عشق به دور از دیگران زندگی کرد»، «با عشق می توان یکی شد» فانتزی های عاشقانه ای است که متاسفانه پیش از محک زدن طرف مقابل در باب عشق به وجود می آید و افراد بیشتر از آنکه به دنبال انتخاب فرد ایده آل و همسر مناسب باشند، می خواهند خلا های خود را پر کنند. رایج ترین فانتزی های عاشقانه عبارتند از – احساس می کنید رابطه عاشقانه برایتان مسئولیتی بیش از حد می آورد. – معشوقتان باید از هر نظر کامل و جامع باشد و هیچ گونه نقصی نداشته باشد و با کوچک ترین نقص، اولین فکری که به ذهن تان می رسد، این است که ممکن است بهتر از آن پیدا کنم؛ چرا که معتقدید رابطه تان باید در سطح خیلی عالی رخ دهد. – در مقابل این عقیده بعضی ها با توجه به هزاران عیب و نقص در طرف مقابل، می خواهند به هر نحوی که شده رابطه را حفظ کنند، چون فکر می کنند عشق میان آن ها همه مشکلات را حل و فصل می کند. برای مثال، اگر طرف مقابل از مشروبات الکلی استفاده کند یا خیانت کرده باشد، یا مدام در حال انتقاد از او باشد، آن ها فکر می کنند که اگر این فرد را حفظ نکنیم، یعنی به کمال نمی رسیم، یعنی پایان همه چیز و در اینجاست که فرد بعد از جدایی به شدت آسیب می بیند. – در اوایل آشنایی و اوج عشق، دو طرف خیلی مراقبت رفتار کردار و رفت و آمد خود هستند که بعد از مدت زمانی این مراقبت ناخودآگاه کم می شود و افراد به گونه ای خودشان را رها می کنند و از اینجاست که جوانان با مشکلات روبه رو می شوند، در واقع با تناقض ها رو به رو شده و رابطه به سمت آشفتگی پیش می رود، طرفین احساس می کنند که رابطه میانشان بد شده، اما این موضوع را از بد بودن فرد مقابل خود می دانند. در واقع مشکل اینجاست که آنها نگرش روشنی از آینده عشق و معشوق ندارند. – عشق در روند تکاملی خود بعد از مدتی از اوج می افتد و به دوستی و دوستی به محبت تبدیل می شود. اما بعضی ها فکر می کنند عشق همیشه باید در اوج و تب و تاب باشد. آنها خواهان همان هیجان پیشین هستند و چون از طرفشان دیگر این موضوع و مهر و دریافت را نمی کنند، باور نادرستی نسبت به عشق پیدا می کنند. – عشق در نگاه برخی به معنی اسارت است که این از باورهای نادرست مردان در رابطه با عشق و رابطه عاشقانه به حساب می آید. آنها بر این باورند که باید وارد برخی از چارچوب ها شوند و آزادی عملشان گرفته می شود. در صورتی که عشق درست می تواند شما را به بلوغ و تکامل برساند. منبع:برگرفته از سپیده دانایی
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
در آرزوی گفتگوهای عاشقانه
معمولا افراد در اوایل دوران نامزدی به دلیل اینكه تازه با یكدیگر همراه شده اند حرف برای گفتن و شنیدن بسیار دارند. به همین دلیل هفت هشت ماه اول نامزدی برای دختر خانم ها و آقا پسرها ماههای شلوغ و پرترافیكی محسوب می گردد. اما هرچه افراد بیشتر به پایان این دوران نزدیك می شوند یا حرفهایشان كمتر می شود و یا اینكه صحبتهایشان پرتنش و پرمخاطره می گردد. براستی علت این امر چیست؟ 1.همیشه در ابتدای كار چون افراد تازه با یكدیگر آشنا شده اند سعی و اهتمام اصلی خود را در دادن و گرفتن اطلاعات می كنند. در واقع آنها در غالب صحبتهای مختلف و متنوع خود یكسری اطلاعات از خود به فرد مقابل انتقال می دهند و در پاسخ و صحبتهای وی اطلاعاتی از او می گیرند. همین امر باعث آشنایی طرفین از یكدیگر و رسیدن به شناخت كامل و جامع آنها از هم می شود. اما هر چه به سمت پایان دوران نامزدی پیش می رویم شناخت افراد از یكدیگر بیشتر و اطلاع دهی و آگاهی گیری شان از هم كمتر می شود. 2.معمولا ماه های پایانی دوران نامزدی برای خانواده ها به خصوص دختر خانم و آقا پسر دورانی پر از استرس و اضطراب است. علت اصلی این امر هم نزدیك شدن به موعد ازدواج و سرشلوغی آن دوران من باب تدارك امورات ازدواج، تهیه مسكن، جهیزیه و … می باشد. همین دل مشغولیهای فراوان باعث ایجاد اضطراب در طرفین و كم صحبتی آنها و پناه بردن به غار تنهایی شان به خصوص در مورد آقایان می گردد. 3. گاهی خانواده ها با سخنان و رفتارهای اشتباه خود تنش و اضطراب این دوران را برای عروس و داماد چند برابر می كنند. در حالی که دختر و پسر با اتكا و امید به كمك و مساعدت خانواده هایشان پیش می روند و والدین باید رد این راه یار آنها بوده و كوله بار برخی از مشكلاتشان را بر دوش بگیرند نه اینكه باری شوند بر دوش آنها. وظایف دختر خانم ها و آقا پسرها در این دوران: 1.حفظ یكدلی و یكرنگی و درك متقابل: دختر خانم و آقا پسری كه این دوران را سپری می كنند باید جهت كاهش تنش های خود و ارتقا همبستگی شان، سعی كنند یكدیگر را به خوبی درك كرده و پشت به پشت هم مشكلات را حل نمایید. آنها باید به این امر توجه نمایند كه اختلاف و درگیری و تضادشان در این مسائل نه تنها مشكلی از آنها حل نمی كند بلكه كوله بار مشكلاتشان را سنگینتر و رسیدن به مقصد را برایشان سختر می نماید. در حالیكه یكدلی و یكرنگی زن و مرد تنها سلاح آنها در مقابل مشكلات زندگی محسوب می گردد. 2. نیاز خانم ها به صحبت كردن: آقایان باید توجه داشته باشند كه برای خانم ها گفت و گو نشان دهنده دلبستگی، علاقه و محبت فرد مقابل و وسیله ای جهت خالی شدن و تخلیه روانی از مشكلات است در حالیكه در مورد مردها چنین نیست. به همین دلیل مردها باید سعی كنند جهت كاهش اضطراب های روحی و روانی همسرشان در این دوران با وی صحبت كرده و اجازه سخن گفتن به وی را نیز بدهند. 3. غار تنهایی مردان: خانم های عزیز نیز باید توجه داشته باشند كه آقایان وقتی با كوهی از مشكلات مواجه می شوند نیاز به تنهایی دارند به همین دلیل در اصطلاح روانشناسی به غار تنهایی شان پناه می برند تا بتوانند مشكلات را بپذیرند و راه حلی برای آنها پیدا كنند. به همین دلیل در این دوران نیاز به تنهایی و سكوت دارند و توقع دارند همسرشان آنها را درك نموده و به حال خود رها نماید. آگاهی نسبت به این امر و رعایت آن توسط خانم ها باعث می شود كه نامزدشان به سرعت به سمت آنها بازگشته و همان فرد سابق با روحیه و توانی مضاعف به میدان باز گردد. 4. به دست گرفتن ابتكار عمل: در شرایط بحرانی دوران نامزدی دختر و پسر باید ابتكار عمل را در دست گرفته و سعی نمایند شرایطی را برای خود فراهم كنند كه با نامزدشان تنها بوده و در مورد موضوعات شیرین و دوست داشتنی و زندگی زیبای آینده شان صحبت نمایند. خارج شدن از دنیای سخت امروز و توجه به دنیای زیبای پیشرو آنها را نسبت به زندگی و آینده شان امیدوارتر كرده و در مقابل مشكلات توانمندتر می سازد. منبع: تبیان
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
شیوهای تضمینی برای تسخیر قلب ها
خیلیها اعتقاد دارند كه عشق فقط یك افسانه است و در دنیایی كه بهقول آدمهای پرمشغله، حتی وقت كافی برای انجام كارهای ضروری و شخصی وجود ندارد، آیا هنوز میشود كسانی را پیدا كرد كه عاشق باشند؟ وقتی به كسی علاقه داری حتما دوست داری او هم مثل شما همان حس را داشته باشد اما گاهی با همه علاقه و اشتیاقی كه به همسر زندگیات داری متوجه میشوی آن طرف سكه خیلی خوشایند شما نیست. نه تنها او را به سمت خودت جذب نمیكنی بلكه از میزان عشق و علاقه او نسبت بهخودت آگاهی نداری اما نترس چون اگر واقعا تصمیم بگیری كه دوباره همراه زندگیات را عاشق خودت كنی، میتوانی این كار را انجام دهی. در همین لحظه همه مشكلات ارتباطت را فراموش كن و با تمركز، كارهایی كه برایت میگوییم را انجام بده. معطل نكن! وقتی عشق همه زندگیات میشود مردان حتی آنهایی كه واقعا عاشق یك زن میشوند تنها بخشی از ذهن و زندگی خود را درگیر یك ارتباط میكنند اما زنی كه عاشق شد همه زندگیاش صرف عشقی میشود كه درگیرش شده است. مگر نمیخواهی همراه و همسرت را عاشق خودت كنی؟ پس برای شروع یاد بگیر كه كمتر در مورد احساست با یك مرد صحبت كنی و اصلا لازم نیست هر احساس و واكنشی كه نسبت به ارتباطت داری را بیپرده برایش بیان كنی. شما كارهای دیگری هم داری كه در كنار عشق به همسرت باید انجام دهی. شاید این یك حقیقت تلخ برای خانمها باشد اما تحقیقات روانشناسان نشان داده، كه هرقدر زنان بیشتر حرف بزنند و از احساسهایشان صحبت كنند و از همه بدتر همه زندگیشان را وقف عشق به همسرشان كنند، به همان میزان یك مرد را بیشتر از خودشان دور كردهاند. وقتی مرد دیگر عاشق نیست محبت یك موضوع 2 طرفه است و تعادل زمانی بهوجود میآید كه شما به همان اندازهای كه محبت دریافت میكنید به همان میزان هم محبت و عشق هدیه بدهید. هدیه خریدن، مهمان كردن همسرتان به شام یا سورپرایزكردن همسرتان اگر از سمت یك مرد باشد خوب و طبیعی است اما اگر این رفتارها از طرف یك زن بهصورت پشت سر هم و همیشگی انجام شود هیچ ارزشی ندارد. چون هدیه دادن یك ویژگی مردانه به حساب میآید و اگر یك خانم بیش از اندازهای كه همسرش به او محبت میكند، به او عشق بورزد دیر یا زود مرد زندگیاش را از خود دور میكند و دكمه عشق یكباره در مرد خاموش میشود.وقتی یك زن بیش از اندازه به همسرش محبت كند مرد او را مانند مادرش فرض میكند و یادتان باشد هیچ مردی نمیتواند عاشق مادرش شود بلكه فقط میتواند دوستش داشته باشد. پس یاد بگیر كه در عشق ازهمسرت جلوتر قدم بر نداری. از اینكه مرد زندگیتان برایتان هدیه میخرد یا برایتان وقت میگذارد شرمنده نشوید و به فكر جبران نباشید چون مردان با انجام این كارها احساس قدرت مردانه بیشتری حس میكنند. قبل از قلب، ذهنش را تسخیر كن در شروع یك آشنایی بهتر است خوب به رفتار و واكنشهای همسرت دقت كنی تا روحیات او را بیشتر بشناسی. از كسانی كه او را میشناسند در مورد سرگرمیها و سلایقش صحبت كن و نقاط اشتراك خودت و او را كشف كن. بهدنبال این باش كه همسرت از چه چیزی خوشش میآید و از چه كارها و رفتارهایی بیزار است. سعی كن شنونده خیلی خوبی برای او باشی چون آدمها بیشتر جذب كسانی میشوند كه مطمئن باشند حرفهایشان شنیده و درك میشود. وقتی به حرفهای همسرت توجه كنی بهتدریج شعله یك عشق را در او ایجاد خواهی كرد كه برای همیشه ماندنی است. به او نشان بده كه برایش اهمیت داری و مهمترین شخص زندگیات در او خلاصه میشود. وقتی با او به رستورانی میروی و او مشغول صحبت كردن میشود، هرگز صحبتهایش را قطع نكن حتی اگر تلفن همراهت زنگ خورد، مكالمه همسرت را قطع نكن و با این كار مطمئن باش كه او را بیشتر به سمت خودت جذب كرده ای. نقاب را بردار اینكه همانطور باشی كه هستی كار سختی است؟ پس چرا بیشتر اوقات در حال بازیكردن نقشی هستی كه اصلا شباهتی به ویژگیهای خودت ندارد؟ تا كی میتوانی نقش یك آدم كامل كه هیچ عیب و ایرادی ندارد را بازی كنی؟ اگر روزی خسته شدی و ناگهان فشار مدتها سكوت را روی همسرت خالی كردی، فكر نمیكنی با این كار او را بیشتر شوكه میكنی؟ بدون اینكه ترس از دست دادن همراهت را داشته باشی صادقانه و با جسارت از عقاید و احساسهایت حرف بزن و به او نشان بده كه چه دیدگاهی در مورد او و زندگیات داری حتی اگر نظرت مخالف دیدگاههای او باشد نترس، چون وقتی با قدرت موضعگیریات را مشخص میكنی و فریاد میزنی كه وجود داری، زیبایی بیشتری را برای همسرت بهوجود میآوری اما اگر یك خانم هستید باید یك راز كوچك را هم بدانی. بیشتر خانمها به دلیل روحیات خاصی كه دارند در نخستین ملاقاتها همه احساسات خود را بیرون میریزند و هرچیزی كه به ذهنشان میرسد را برای همسرشان بازگو میكنند. دست نگه دارید، چون شما سالهای سال فرصت دارید كه در كنار هم زندگی كنید و از سرگرمیها و احساساتتان حرف بزنید. نكته كلیدی ما به شما قدری پیچیده بودن است. از روی این ویژگی به سادگی رد نشوید و سعی كنید برای مرد زندگیتان قدری مبهم باشید. بگذارید او بهتدریج كشفتان كند. عشق زوری نیست! بیشتر زوجها یكدیگر را به دلیل نداشتن حسهای رمانتیك سرزنش میكنند. جملاتی مثل«تودیگر عاشقم نیستی»، «به من احساس داشته باش» جملات متداولی در بین زوجهای جوان است. اجازه بدهید كه همسرتان، خودش باشد و از او نخواهید كه به خاطر خوشایندی شما واكنشهایی را نشان بدهد كه در وجودش نیست. اگر این فرصت را به همسرتان بدهید كه نقش خودش را بازی كند، بهتدریج میتوانید با ایجاد فضای آرامی كه ایجاد كردهاید، عشق را هم بین خودتان بهوجود بیاورید. كنترل نامحسوس یادت نره كیفیت ارتباط با همسرت را بالا ببر و طوری رفتار كن كه او خیالش راحت باشد كه در شرایط سخت و زمانهایی كه به شما نیاز دارد، در كنارش هستی. اگر میخواهی همسرت را تحت كنترل داشته باشی و مراقب رفتارهایش هستی، باید طوری ماهرانه این كار را انجام دهی كه او حس نكند. این احساس را در همسرت بهوجود بیاور كه بودن با او برای شما همراه با لذت و آرامش است و وقتی همسرت مطمئن شد كه وجودش موجب آرامش شماست، بهتدریج عشق خودش را به شما نشان خواهد داد. در این بین تعریف كردن، خیلی میتواند به بهتر شدن ارتباطتان كمك كند. یادتان باشد تعریف و تمجید صرفا از سمت مردان نیست. همانطور كه یك خانم از تعریف همسرش راضی میشود یك مرد هم با تعریف و تحسین همسرش انرژی بیشتری دریافت میكند و بله! درست حدس زدید! با تعریف همسرتان عاشقتر میشود. فقط خودت بودن كافی نیست اینكه در حال حاضر چه ظاهری داری یا در چه جایگاه اجتماعی قرار داری مهم نیست! مهمترین چیز این است كه چه طرز فكری در مورد خودت داری. وقتی در مورد خودت اعتماد به نفس كافی داشته باشی و با شجاعت دیدگاهها و علایقت را مطرح كنی، همسرت را مجذوب خودت میكنی. باید بدانی نقاط قوت و ضعفت كجاست و یك نكته مهم اینكه كمی شوخ طبعی را چاشنی ارتباطت كن. این ویژگی مردانه یا زنانه نیست و همه افراد از هم صحبتی با كسانی كه شوخطبع هستند، لذت میبرند بهخصوص اگر آن فرد همسر زندگیشان باشد، شادی و عشق بیشتری را تجربه خواهند كرد اما زیاد خندیدن هم خیلی خوب نیست و زیبایی شما را از بین خواهد برد. عشق منتظر شماست اما برای رسیدن به زیباترین هدیه هستی باید قدری بیشتر تلاش كرد. این یك راه یكطرفه نیست. یادت باشد! منبع:مجله زندگی ایده آل
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چطور هیجان نامزدی را حفظ کنید؟
یكنواختی و بی تنوعی در زندگی مشترك یكی از عوامل ایجاد دلسردی و دوری زن و مرد چه در دوران نامزدی و چه پس از آن و در زندگی مشترك است. یکنواختی با خود بی حوصلگی، دلسردی، کسلی و بی اهمیت شدن به همه چیز و… را به همراه می آورد. به همین دلیل است كه وقتی وارد زندگی افراد می شود میان زن و مرد دلسردی و دوری ایجاد می كند. چطور هیجان نامزدی را حفظ کنید؟ چه بسیار دختر و پسری كه درست چند ماه پس از عقدشان دچار یكنواختی و دلمردگی می شوند و اگر این مسئله حل نگردد با همین دلسردی وارد زندگی مشترك شده و آن را به سمت زوال و سستی می كشاند. به همین دلیل است كه زن و مرد از همان ابتدا و در دوران نامزدی باید جهت اجتناب از این امر سعی كنند تا زندگی شان را از هرگونه یكنواختی دور نگه داشته و به تنوع و هیجان در آن توجه ویژه داشته باشند چون یكی از اصول داشتن یك زندگی سالم وجود تنوع و هیجان است. تنوع و هیجان باعث سرزندگی و تازگی در افراد و در نتیجه زندگی شان شده و كسلی و دلسردی را از بین می برد. زن و مرد می توانند با توانمند كردن خود و ایجاد تنوع و هیجان در جنبه های مختلف زندگی، خانواده شان را در مقابل دلمردگی و بی روحی ایمن گردانند. انواع تنوع ها و هیجان ها – تنوع در ظاهر: زن و مرد می توانند به طرق مختلفی در ظاهر خود تنوع ایجاد كرده و باعث ایجاد هیجان در نامزدشان شوند. تغییر در نحوه پوشش و لباسها، تغییر در اصلاح موها، نحوه آرایش متفاوت، تغییر عطر و ادكلن مورد استفاده و… همه و همه جز اموری محسوب می گردند كه رنگ و بویی تازه به زندگی می دهند. – تنوع در روابط و رفتارها: افراد باید سعی كنند در رابطه و رفتار با نامزدشان خلاقیت به خرج داده و مدام تنوع ایجاد کنند. به عنوان مثال نامزدشان را با القاب متنوع و زیبایی چون گلم، عزیزم، فرشته نازم، مهربون و … صدا بزنند، برای ابراز علاقه به وی از واژه ها و جملات محبت آمیز و هیجان انگیز بهره ببرند، برای تقویت روابط عاطفی شان از نامه نگاری ها و ارسال پیامك های عاشقانه و محبت آمیز استفاده كنند و … . – تنوع در فعالیت های جانبی زندگی: افراد می توانند با ایجاد فعالیت های متنوعی چون رفتن به كوه، سینما، پارك، مسافرتهای زیارتی و سیاحتی، دادن هدیه های متنوع در تاریخ های خاص ( قطعا منظور هدیه های بزرگ و گرانقیمت نمی باشد.)، برگزاری مراسم های دو نفره خلاق و … هیجان و سرزندگی را به زندگی خود و نامزدشان هدیه بدهند. منبع:تبیان
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
راه و رسم خواستگاری در دنیای امروز
زندگی در «دنیای جدید» مهارت های متناسب و ویژه خود را می طلبد و شیوه مناسب خواستگاری در این شرایط نیاز به رعایت اقتضائات همین دنیا دارد. سخت ترین مرحله ازدواج و خواستگاری در دنیای جدید شناخت فرد موردنظر برای ازدواج است که بخش مهمی از سوالات و دغدغه های جوانان امروز را به خود اختصاص می دهد. واقعا بهترین راه برای انجام خواستگاری و شناخت طرف مقابل در دنیای جدید چیست؟ نه فقط پدران و مادران ما که نسل های قبل از آنها هم اینطور ازدواج می کردند. تمام خانم های محله جمع می شدند در حیاط یکی از همسایه ها، مادرها دست دخترهای جوانشان را می گرفتند، جعبه های گوجه نیمی از حیاط را پر کرده بود، دخترهای جوان زیر نگاه بعضی خانم ها سرخ و سفید می شدند، یک هفته بعد گذشته بود یا نگذشته بود، پیغام و قرار خواستگاری و … از آن طرف پدر در حجره بازاری اش کم کم سر صحبت را با پسر باز می کرد و از دختری حرف می زد که مادر پسر در مراسم رب درست کردن در خانه یکی از همسایه ها برای پسرش زیر نظر گرفته بود. اصل و نسب یکدیگر را می دانستند، عمری همه در همان محله زندگی کرده بودند، در غم و شادی با هم بودند و … از ماجرای زندگی یکدیگر آگاه بودند. خواستگاری های سنتی هرچه بود این اطمینان را به طرف مقابل می داد که دختر یا پسر موردنظر در چه خانواده ای با چه عقایدی و با چه پیشینه ای رشد کرده است. اما حالا همسایه ات را نمی شناسی، با خاله، عمه، عمو و دایی گاهی 2 یا 3 بار بیشتر در سال رفت و آمد نداری که دختر و پسرش را بشناسی و اخلاقشان دستت بیاید. واقعیت این است كه مدل و شیوه خواستگاری به ویژه در کلان شهرها تغییر کرده است. در حال حاضر برخی خانواده های مذهبی و اصیل برای دستیابی به شناخت، به این شیوه عمل می کنند که خانواده پسر برای آشنایی بیشتر با خانواده دختر چند جلسه رفت و آمد می کنند تا با شغل، اصل و نسب، ارتباطات و رفتار و منش خانوادگی یکدیگر آشنا شوند، در این شیوه 2 یا 3جلسه خانواده ها با هم رو به رو می شوند و گاهی بستگان نزدیک مثل دایی، عمو، خاله، عمه و … هم حضور دارند و از نگاه خود بررسی هایی انجام می دهند. بعد از این جلسات، خانواده دختر به دیدن خانواده پسر می روند و بعد از این رفت و آمدها به دختر و پسر فرصت آشنایی می دهند و آن دو مثلا دوماه فرصت دارند تا زیرنظر خانواده گفتگو کنند. این شیوه خواستگاری که ابتدا خانواده ها جلو می روند و سپس فرصت را در اختیار جوان ها قرار می دهند، می تواند مناسب باشد زیرا هم مبتنی بر نظر خانواده هاست و هم بر نظر دختر و پسر و معمولا پس از گذشت 2 یا 3 ماه تکلیف آن ها مشخص می شود. مشکلات ازدواج به سبک امروزی معیارها باتوجه به تحولاتى که صورت گرفته فرق کرده است. به طورى که جوانان امروزه نمى خواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر این است که باید خودشان در این امر نقش داشته باشند. حالا با توجه به فضاى موجود این سۆال پیش مى آید که آیا نظام تربیتى خانواده هاى ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را براى فرزندشان حق خود مى دانند، با این نگرش درمیان جوانان ایجاد تضاد نمى کند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسائل مذهبى و فرهنگى مان پذیراى ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام ازدواجهاى سنتى را موفق تر مى دانند و یا ازدواج هاى مدرن را؟ امروز شاهد هستیم که در برخی خانواده های امروزی تر، آشنایی ابتدا بین دختر و پسر صورت می گیرد و بعد از چند ماه صحبت و آشنایی در محیط دانشگاه یا محیط کار که با آشنایی در محیط خانواده، بسیار تفاوت دارد، تصمیم می گیرند که با هم ازدواج کنند که این گونه ازدواج ها با اشکالاتی همراه است. اما این گونه ازدواج ها که ابتدا دختر و پسر بدون دخالت خانواده با یکدیگر آشنا می شوند و تصمیم می گیرند ازدواج کنند اشکالات و ایرادهایی هم دارد. یکی از مسائلی که چنین ازدواج هایی در پی دارد، مخالفت خانواده هاست. دختر و پسر جوان پس از آشنایی و ارتباط با یکدیگر نسبت به هم احساس و عاطفه پیدا می کنند و بعد خانواده ها مخالفت می کنند. در ایران نظر خانواده بسیار مهم است. این افراد چه با هم ازدواج کنند و چه به خاطر مخالفت خانواده ازدواج نکنند، به دلیل احساسات و عواطفی که پیدا کردند باز هم مشکلاتی پیدا می کنند. موضوع بعدی تأخیر در ازدواج است، جوان ها به خاطر مشکلات اقتصادی و نداشتن ثبات شغلی مجبورند ازدواج شان را به تأخیر بیندازند. در این شرایط معمولا دخترها دوست دارند زودتر ازدواج کنند و پسرها مخالفند چون کسی نیست که از آن ها حمایت کند. گاهی اوقات اصلا خانواده از موضوع بی خبر است، بنابراین رابطه آن ها طولانی می شود و با طولانی شدن این رابطه مشکلاتی پیش می آید و گاهی اصل رابطه زیر سوال می رود. در چنین شرایطی دو نفر که هنوز با هم ازدواج نکرده اند، با هم مشکل پیدا می کنند و این مشکلات به بعد از ازدواج هم منتقل می شود یا اصلاً نسبت به ازدواج با یکدیگر دچار تردید می شوند و ازدواج نمی کنند. اشکال ازدواج هاى مدرن در این است که در بسیارى از مواقع پسر و دختر از دید احساسى به مسأله نگاه مى کنند و بدون داشتن آگاهى تن به این ازدواج ها مى دهند و مشکلات آنها پس از شروع زندگى مشترک در زیر یک سقف، مشخص شده و بروز مى کند. بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب مى کنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفا شناخت هاى ظاهرى و تکیه کردن به یک سرى از معیارهاى کمى باعث شده است ازدواج هاى مدرن در جامعه ما آسیب پذیر باشند. هر چه جامعه کوچکتر و بسته تر بود، شیوه انتخاب همسر ساده تر و دوام و بقاى زناشویى بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواج هاى سنتى کاسته شده و به طرف ازدواج هاى مدرن حرکت شد ولى این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست. طلاق پیش از ازدواج! روابط و دوستی های 2-3 ساله كه با اسم و هدف آشنایی شکل می گیرد و ادامه پیدا می کند آسیب هایی به همراه دارد. این روابط وقتی به جدایی و فروپاشی می رسد گرچه دختر و پسر با هم ازدواج نکرده اند اما آسیب روحی که با آن رو به رو می شوند همانند تجربه روحی طلاق است. یعنی یک یا دو سال درگیر آسیب های آن هستند. آن ها به خاطر شرایط روحی که دارند نمی توانند رابطه جدیدی برای ازدواج داشته باشند و اگر هم وارد رابطه جدیدی شوند هنوز در فکر فرد قبلی هستند و دچار افسردگی می شوند. کارشناس ازدواج ادامه داد: آشنایی از یک حد و سطح مشخصی که بگذرد، دیگر اسم آن رابطه است نه آشنایی و وقتی از حد معمول بگذرد، مشکلات آغاز می شود و این دوستی و رابطه به ضرر آن ها تمام می شود. مثلاً وقتی فردی یك سال به طور جدی با کسی رابطه دارد دیگر نمی تواند به ازدواج با کسی دیگر فکر کند. چنین ارتباط هایی پیچیدگی های زیادی به وجود می آورد. منبع: خراسان، آکاایران
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
صفحه بعد
صفحه قبل
دفتر ازدواج 305 تهران
با مدیریت سید علی اکبر طباطبائی
بهترین لحظات عمر خود را با ما تجربه کنید...
امکانات دفتر
این ها برخی از امکانات دفتر ازدواج 305 تهران می باشد
انجام انواع مراسم عقد
انجام مراسم عقد در داخل و خارج از دفتر(حتی در ایام تعطیل)
سرویس دهی با پیشنهاد مشتری
سرویس دهی با پیشنهاد مشتری(عکاس ، فیلم بردار،نور افشانی ، آتلیه , …)
سفره عقد بسیار مجلل
دارای سفره عقد بسیار مجلل و شیک با سالن مبله و اتاق پاراو
دو فضا برای عقد
دارای دو فضا برای عقد با مساحت های مختلف با ظرفیت حدود 70 نفر
فضای مناسب برای پارک اتومبیل
فضای بسیار مناسب برای پارک اتومبیل در جلوی دفتر(بیش از 20 اتومبیل)
دسترسی آسان
در مجاورت سه اتوبان آزادگان همت و حکیم
تماس با ما
* نام :
* ایمیل :
تلفن :
* پیام :
طراحی وب سایت زرین پرتال