صفحه اصلی
درباره ما
گالری تصاویر
مقالات
امکانات
کروکی دفتر
تماس با ما
ارتباط با ما
مقالات سایت
جدیدترین و جذاب ترین مطالب و مقالات درباره ازدواج
کدام شخصیتها به درد هم میخورند !؟
میگویند اگر دنبال همسر ایدهآلتان میگردید، راهش این است که اول، شخصیت خودتان را بشناسید و بعدش براساس شخصیت خودتان، دنبال شخصیتی بگردید که با شما سازگار باشد. اگر شما هم این تئوری را قبول دارید، با ما همراه شوید… ماجراجویان با ماجراجویان ازدواج کنند افراد ماجراجو عاشق ریسک کردن هستند. اگر چنین شخصیتی داشته باشید، احتمالا بسیار کنجکاو، خلاق و پرانرژی هستید و معمولا فرد خودانگیختهای هستید. علایق فراوانی دارید؛ از کوهنوردی و ماهیگیری گرفته تا رفتن به سینما و تئاتر. گزینه ازدواج: شما با افراد ماجراجویی که درست مانند خودتان باشند، به خوبی رابطه برقرار میکنید. اگر دنبال همسر ایدهآل خودتان هستید، عجله نکنید؛ چون ماجراجویی شما باعث میشود خیلی سریع در عشق گرفتار شوید و عاقلانه عمل نکنید. اگر به کسی واقعا علاقه دارید، به خودتان فرصت دهید تا بهتر او را بشناسید. در عین حال گاهی ماجراجویی بیش از اندازه ممکن است شما را وسوسه کند که روابط جدید را امتحان کنید ولی باید با این خصوصیت نادرست مبارزه کنید. روانشناسی شخصیت: افراد ماجراجو شخصیت خود را بیش از همه مدیون میزان ترشح زیاد هورمون دوپامین در مغزشان هستند. این هورمون، همان هورمونی است که به شما احساس شادی و شادابی و سرزندگی میبخشد. اگر آدم خلاقی باشید، احتمالا خصلتا باوفا هستید و وظیفهشناسی و آبروداری از خصوصیات عالی شخصیت شماست. آرامش، اجتماعی بودن و مدیریت عالی منابع انسانی از خصوصیات عالی شخصیت شماست خلاقها با خلاقها ازدواج کنند اگر آدم خلاقی باشید، احتمالا خصلتا باوفا هستید و وظیفهشناسی و آبروداری از خصوصیات عالی شخصیت شماست. آرامش، اجتماعی بودن و مدیریت عالی منابع انسانی از خصوصیات عالی شخصیت شماست. شما دوست دارید از قوانین پیروی کنید و میتوانید به راحتی برای زندگی خودتان برنامهریزی داشته باشید و طبق آن برنامه قدم به قدم به هدفتان برسید. دیگران از شما بسیار راضی و خشنود هستند و شما را به عنوان آدمی قابل اعتماد میشناسند. گزینه ازدواج: افراد خلاق و سازنده درست مانند خودتان، زوج مناسبی برای شما هستند. طرف مقابلتان ممکن است قدرت حمایتگری شما را بپرستد ولی مواظب باشید این حمایت همهجانبه، این احساس را در همسرتان ایجاد نکند که دارید مرتب او را کنترل میکنید. شما و همسرتان احتمالا سالها با هم زندگی خواهید کرد چون افرادی مثل شما برای حفظ و تداوم زندگیشان هر کاری میکنند و وفاداری به طرف مقابل رکن نخست زندگیشان است. روانشناسی شخصیت: شخصیت آرام و موقر خود را باید مدیون هورمون سروتونین باشید. این ماده شیمیایی میتواند اخلاق شما را تعدیل کرده و عصبانیت و حالت تهاجمی شما را کنترل کند. مدیرها با سازگارها ازدواج کنند اگر مدیریت بخش غالب از شخصیت شما است، حتما میدانید که بسیار رک و راست هستید و بدون پرده نظرتان را میدهید. از سوی دیگر با مسایل بسیار منطقی و واقعبینانه برخورد میکنید. قاطعیت و استواری از شما جدانشدنی است. شما به آسانی میتوانید در روابط و کار خودتان تمرکز کنید و در ریاضیات، مکانیک و موزیک میتوانید زبردست باشید. رقابتجویی و جاهطلبی عشق همیشگی زندگی شماست. گزینه ازدواج: افرادی میتوانند برای شما بهترین زوج باشند که خصوصیت اصلی شخصیتشان کنار آمدن و سازش با طرف مقابل باشد و طبیعت انعطافپذیری داشته باشند و گرنه کار شما با یک مدیر به دعوا و جنگ قدرت میکشد. اگر شما در روابط خانوادگی و عاشقانه خود دست از کنترل و امر و نهی بردارید، عشق آرام آرام وارد زندگی شما خواهد شد و از درگیر شدن در رابطه عاشقانه که نمیتوانید آن را کاملا کنترل کنید، نمیهراسید. شما شخصیت محکمی دارید که مشکلات خود را نشان نمیدهید ولی این خصوصیت شما ممکن است باعث شود همسرتان فکر کند شما پنهانکار، مرموز، سرد و بیروح هستید. اجازه دهید دستکم در روابط خانوادگی احساسات شما بر قدرت مدیریت مطلق و محکم و دستنیافتنی شما غلبه کند. روانشناسی شخصیت: هورمون مردانه تستوسترون که در بدن مردان بیشتر و در بدن بانوان کمتر ترشح میشود این خصوصیت شخصیتی شما را پررنگ تر میکند. انعطافپذیرها با مبادی آدابها ازدواج کنند اگر شما شخصیت انعطافپذیری داشته باشید، دیگران از با شما بودن لذت خواهند برد چون شما توانایی زیادی در روابط اجتماعی دارید و در صحبت کردن عالی هستید. احساسات قوی و روشن و واضح از خصوصیات برجسته شماست. گزینه ازدواج: شما بیش از همه با افرادی که مبادی آداب و مۆدب هستند کنار خواهید آمد. این افراد که سیاست بالایی در روابط خود دارند، رفتار شما را میپذیرند. فقط مراقب باشید با زبان بازی و صحبتهای بیتوقف خودتان آنها را دلزده نکنید. در روابط با طرف مقابلتان رقابت نکنید. توصیه ما به همسر شما این است که در صحبت کردن کم نیاورید. گرچه طرف مقابل شما بسیار خوشصحبت است ولی شما هم با اعتماد به نفس از خصوصیات خودتان بگویید. افرادی مثل همسر شما دوست دارند که شما نظرتان را درباره شخصیت و رفتارشان بیپرده بگویید. روانشناسی شخصیت: استروژن که یک هورمون زنانه است و در بدن بانوان بیش از آقایان ترشح میشود نقش اصلی را در بروز این خصوصیات شخصیت شما ایفا میکند. برگرفته از افکارنیوز
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
پیش شرطهای یک ازدواج پایدار
یکی از آسیب ها و مغضلات اجتماعی طلاق و تنش های تلخ و آزار دهنده زوجین است. طلاق و فهرست آثار و عوارض شوم و شکننده آن خود محتاج بحث و تحلیل مستقل و مفصلی است که می بایست در جای خود مورد تأمل قرار گیرد اما در اینجا به همین مقدار اکتفا می کنیم که بسیاری از آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد، قتل، سرقت، کودکان خیابانی، روابط ناسالم گروههای غیر همجنسی، و بخش مهمی از بیماریهای روانی نظیر افسردگی، بدبینی، عصبانیت، خشونت، اضطراب،… ریشه در طلاق و تنش های خانوادگی دارد. بازکاوی و بازشناسی ریشه های اصلی طلاق رسمی و طلاق غیر رسمی (عاطفی) از مهمترین پیش نیازهای مقابله اساسی با این آسیب آزار دهنده اجتماعی بشمار می آید. در این جا برای مقابله این معضل پیش شرط های اصلی ازدواج پایدار را با هم مرور و مطالعه می کنیم: 1- آموزش قبل ازدواج : اصلی ترین عامل طلاق و ناپایداری ازدواج، عدم آموزش قبل از ازدواج است. عدم شناخت خصلت ها، خصوصیات و خواسته های جنس مخالف و اکتفا نمودن به دانسته های ناقص و نادرست. و در نتیجه قیاس به نفس در ارتباط با همسر، زمینه های درگیری و اختلافات مکرر زن و شوهر را فراهم می سازد. برای شناخت جنس مخالف و در نتیجه طراحی روابطی سالم و صمیمی و عاشقانه بین زوجین می بایست استفاده از اساتید و کارشناسان خانواده کلاس، کتاب و آموزش های لازم مورد عنایت والدین و پسران و دختران دم بخت قرار گیرد. برای سالها زندگی در کنار یک غیر همجنس لااقل یک سال را برای آموزش هدفمند اختصاص دهیم. برای 50 سال زندگی زناشویی لااقل 50 ساعت آموزش را جدی بگیریم. 2- دختر و پسر می بایست در حوزه های ذیل به بلوغ رسیده باشند: الف- بلوغ جسمی و عقلی رابطه رشد جسمی با عوامل روان شناختی بسیار حائز اهمیت است. به عبارت دیگر بین رشد جسمانی و رشد روانی واجتماعی فرد ارتباطی عمیق و وثیق وجود دارد. به همین دلیل هر گونه اختلال در رشد جسمانی آثار مخرب و عمیق روانی برجای می گذارد. بعد از رشد جسمی، رشد عقلی و فکری نیز در فرآیند رشد قرار گرفته و ویژگیهای ذیل را موجب می شود: 1-در زندگی دارای هدف و انگیزه ای متعالی است ازدواج را صرفاً برای تأمین غرایز و نیازهای هیجانی و احساسی خود نمی خواهد محور اصلی و اساس فرد رشد یافته، در تمامی عرصه های زندگی و فعالیت های اجتماعی، علمی، اقتصادی، رسیدن به کمال و آرامش فکری است 2- تصمیمات فرد رشد یافته برمبنای عقل و اندیشه است ونه احساس و هیجانات زودگذر و ناپایدار. 3-مشاور و مشورت، نقش بسیار مهم و تأثیر گذاری در زندگی فرد رشد یافته دارد. افراد رشد نایافته و نابالغ، خود سر و خود رأی بوده و به نظرات کارشناسان و مشاوران در زندگی بی اعتنا می باشند. 4- فرد رشد یافته با برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت زندگی و حیات اجتماعی خود را مدیریت می کند. الویت بندی و فهرست نمودن تصمیمات و اقدامات با تأکید برارزش ها، امکانات، فرصت ها و تهدیدها از اصلی ترین نشانه ها و پیش نیازهای رشد یافتگی در فرآیند زندگی و ازدواج پایدار است. 5-مسئولیت پذیری و پذیرفتن عواقب شکست و عدم موفقیت در برخی مقاطع و مراحل زندگی نیز یکی دیگر از نشانه های افراد رشد یافته و بالغ است. فرافکن و دیگران را مسئول حوادث دانستن و خود را تبرئه کردن از نشانه های افراد ضعیف و ناکار آمد است. این افراد در زندگی زناشویی نیز توان اداره زندگی و پذیرش مسئولیت خطیر مدیریت و تربیت و تأمین نیازهای عاطفی اعضای خانواده اش را نخواهد داشت. 6-افراد رشد یافته مطابق موقعیت سنی خود عمل می کنند. 7-توانایی حل مشکلات با تأکید بر دو اصل مهم مطالعه و مشاوره را دارند. 8-افراد رشد یافته خود محور نیستند. خانواده محورند، به عبارتی در فرآیند تصمیمات و اقدامات خود مصالح، منافع، نیازها، تمایلات اعضای خانواده را مورد تأکید و توجه قرار می دهند ونه خواسته ها و تمایلات شخصی و فردی خود را. هنر ابزار عشق از اصلی ترین پیش نیازهای ازدواج پایدار و از مهمترین نشانه های بلوغ برای انتخاب همسر است. تا دیر نشده به تمرین عشق ورزی بپردازید تا دوستی و صمیمیت را در زندگی زناشویی تجربه کنید عشق به والدین، عشق به برادر و خواهر و محارم و خویشان تمرین خوبی است ب – بلوغ عاطفی عاطفه و احساسات موتور حرکتی و تلطیف کننده و حرارت بخش زندگی است. کم نیستند افرادی که به لحاظ جسمی و علمی و عقلی از موقعیت ممتازی برخوردارند، اما توان ابزار علاقه و عشق و ایجاد ارتباط عاطفی با اطرافیان بویژه همسر و فرزندان خود را ندارد. خانم جوانی می گفت: 15سال است که ازدواج کرده ام در ناتوانی همسرم در زمینه ارتباط عاطفی همین بس که تاکنون مرا با اسم صدا نکرده! فرزندانم هرگز از پدر رابطه عاطفی مطلوب ندیده اند. نوجوانی می گفت: من تاکنون صدای خنده پدرم را نشنیده ام. عقل و عشق همچون چراغ و موتور عمل می کنند. عقل مسیر را روشن می کند و عشق حرکت و حرارت می دهد. عقل و عشق هر دو ابزار شناخت هستی و خالق هستی اند. با عقل معشوق را می شناسیم و با عشق او را دوست می داریم. زن و مردی که فاقد رشد عاطفی باشند هنوز به مقام ازدواج و همسر شدن نرسیده اند! آنها زندگی را سرد و خاموش و بی احساس سر خواهند کرد. فضای خانه بدون عاطفه یخ زده و منجمد خواهد شد. هنر ابزار عشق از اصلی ترین پیش نیازهای ازدواج پایدار و از مهمترین نشانه های بلوغ برای انتخاب همسر است. تا دیر نشده به تمرین عشق ورزی بپردازید تا دوستی و صمیمیت را در زندگی زناشویی تجربه کنید عشق به والدین، عشق به برادر و خواهر و محارم و خویشان تمرین خوبی است. ج – بلوغ اجتماعی رشد و بلوغ اجتماعی، یعنی برخورداری از قابلیت و توانایی ایجاد روابط اجتماعی سالم و سودمند با اطرافیان، احترام به دیگران، رعایت حقوق افراد و اعضای خانه، مدرسه و اجتماع ومحل کار، دوستان و آشنایان. ایفای نقش و وظایف به نحو شایسته در نهاد خانواده و مشارکت فعال و موثر در عرصه های مختلف اجتماعی و سازگاری با اطرافیان، از بارزترین نشانه های بلوغ اجتماعی است. بخش مهمی از این پیش نیاز اساسی ازدواج پایدار نیز همچون سایر پیش نیازها، اکتسابی بوده محصول آموزش مطالعه و تمرین و تکرار است. منبع:tebyan.net
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
استرسهای دوران عقد را چگونه مدیریت کنیم؟
یكی از مهمترین مراحل زندگی هر انسانی ازدواج است و انتخاب همسر، اساسیترین انتخابی كه هر فرد در دوران زندگیاش انجام میدهد. اگر از هر فرد مجردی بپرسیم كه چه ملاكهایی را برای انتخاب همسر آینده خود در نظر گرفته است، مطمئنا او در میان ملاكهای خود، به داشتن علاقه دو طرفه نیز معتقد است. در واقع اكثر افراد اعتقاد دارند كه ازدواج باید از روی عشق و علاقه صورت پذیرد؛ حال بعضی، علاقه و روابط منطقی را میپذیرند و بعضی دیگر عشق ظاهری و بعضی دیگر هر دو را توأمان. اما تنها شروع زندگی مشترك با هر نوع اعتقادی در مورد عشق و علاقه از سوی طرفین كافی نیست؛ یعنی حتی اگر عشق بین آنها واقعی و بدون ترس باشد و نفر مقابل را به خاطر لیاقتها، تواناییها و مهارتهای اجتماعی و فردی دوست داشته باشند باز هم باید مهارتهایی را پیش از ازدواج بیاموزند تا بتوانند به خوبی دوران پیش رو را مدیریت كنند و باعث آرامش، امنیت و افتخار یكدیگر شوند. طی مراسم ازدواج به سبك ما ایرانیها، معمولا دورانی بین عقد و عروسی در نظر گرفته میشود. خانوادهها به خاطر مسائل شرعی و اخلاقی، پس از پسند كردن و شناخت یكدیگر و قبول شرایط، دوران كوتاهی را به عنوان دوران نامزدی در نظر میگیرند و بعد از آن، قبل از اینكه مراسم عروسی را به پا و عروس و داماد را راهی خانه خودشان كنند، آنها را به عقد یكدیگر درمیآورند. همه آنهایی كه سالها از دوران نامزدیشان گذشته، وقتی به تازه عروس و دامادها نگاه میكنند شاید به نوعی حسرت آن دوران را میخورند و چنین به آنها گوشزد میكنند كه تا میتوانند از این لحظات لذت ببرند. روانشناسان بر این اعتقادند كه این دوران میتواند برای خیلی از زوجین دوران سختی باشد چرا كه آنها به دلیل بیتجربگی قادر به مدیریت درست مسائل نیستند و این چنین بیان میكنند كه حتی هستند زن و شوهرهایی كه پس از مراسم عروسی به خانه خود رفتهاند و به كمك هم توانستهاند خیلی از مشكلات زندگی را حل كنند اما همین زوجین در مدت زمان قبل از عروسی به محض روبهروشدن با موضوعی كه مطابق میلشان نبوده سریعا نسبت به همسر خود موضعگیری كرده و خانوادهها را وارد ماجرا كردهاند. اما برای اینكه از استرسها و درگیریهای احتمالی كاسته شود باید افراد از همان روزی كه تصمیم به ازدواج میگیرند، درست رفتار كردن، مدیریت برنامهها و آیندهنگری را نیز از اصول اولیه یك ازدواج موفق بدانند و در جهت آن گام بردارند. سنگها را وا بكنید عروس و دامادها مضطرب انجام مسائلی هستند كه میبایست برای شكلگیری مراسم عروسی طبق عرف دو خانواده صورت پذیرد. مشخص نبودن مسائل دیگری مثل وضعیت شغلی پسر، مسكن، باقیماندن قسمتی از تحصیل دختر یا پسر و … نیز میتواند بر شدت این نگرانیها بیفزاید. برای اینكه زوجین از چنین اضطرابهایی بكاهند باید قبل از عقد و خواستگاری و قبل از اینكه دلبستگیهای دوطرف بیشتر شود تمام موضوعات را صادقانه با یكدیگر مطرح كرده و خواستههای منطقی خود را بیان كنند و در این بین احیانا اگر مشكلی هم باشد كه فكر میكنند قادر به حلش نیستند، آن را به بزرگترها واگذار كنند. اول، برنامهریزی كلید شكلگیری یك مراسم عروسی خوب، برنامهریزی درازمدت برای آن است. خیلی از دختر و پسرها و خانوادههایشان بعد از صیغه عقد تا نزدیكیهای شب عروسی دست روی دست میگذارند و كار خاصی انجام نمیدهند اما اگر كمی واقعبین باشند میفهمند كه خود آنها به دلایل مشخصی این مدت زمان را تعیین كردهاند تا بتوانند مقدمات ازدواج را فراهم آورند. اول از همه شما باید طوری برنامه را بچینید كه هم بتوانید به خوبی به كارها برسید و هم از این زمان لذت مخصوص بهخودش را ببرید. آوردن برنامهها روی كاغذ عروس و داماد جدا از خانوادههای خود، جداگانه باید آنچه را كه فكر میكنند باید انجام شود روی كاغذ بیاورند، سپس آنها را فقط با والدین خود مطرح كنند و بعد از نتیجهگیری، موضوعات را فقط به همسر خود بگویند. در این زمان ممكن است زوجین با هم دچار تعارض شوند؛ به این معنی كه فرد تمایل به انجام كاری دارد، درصورتی كه فرد مقابل او از انتخاب چنین حالتی سر باز میزند؛ برای مدیریت تعارضات پیش آمده سه كار را انجام دهند؛ نخست آنكه برای مواردی كه در نظر گرفتهاند اولویت قائل شوند. كدام مورد برحسب زمان باقیمانده و موقعیت مالی و همچنین شرایطی كه میتواند برای آنها در آینده ایجاد كند، ارجحیت دارد؟ در مرحله آخر حالا كه عروس و داماد در جریان همه امور قرار گرفتهاند، به تقسیم وظایف بین خودشان بپردازند. گوشكردن فعال را همین حالا یاد بگیرید هریك از زوجین اگر خواستهای را عنوان كردهاند ولی احساس میكنند كه طرف مقابل از این مورد ناراحت است، سعی كنند از تكنیك گوش كردن فعال به نحو مطلوب بهره ببرند؛ به این معنی كه هم همسر خود را درك كنند و هم خواسته خود را به بهترین نحو ممكن بگویند. این تكنیك در آینده نیز بسیار بهدردشان خواهد خورد. گوش كردن فعال چند مرحله دارد: 1 – درك احساسات یعنی اینكه اول از همه ناراحتی طرف مقابل را به خوبی متوجه شویم. 2 – انتقال احساسی یعنی احساس همدردی كردن و سعی در برگرداندن آرامش به همسر خود کنیم. 3 – علت ناراحتی به معنای اینكه علت دلخوری و ناراحتی همسرمان را جویا شویم. 4 – بیان صریح نظرات خودمان و تبادل نظر در مورد آن. البته تمام مراحل فوق فقط با تمرین و صبر حاصل میشود ضمن اینكه منتظر نباشیم تا فقط فرد مقابل دست به اجرای آنها بزند و خودمان نیز در انجام آنها تلاش كنیم. از كاه كوه نسازید مطمئن باشید به خیلی از اتفاقات، بعدها خواهید خندید، پس سعی نكنید با سختگیریهای بیش از اندازه جلوی همدیگر سنگ بیندازید زیرا پس از عقد خود شما هم از سختگیری خودتان متضرر خواهید شد. پاسخ به سؤالاتی كه ذهنمان را مشغول كرده "مونیكا منزلیس" در كتاب «هزار و یك پرسش پیش از ازدواج » به دخترها و پسرها این چنین پیشنهاد میكند كه آنها قبل از مراسم عروسی به تنهایی به پرسشهای زیر پاسخ دهند و سپس با نامزدشان آنها را بررسی كنند: چه احساسی درباره ازدواج كردن دارید؟ آیا از ازدواج كردن خوشحالید یا سعی میكنید در این مورد فكر نكنید؟ آیا احساس میكنید كه رابطه شما و نامزدتان مشكلی دارد، اما نمیتوانید علت را تشخیص دهید؟ آیا سعی میكنید كه خودتان را متقاعد كنید كه نامزدتان همان همسر مناسب شماست؟ آیا برای برنامهریزی مراسم ازدواج مردد هستید؟ آیا از تماشای لباس عروس یا كارت دعوت ناراحت میشوید؟ آیا دیگران بیش از شما برای ازدواجتان شور و شوق دارند؟ آیا فكر میكنید كه والدین شما دوست دارند هرچه زودتر این مدت زمان تمام شود و شما را راهی خانه خودتان كنند؟ آیا میترسید كه بعد از پایان محبتهای دوره نامزدی و شور و شوق جشن عروسی، از ازدواجتان پشیمان شوید؟ آیا میترسید كه پس از ازدواج آزادی یا هویتتان را از دست بدهید؟ آیا هنوز تا حدودی از واژه تعهد میترسید؟ بنابراین هیچ موضوعی را به حال خود رها نكنید. این طرز فكرها كه « انجام این كار وظیفه طرف مقابل است، اگر صادقانه عمل كنم ناراحتیها را بیشتر میكند، اصلا این موضوع به من ربطی ندارد و…» ناشی از تلقینهای ذهنی بی موردی است كه تازه عروسها و تازه دامادها دارند. منبع : tebyan.net
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
این پسرها شما را گول می زنند !!
از همان لحظه اول که او را دیدید، دلتان برایش لرزید. درست در چند ثانیه، هزار و یک دلیل برای عاشق شدن پیدا کردید. اما این دلایل نمیتوانند خوشبختیتان را تضمین کنند. عشق در این شرایط، بیشتر به یک جرقه میماند، جرقهای که نباید به آن اعتماد کنید و تمام آیندهتان را بر پایه آن بسازید. اگر میخواهید با برخی از نادرستترین دلایل ازدواج آشنا شوید، در ادامه این مطلب با ما باشید،دلایلی که واقعا میتوانند برایتان جالب باشند، اما نباید بگذارید که فریبتان بدهند. وقتی فکر میکنید باید تغییر کند از او مردی میسازید که کیلومترها با مرد امروز فاصله دارد و عاشق تصویری میشوید که از او ساختهاید. او همانطور که هست، برای شما قابل پذیرش و اتکا نیست و تنها در صورتی میتواند مرد رۆیای شما باشد که آنطور که شما میخواهید شود. مردی که برای ازدواج کردن با او برنامهریزی میکنید، کسی نیست که مقابل شماست، بلکه تنها تصویری است که شاید هرگز محقق نشود. با چنین اشتباهی در دام امید بستن به کسی میافتید که قرار است فرد مقابل به آن تبدیل شود. دست کشیدن و دل کندن از این امید، بسیار مشکل است. به خود میگویید که او به اندکی وقت نیاز دارد تا خود و زندگیاش را جمع و جور کند و حتی اگر اعتراف کند که هرگز به چنین مردی تبدیل نمیشود، دیگر شما توان پذیرش این واقعیت را نخواهید داشت. کافی است! فراموش نکنید که آدمها بهراحتی تغییر نمیکنند. فردی که بیست یا سی و چند سال به این شیوه زندگی کرده، یکشبه زیر و رو نمیشود. اگر تا امروز بیپول بوده، یک روزه میلیاردر نمیشود و اگر تا امروز سراغ درس و پیشرفت نرفته، یکشبه استاد دانشگاه نمیشود، پس خواستگارتان را همانطور که هست، ببینید و بپذیرید. اگر او با همین ویژگیهای آموزش قابلپذیرش نیست، پس فکر این ازدواج را از سرتان بیرون کنید. وقتی به اندازه شما عاشق نیست عاشقانه دوستش دارید. فکر میکنید او مرد رۆیاهایتان است و هیچکس دیگری در دنیا نمیتواند تا این حد شما را عاشق خود کند. اما از طرف دیگر، به حس او اطمینان ندارید. بعضی وقتها احساس میکنید آنقدر که دوستش دارید، شما را دوست ندارد و بعضی وقتها نگران این واقعیت میشوید که مبادا آنطور که حمایتش میکنید، شما را حمایت نکند. مطمئنید که او یک مرد ایدهآل است اما اینکه به اندازه شما برای این زندگی هیجانزده نیست را نمیتوانید بپذیرید. دست نگه دارید. شما برای تشکیل زندگی، به مرد رۆیاها نیازی ندارید، بلکه تنها به یک مرد عاشق، معمولی و حمایتگر نیاز دارید. اگر احساس میکنید که او به اندازه شما برای این زندگی اشتیاق ندارد تا زمانی که مطمئن نشدهاید، دست نگه دارید و هرگز بدون ارضا شدن احساستان، پای سفره عقد ننشینید. یادتان نرود که با ازدواج قرار است تنهاییتان را از دست بدهید نه اینکه کنار فردی که به اندازه شما احساسش درگیر نشده، روزبهروز تنهاتر از قبل شوید. وقتی که به اندازه او عاشق نیستید به قول قدیمیها، دورتان میگردد، اما شما خیلی راحت از کنار نگرانیاش میگذرید و وقتی بهدلیل مشکلی که در ارتباطتان پیش آمده بیخواب میشود، شما تلفن همراهتان را کنار میگذارید و راحت میخوابید. شما برایش احترام قائلید اما عاشقش نیستید. به نظرتان او بهترین فرصتی است که برای ازدواج دارید و به همین دلیل قبولش میکنید، اما این قدرت را دارید که برای فرصتهای بهتر، از او بگذرید. از اینکه همیشه دنبال شماست و نمیگذارد آب توی دلتان تکان بخورد لذت میبرید، اما مهمترین چیزی که شما را در این رابطه نگه داشته، عشق نیست، بلکه احساس قدرت است. صبر کنید! شما به میدان جنگ وارد نمیشوید، پس همه عشقی که میتواند زندگیتان را زیرو رو کند را با احساس قدرت معاوضه نکنید. فراموش نکنید رابطهای که از نظر احساسی در تعادل قرار نداشته باشد، هرگز نمیتواند به یک زندگی موفق و مشترک ختم شود، پس با برقراری یک رابطه دوطرفه، خوشبختیتان را تضمین کنید. اگر میبینید که او یک مرد آسیب دیده یا شکننده است، در دادن جواب مثبت تردید کنید. میتوانید با دلسوزیتان او را شاد کنید اما در جریان زندگی، شما به حمایتی نیاز دارید که یک مرد ضعیف از عهده آن برنمیآید، پس بدون تحقیر او یا رنجاندنش و تنها با زبان منطق، او را به تصمیمتان راضی کنید وقتی میخواهید فرشته نجات او باشید دلتان برای کسی نسوزد! زندگی مشترک عهدی نیست که بتواند روی یک دلسوزی بسته شود و دوام پیدا کند. شاید فکر کنید همه زندگی او هستید و نمیتوانید دلش را بشکنید و شاید فکر کنید اگر به او نه بگویید، خانوادهتان آسیب میبیند، اما باور کنید که تمام این حسها، موقتی خواهند بود. زندگی آنقدر پستی و بلندی دارد که این دلسوزیها، تنها مدت کوتاهی میتوانند مقاومت شما را حفظ کنند. اگر میبینید که او یک مرد آسیب دیده یا شکننده است، در دادن جواب مثبت تردید کنید. میتوانید با دلسوزیتان او را شاد کنید اما در جریان زندگی، شما به حمایتی نیاز دارید که یک مرد ضعیف از عهده آن برنمیآید، پس بدون تحقیر او یا رنجاندنش و تنها با زبان منطق، او را به تصمیمتان راضی کنید. ازدواج نادرست وقتی شما خیلی بزرگتر هستید گاهی تحمل خامیها، بیتجربگیها و ناتوانی همسرتان در گرفتن تصمیمهای اساسی زندگی را ندارید و گاهی تفاوتهایتان در انتخاب دوست، لباس و حتی تفریحات حوصلهتان را سر میبرد. او با مسائلی دست به گریبان خواهد بود که شما چند سالی است پشتسر گذاشتهاید و دغدغههایی دارد که امروز به چشم شما پوچ و بچگانه جلوه میکند، گاهی هم بهجای خسته شدن از رفتارهای اول، سعی میکنید برایش مادری کنید تا بتواند با تکیه بر شما، بیتجربگیهایش را جبران کند، اما بعد از مدتی میفهمید که این کار غیرممکن است زیرا هم شما از این مادری مداوم خسته میشوید و بعد از مدتی احساس بیپشتوانگی میکنید و هم او با دیدن مادری شما دچار خشمی میشود که میتواند زندگیتان را از هم بپاشد. اگر در پاسخ دادن به چنین خواستگاری مردد هستید، یادتان نرود که سالها خیلی زود میگذرند و هرقدر هم که شما در حفظ جوانی و تواناییهایتان تلاش کنید، باز هم نمیتوانید تعادل این زندگی را حفظ کنید و به نیازهای چنین مردی پاسخ دهید. وقتی از او خیلی جوانتر هستید اغلب روانشناسان میگویند فاصله سنی بین ۲ تا ۷ سال، میتواند یک اختلاف سنی متعادل باشد و برخیهم میگویند بسته به تواناییهای افراد و شرایطشان این موضوع متفاوت است، اما به طور کلی متخصصان میگویند در مقابل یک همسر بزرگتر، شما احساس ناتوانی خواهید کرد و به جای همسر، به او به چشم یک الگو و آموزگار نگاه خواهید کرد. شما در مقابل همسری که اختلاف سنی زیادی با شما داشته باشد، احساس ضعف و حقارت کرده و بهدلیل اعلام نظر و عقایدتان احساس شرمندگی میکنید، حتی اگر همسر شما، عاشقانه دوستتان داشته باشد و چنین تصوری نسبت به شما نداشته باشد، رفتارهای شما بعد از مدتی روی او تاثیر خواهد گذاشت و باعث خواهد شد که او خود را برتر و توانمندتر از شما ببیند و دیگر به حرفها و نظرهایتان اطمینان نکند. اما این موضوعات، تنها آسیبهایی نیستند که با چنین اختلاف سنیای به زندگی شما میرسد. در مقابل یک همسر بزرگتر، ممکن است همیشه نقش «کودک» را بازی کنید و هیچوقت به خود باور نداشته باشید یا اینکه بهدلیل پنهان کردن این اختلاف، بخواهید خود را مسنتر از آنچه هستید نشان دهید تا به پای او برسید، پس حتی اگر او یک مرد همه چیز تمام است، قبل از دادن جواب مثبت این مشکلات را جدی بگیرید و فریفته کامل بودن و تواناییهایش نشوید. زندگی فقط همین امروز نیست. برگرفته از: زندگی ایده آل
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
نشانه هایی که اثبات می کند شما عاشق هستید !
آیا این عشق است، یعنی عاشق شده ام؟ همیشه به او فکر میکنم، میخواهم همه جا حضور داشته باشد، اگر نباشد دلتنگ میشوم، وقتی میخندد خوشحالم و وقتی گریه میکند، ناراحت میشوم، همانی را میخواهم که او میخواهد. به طور حتم این عشق است. عشق چیست؟ از قرنها پیش عشق احساس قلبی شناخته میشده است اما از قرن هجدهم به بعد که علم قلب شناسی بال و پر گرفت، جایگاه عشق به مرور متزلزل شد تا آنکه در نهایت در قرن بیستم، عشق احساسی تولید و کنترل شده از سوی مغز و نتیجه فعل و انفعالات شیمیایی در بدن خوانده شد. با پیشرفت هر چه بیشتر علم، مشخص شد عشق نتیجه واکنش متقابل مغز (مراکز مربوط به غرایز، احساسات و منطق) و قلب است. دهها هزار نورون اطلاعات درونی را به مغز مخاطره میکنند و در نهایت مرکز مربوط به غرایز این اطلاعات را بررسی کرده و دستور بروز عکسالعملهای فیزیکی مثل تندشدن ضربان قلب، سرخ شدن پوست و عمیقتر شدن تنفس را صادر میکند. آیا واقعا عاشقی؟ برخی نشانه ها میتواند به شما اثبات کند که عاشق طرف مقابل هستید و او هم به همان اندازه شما را دوست دارد. 1 به سمت هم کشیده میشوید یکی از نشانه های عشاق این است که از کنار هم بودن احساس غرور میکنند و همدیگر را در مقابل دیگران به گونه ای توصیف میکنند که انگار برترین هستند. در مقابل افرادی که همدیگر را دوست دارند اما عاشق واقعی نیستند، عیوب همدیگر را بیشتر از خوبیهای هم میبینند و هر یک در رابطه احساس حقارت میکنند. 2 با هم خوش میگذرانید وقتی عاشقید حضور طرف مقابل لذتبخش است و در عین داشتن اضطراب، فرد عاشق احساس لذت میکند و این درواقع همان تقابل عقل و احساس است. وقتی با فردی قراری عاشقانه دارید، اما احساس افسردگی خستگی و سردرگمی میکنید یعنی یا شما عاشق نیستید یا طرف مقابلتان. 3 همیشه برای هم حاضرید وقتی با او تماس میگیرید حتی اگر در جلسه کاری باشد پاسخ شما را کوتاه هم که شده میدهد. همیشه خوش خلق است و به دنبال فرصتی برای دیدنتان میگردد. تمامی این کارها یک معنا دارد طرف مقابل عاشق شماست. شما اولویت اول او هستید، او میخواهد این حس را نشانتان دهد. اگر طرف مقابلتان به شما زنگ نمیزند خود را با کار سرگرم کرده و وقتی با شماست مرتبا با تلفن حرف میزند یعنی عاشقتان نیست. 4 نگران هم هستید وقتی با هم هستید از شما میپرسد که روز خوبی را گذراندهای یا نه و اینکه شما مشکلی نداری؟ به عبارت دیگر فرد عاشق نیازهای نارسیسیک خود را فراموش میکند و به دیگری گرایش مییابد. این گرایش نه از روی احترام، بلکه به خاطر عشق است. اگر طرف مقابلتان توجه زیادی به شما نشان نمیدهد و مشکلات درگیری هایتان برای او مهم نیست، چشم و گوشتتان را بهتر باز کنید. 5 آسیب پذیرید فرد عاشق دوست دارد برای طرف مقابل از خود بگوید؛ از هر آنچه که دوست دارد از کودکی اش و موقعیتهایی که از دست داده. او سعی میکند اعتماد طرف مقابل را به دست بیاورد البته با توصیف آنچه که هست نه آنچه که باید باشد. معمولا خود را آسیب پذیر نشان میدهد تا در پناه دیگری امنیت و محبت را بیابد. اگر طرف مقابل شما اظهار میکند که مردها و زنها را خوب میشناسد، مراقب باشید. او تنها می خواهد مدتی را با شما خوش بگذراند. 6 در رویای هم هستید داشتن یک خانه، فرزندان زیاد و زندگی رویایی. عاشقها رویاهای هم را همانند یک پازل کنار هم میچینند و زندگی آینده را کنار هم میسازند. اگر فردی که در کنار شماست، زندگی را یکنواخت میبیند و اشتیاقی به رویاپردازی ندارد و اهمیتی به برنامه ریزیهای شما برای آینده نمیدهد، خود را گول نزنید او عاشق شما نیست. وقتی عاشق کسی هستید، بزرگترین نگرانی این است که چگونه فرد مقابل را از احساسات خود نسبت به او باخبر کنید. اکثر افراد فکر میکنند باید این کار را به صورت ناخودآگاه و در کمتر از 3 ثانیه انجام داد اما این بدترین روش است. اگر جزو افرادی هستید که تصور میکنید برای ابراز احساساتتان باید جلو بروید و به فرد مقابل بگویید «سلام من شما را دوست دارم و میخواهم با هم باشیم»، تکنیکی است که تنها باعث دورشدن طرف مقابل از شما خواهد شد. پس به این 6 روش عمل کنید. به طور حتم این روشها موثرتر خواهد بود. 7 دلتان را به دریا بزنید میگوید 4 ماه است که عاشق او شده اما جرات نمیکند به او بگوید. اما چرا؟ چون نمیداند عکس العمل او چه خواهد بود؟! اگر عاشق هستید به جای انتظار کشیدن راهی برای بیان خواسته تان پیدا کنید با انتظار چیزی درست نمیشود. پا پیش بگذارید و به نحوی باب صحبت را باز کنید. 8 نگویید عاشق شما هستم هرگز در برخورد اول به فرد مقابل نگویید که عاشقانه او را دوست دارید. میتوانید پیشنهاد رفتن به سینما یا رستوران را به او بدهید تا با هم بیشتر آشنا شوید. به احساسات طرف مقابل احترام بگذارید و قدم به قدم پیش روید. 9 منتظر موقعیت باشید مطمئنا نمیشود در یک جمع دوستانه به خانمی گفت که عاشقش هستید. برای اظهار عشق همه چیز باید برنامه ریزی شده باشد. بهترین زمان از روز برای بیان احساسات، عصر است. البته برای بیان احساساتتان موقعیت فرد را در نظر بگیرید، اگر فرد مقابل شما درگیر کار و رسیدگی به دستورات رییس خود است یا به تازگی بحثی با دوستان یا والدینش داشته، مطمئنا توجهی به اظهار عشق شما نخواهد کرد. بهتر است بعد از اینکه موقعیت مناسبی یافتید رودررو (نه تلفنی یا با فرستادن اساماس و ایمیل) اظهارات خود را ابراز کنید و خجالت را کنار بگذارید. 10 اصرار نکنید، از نو شروع کنید به عکس العمل های طرف مقابل احترام بگذارید. اگر او درخواست شما را رد کرد، بیش از حد اصرار نکنید. شانس دیگری به خود بدهید و بعد از مدتی صبر (مثلا پس از گذشت چند روز) دوباره درخواستتان را مطرح کنید. اگر در نهایت موفق نشدید به احساسات طرف مقابل بها دهید. 11 اعتماد به نفس داشته باشید آنچه زنان را عاشق مردان میکند، ثبات قدم و اعتمادبه نفس آنهاست. پس با ترس و لرز برای اظهار عشق قدم برندارید. اگر واقعا نمیدانید چگونه باید عشقتان را ابراز کنید چند کتاب و مجله بخوانید یا در سمینارهای مربوطه شرکت کنید. وقتی اعتمادبه نفستان به اندازه کافی بالا رفت، عشقتان را ابراز کنید. 12 بیش از حد رمانتیک نباشید در برخی فیلمها میبینیم که عشاق نیمه شب در جنگل زیر نور ماه یا در هلیکوپتر هنگام سقوط، عشقشان را ابراز میکنند، اما بهتر است شما منطقی تر باشید. براساس زندگی خودتان موقعیت مناسب را بیابید و درخواستتان را مطرح کنید. منبع:زندگی مثبت
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
نقاط قوت و ضعف انسان در عشق !!
حساس بودن مزایای عمومی: تیزهوش، تیزبین، هیجانات تنظیم شده مزایا برای عشق: عمیق، پربار، آگاهی از احساسات معایب عمومی: زود رنجی معایب برای عشق: گذشت نکردن، حق به جانب بودن *** جسارت مزایای عمومی: قابلیت دستیابی به اهداف، پیگیری مزایا برای عشق: تداوم داشتن، پایداری معایب عمومی: کم احساس، کمتوجه، خودخواه معایب برای عشق: معمولاً ناخوشایند برای جنس مخالف *** قابل اعتماد مزایای عمومی: دیدن خوبیها در دیگران مزایا برای عشق: فرصتهای عالی برای ملاقات با تعداد زیادی از افراد معایب عمومی: مورد سوء استفاده قرار گرفتن معایب برای عشق: احتمال خیانت *** حسادت مزایای عمومی: میتواند از شما محافظت کند. مزایا برای عشق: شاید بتواند باعث کنار زدن رقیبان بالقوه شود. معایب عمومی: نشانه کمبود اعتماد به نفس، آغازگر خشم و بدگمانی معایب برای عشق: ناخوشایند برای طرف مقابل و تحریک او به عدم صداقت *** خجالتی بودن مزایای عمومی: مهربان، غالباً حساس مزایا برای عشق: پرجاذبه برای افرادی به همین اندازه حساس معایب عمومی: کمبود توانایی برای نشان دادن خود، از دست دادن فرصتها معایب برای عشق: ترس از درگیر شدن، از دست دادن صمیمیت و نزدیکی *** شهودی بودن مزایای عمومی: مهربان، غالباً حساس مزایا برای عشق: پرجاذبه برای افرادی به همین اندازه حساس معایب عمومی: کمبود توانایی برای نشان دادن خود، از دست دادن فرصتها معایب برای عشق: ترس از درگیر شدن، از دست دادن صمیمیت و نزدیکی *** جدی بودن مزایای عمومی: غالباً پایدار و مقاوم مزایا برای عشق: تعهد پذیری، جدیت معایب عمومی: احتمالاً خیلی حساس و انعطاف ناپذیر معایب برای عشق: اشکال در آرامش داشتن، با جریانهای زندگی حرکت کردن، یا خودجوش بودن *** مبتکر بودن مزایای عمومی: در نظر گرفتن احتمالات مختلف، ایجاد دیدگاههای تازه مزایا برای عشق: میتواند رابطه عاشقانه را هیجانانگیز، غیرمعمول و سرگرم کننده کند. معایب عمومی: ناشکیبایی در مقابل آداب و رسوم، گاهی عصبی معایب برای عشق: عدم رعایت انتظارات سنتی، ناپایداری در حفظ رابطه *** شیدایی مزایای عمومی: اشتیاق، شور و شوق، و انرژی نامحدود مزایا برای عشق: شوخ طبعی، تمایلات عاشقانه، سرحالی معایب عمومی: امکان اشتباه، بیاحتیاطی و افسردگی معایب برای عشق: زود جوش آوردن، تسلط جویی، خراب کردن رابطه *** پرشور و شوق مزایای عمومی: قوی، ظرفیت زیاد برای ارضاء پذیری و احساس رضایت مزایا برای عشق: نیرومند، تمایل-. جنسی وافر معایب عمومی: احتمالاً غیرقابل کنترل معایب برای عشق: خسته کردن طرف مقابل، تقاضای بیش از حدّ
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چرا مردها باعث حسادت زنان می شوند !؟
وقتی مردی باعث حسادت همسر خود می شود، در واقع هیچ منظور و هدف خاصی ندارد. تنها دلیل اصلی آن، عدم احساس امنیت نسبت به رابطه خود و همسرش است. در این حالت، مرد به حد انفجار می رسد، شاید اگر با عوامل این معضل آشنا شوید، بتوانید کمی آنها را درک کنید!! احساس عدم امنیت آنها در روابط خود با همسرشان، از اعماق درون، احساس عدم امنیت می کنند. با این کار می خواهند امنیت خود را نشان دهند، با خودنمایی، فشار حس عدم امنیت آنها کمتر می شود. تصور مردها بر این است که هر چقدر همسرشان نسبت به اعمال و رفتار وی، حسودی کنند، نزد وی، جذابتر و خواستنی تر جلوه می کنند، اگر با این طرز فکر آنها آشنا شوید، کمتر از این اخلاقشان ناراحت می شوید. در صورتی که از ابتدا نیز یک عدم اطمینان خفته در زندگی آنها باشد و در این بین مرد به زنی دیگر توجه یا نگاه کند، آن وقت است که این حس خفته در زن نیز بیدار و مشکلات خطرسازی را به دنبال دارد. در واقع آنها هیچ منظوری ندارند مردها بدون منظور این کار را می کنند. آنها با زنان دیگر اطراف خود صحبت کرده و جلب توجه می کنند. این مرد در نظر دیگران تنها یک مرد چشم چران و هوس ران است. ریشه اصلی این آداب، این است که این مردها از مشکل کمبود توجه رنج می برند. آنها از درون قصد اذیت کردن شما را ندارند، شاید اگر بدانند که چه قدر شما را ناراحت می کنند، هیچ وقت این کار را نکنند. در این بین زن به شدت عصبی شده، اگر زندگی خود را دوست داشته باشد، با روش خاص زنان! به مرد خود توجه بیشتری کرده و روابط زندگی را مستحکم تر می کند، در غیر این صورت، مطمئناً تنها نظاره می کند و منتظر متلاشی شدن رابطه خود می شوند. قدرت درک این مردها دانستن علل اصلی ایجاد این حالات در مردها، به شما قوت قلب می دهد و تا حدی قادرید آنها را درک کنید، بدانید که این مردها هنوز به استحکام رابطه خود شک داشته و با این حس و احساس خطر و تزلزل در رابطه ی خود، دست به این کارها می زنند. در آخر توصیه ما را جدی بگیرید، واقعاً مردها از این کار نیت خاصی ندارند، این شما هستید که با روشی زنانه و اقتدار خود می توانید اوضاع را دوباره تحت اختیار بگیرید! منبع : mardoman.net
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
کدام مسائل را باید قبل از ازدواج مطرح کنیم؟
کدام مسائل را قبل از ازدواج مطرح کنیم؟ زناشویی – موضوعات مهمی وجود دارد که باید قبل از ازدواج مطرح شود و مورد بحث و گفتگو قرار گیرد. اما این موضوعات چه هستند؟ آنچه در ادامه می آید شامل نکاتی است که از نظر کارشناسان حتما باید قبل از ازدواج مطرح شود و به نتیجه برسد. در مورد کار و پول صحبت کنید مسائل مالی یکی از مهم ترین مسائلی است که زوج ها را به بحث و جدل وا می دارد پس همین الان حرف هایتان را بزنید ششو سنگ ها را وا بکنید. دوست دارید حساب مشترک داشته باشید یا حساب جداگانه؟ چه کسی باید خرج های روزانه را بدهد؟ سرمایه گذاری های بزرگ بر عهده کدام یک از شما خواهد بود؟ فرد صرفه جویی هستید یا ولخرجی می کنید؟ بعد از اینکه در مورد این سوالات صحبت کردید، برنامه های کاری و شغلی خود را نیز بیان کنید. دوست دارید 5 سال بعد به کجا رسیده باشید؟ از در آمدتان راضی هستید؟ اگر نه، چه برنامه هایی برای بیشتر کردن درآمدتان دارید؟ نکته: اگر بر سر ساعات کار به توافق نرسیدید اشکالی ندارد. وقتی یکی از زوجین بیش از اندازه کار می کند و زمان زیادی را در خارج از خانه سپری می کند، این احتمال هست که در اوایل ازدواج به مشکل بربخورند ولی ممکن است در آینده هردو بپذیرند که در درازمدت، ثبات مالی از هرچیز دیگری مهم تر است. حتما در مورد بچه صحبت کنید اگر قبلا فرصتش پیش نیامده حالا وقت آن است که در نظر خود را در مورد بچه داشتن یا نداشتن بیان کنید. بگویید بچه دوست دارید یا نه. اما مراقب باشید بحث را در اینجا متوقف نکنید. در مورد همه احتمالات صحبت کنید. جنسیت بچه برایتان مهم است؟ چند سال بعد از ازدواج می خواهید بچه دار شوید؟ آیا در صورت لزوم حاضرید بچه ای را به فرزندخواندگی بپذیرید؟ اگر کودکتان نافرمانی کرد چگونه با او برخورد می کنید؟ همه اینها موضوعاتی هستند که اگر در موردشان به روشنی صحبت نکنید در آینده تبدیل به بحث و دعوا خواهند شد. نکته: اشکالی ندارد اگر در مورد تعداد بچه ها به توافق نرسیده اید. تنها بعد از تولد اولین بچه است که می توان تصمیم گرفت چند بچه کافی است. در مورد مذهب و ارزش های انسانی صحبت کنید ایمان و ارزش های اخلاقی ممکن است در اوایل ازدواج چندان مهم به نظر نرسند اما نقش دین و اخلاقیات از آنچه اکثر زوج ها تصور می کنند مهم تراست.به گزارش برترین ها روانشناسان می گویند بسیاری از افراد وقتی درمی یابند که همسرشان از آنچه فکر می کرده اند مذهبی تر است، یا در می یابند همسرشان آنقدرها که می خواهند مذهبی نیست، دچار اختلاف می شوند. این مساله وقتی جدی تر می شود که بچه به دنیا می آید و باید در مورد طرز تربیت او تصمیم بگیرید. بنابراین حتما در مورد دین و ایمان و تاثیری که فکر می کنید بر زندگی شما خواهد داشت صحبت کنید. نکته: اگر برسر موضوعات مربوط به خانواده همسرتان به توافق نرسیدید اشکالی ندارد. مسائل خانوادگی جزو مشکلات کوچک همه زوج های جوان هستند ولی لزوما رابطه زن و شوهر را تهدید نمی کنند. مثلا می توانید به همسرتان بگویید که می تواند به دیدن پدر و مادرش برود ولی شما ممکن است بعضی اوقات او را همراهی نکنید. مهم این است که هیچ یک از دوطرف حس نکند که نسبت به خانواده همسرش در اولویت دوم قرار دارد. در مورد اختلافات و دعواها صحبت کنید در زندگی مشترک بحث و جدل اجتناب ناپذیر است. همه زوج ها گاهی با هم اختلاف و کشمکش پیدا می کنند. اما آنچه مهم است چگونگی برخورد آنها با این اختلافات است. هرکس روشی برای مدیریت اختلافات دارد. اطمینان حاصل کنید که روش مدیریت یکدیگر را درک می کنید. به آخرین باری که دعوا کرده اید فکر کنید. چه اتفاقی افتاد؟ چه چیز شما را ناراحت کرد؟ آیا جزو کسانی هستید که سکوت می کنند و حرف نمی زنند یا جزو کسانی که تا مشکل را حل و فصل نکنند خوابشان نمی برد؟ نکته: افراد معمولا در مورد مسائل کوچکی مثل اداره خانه، تقسیم کارهای خانه و غیره به مشکل می خورند. چه کسی باید دستشویی را بشوید؟ آشغال ها را چه کسی بیرون ببرد؟ و غیره. اینها چیزهایی هستند که با کمی گذشت و درک حل می شوند ونگران کننده نیستند. حساسیت ها، ترس ها و عادت های خود را بیان کنید اگر چیزی هست که شما را عصبی می کند، یا اگر از چیز خاصی می ترسید یا وسواس خاصی دارید حتما در مورد آن صحبت کنید. اگر از ولخرجی بدتان می آید حتما به همسرتان بگویید. اگر تحمل ندارید که شوهرتان به غیر از موارد لزوم با خانم های دیگر صحبت کند حتما این احساس خود را بیان کنید. نکته: اشکالی ندارد اگر در مورد سرگرمی ها و چگونه پر کردن اوقات فراغتتان به توافق نرسیده اید. مثلا اگر شما عاشق تماشای فوتبال هستید ولی طرف مقابل علاقه ای به آن ندارد، نگران نباشید. شما می توانید به تنهایی فوتبال نگاه کنید. نکته مهم این است که شما و او بر سر مدت زمانی که جدا از هم سپری می کنید توافق کنید. منبع:برترین ها
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
زبان عشق همسرتان را بیاموزید !
چند سال است كه ازدواج كردهاید؟آیا تازه نامزد كردهاید و قرار است بزودی بروید زیر یك سقف؟ یا بچهها بزرگ شده رفتهاند و دوباره با همسرتان تنها شدهاید؟ فرقی نمیكند، چون در هر صورت همه شما دوست دارید قلب همسرتان را برای همیشه تسخیر كنید. داشتن یك رابطه خوب و صمیمانه، درك متقابل و گذراندن لحظات شاد و پرهیجان در كنار شریك زندگی بسیار مطبوع و دوستداشتنی است، اما برای ایجاد یك دوست داشتن ماندگار باید راههای آن را دانست. امروز میخواهیم با یك توصیه كاربردی تغییر در روابطتان را متوجه شوید و زبان عشق همسرتان را پیدا كنید. چطور میتوان با كسی زیر یك سقف رفت و با وجود این همه تفاوت در روانشناسی، خلقیات، فرهنگ، تربیت و… به او نزدیك شد و با او به تفاهم رسید؟ جواب این پرسش ساده است؛ با شناخت. هر كس عشق واقعی را بر یك مبنا میسنجد. خانمی ممكن است شنیدن جملات عاشقانه، گرفتن گل و كارهایی از این دست را مبنای یك عشق واقعی همسرش بداند و آقایی ممكن است همراهی همسرش در مشكلات و برخورد خوب او با خانوادهاش را نشانه دوست داشتن واقعی بداند. حالا با این تفاوت در زبان ابراز علاقه چه میكنید؟ اگر هر كدام به زبان خود به ابراز عشق بپردازید، سالها میگذرد و میبینید در عین تلاش برای داشتن یك زندگی عاشقانه، هر روز از هم دورتر شدهاید، مثل دو نفر كه یكی به زبان انگلیسی و یكی به زبان فرانسه بخواهند با هم بر سر موضوع مشتركی به تفاهم برسند. باور كنید دنیای شما و همسرتان همین قدر با هم متفاوت است و اگر فرهنگ لغت زبان هم را نداشته باشید، نمیتوانید عمیقترین ابراز علاقهها را ترجمه كنید. این كار دشوار نیست و وقت زیادی هم نمیگیرد، كافی است از همسرتان بخواهید به خاطر بیاورد چه موقعی احساس كرده شما واقعا دوستش دارید، در حال انجام چه كاری بودید، چه جملهای را گفتهاید و دقیقا چه اتفاقی رخ داده است؟ از همسرتان بخواهید به شما بگوید مهمترین عاملی كه باعث چنین احساسی در او شده را پیدا كند و مهمتر از آن بدون خجالت برایتان بیان كند. شما نیز تمام این پرسشها را پاسخ دهید و به همسرتان بگویید تحت كدام شرایط توانسته احساس عشق و علاقه را در شما بیدار كند. همین بروشور ساده میتواند به هر دوی شما كمك كند تا هرگاه خواستید به طرف مقابل ابراز علاقه كنید، با زبان او این كار را انجام دهید. نگذارید خواستههای شما و همسرتان مثل یك راز باقی بماند. شما محرم راز هم هستید، پس هر آنچه میخواهد دل تنگتان بگویید، اما به شرطی كه هر آنچه میخواهد دل تنگ همسرتان را هم بشنوید.با این كار معجزهای در زندگی شما رخ میدهد؛ باور ندارید؟ آزمایش كنید، ضرر نخواهید كرد. منبع : salamatnews.com
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
از این اشتباهات مهم در دوران نامزدیتان دوری کنید !
اصل مهم در دوران نامزدی، شناخت دو طرف از یکدیگر است. این شناخت باید در پایان دوره به شناخت کاملی از شخصیت طرف مقابل تبدیل شود و به گونه ای که جنبه های مختلف زندگی دختر و پسر برای یکدیگر آشکار شود. بر این اساس رابطه ادامه یابد. هر دو طرف باید شناخت از یکدیگر را مقدم بر هر مساله دیگری بدانند اما گاهی با تصمیمات عجولانه و احساسی این شناخت منجر به یک رابطه درست نمیشود. 1 – سازش های عجولانه گاهی برای این که وانمود کنیم با طرف مقابل توافق داریم از ارزشهای خود چشم پوشی می کنیم . عقاید خود را ابراز نمی کنیم و خطای شخص مقابل را هم نادیده می گیریم. در فعالیتهایی که هیچ علاقه ای به آن نداریم شرکت می کنیم و از علایق خود هم دست بر می داریم. این که بخواهیم با چشم پوشی رابطه را حفظ کنیم اشتباه محض است. 2 – کناره گیری از خانواده و دوستان در این دوره نیازی نیست خانواده و دوستان را به کلی کنار بگذاریم. وجود این گونه ارتباط ها ضروری است. حتی نحوه برخورد با افراد خانواده اطلاعات زیادی به ما می دهد. این که فرد با آنها صادق و راحت است یا تعارض و ضدیت دارد. شناخت الگوی خانواده خیلی مهم است. از طرف دیگر نظر والدین نیز بسیار حائز اهمیت است و بی توجهی به آن عواقب بدی می تواند داشته باشد. 3 – تسلیم در برابر نیاز جنسی توجه داشته باشید که با حوصله و بدون عجله با فرد مقابل آشنا شوید و از ارتباط جنسی قبل از ازدواج پرهیز کنید. 4 – تسلیم در برابر مسائل مادی و ظاهری وضعیت مالی خوب و ظاهر مناسب تنها ملاک برای ازدواج موفق نیست. پس چشم خود را باز کنید و بیشتر باهم آشنا شوید. 5 – مقدم دانستن تعهد بر تفاهم گاهی قبل از این که بفهمیم چه قدر باهم تفاهم داریم سریع قول ازدواج می دهیم و تعهد ایجاد می کنیم و حتی اگر طرف مقابل درخواست زمان بیشتر برای آشنایی را داشته باشد او را متهم به زیر پا گذاشتن تعهد می کنیم ، این اشتباه است. 6 – مقدم دانستن تفاهم بر علاقه گاهی هم بدون اینکه هیچ علاقه و جذابیتی باشد به فکر ایجاد تفاهم هستیم و فکر می کنیم با ازدواج علاقه ایجاد می شود. همان طور که تنها با علاقه نمی توان تفاهم ایجاد کرد تنها با تفاهم هم نمی توان انتظار علاقه و جذابیت داشت. تفاهم مهم است اما علاقه ، تعهد و تفاهم در کنار همدیگر است که منجر به ازدواج موفق می گردد. 7 – نادیده گرفتن تردیدها گاهی دچار تردیدهایی در ازدواج می شوید اما به دلایلی این تردیدها را نادیده می گیرید و سریع تصمیم به ازدواج می گیرید. بهتر است تردیدها را بررسی و بر آنها غلبه کنید مگر اینکه دچار وسواس باشید. 8 – باور به این که او را تغییر خواهیم داد گاهی افراد متوجه تفاوت های اساسی و مشکلات در طرف مقابل می شوند اما چون فکر می کنند که می توانند او را تغییر دهند این مسائل را نادیده می گیرند. اما همانطور که قبلاً هم اشاره کردیم کسی را برای ازدواج انتخاب کنید که او را همانطور که هست بدون هیچ تغییری می پذیرید. 9 – باور به این که پس از ازدواج مشکلات کم می شود اگر در دوره آشنایی با هم مشکل دارید و ارتباط خوبی نمی توانید باهم داشته باشید پس از ازدواج هم نمی توانید. مشکلات نه تنها کم رنگ تر نمی شود بلکه بیشتر خود را نمایان می سازد. 10 – تاثیر پذیری از حرف مردم گاهی افراد دوره آشنایی را طی می کنند ولی علیرغم وجود مشکلات آنها را نادیده گرفته و در ازدواج عجله می کنند چراکه به قول خودشان حرف مردم برایشان مهم است. و آن قدر از قضاوت منفی مردم در مورد خود ترس دارند که ترجیح می دهند بدبخت باشند اما مردم آنها را خوشبخت بدانند. منبع : tebyan.net
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
پسری با این ویژگی ها مجرد می ماند !
تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند؟ چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند. تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر … انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند. اما چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند. 1- پسرهای تی تیش مامانی پسرهای تی تیش همانطورکه از اسمشان پیداست پسرهای نازی هستند که محتاج مراقبت و توجه دیگرانند، آنها قدرت زیادی از خود ندارند، اهل ریسک کردن در زندگی نیستند، در هیچ زمینه ای استقلال ندارند و در واقع در ازدواج به دنبال یک «مامان» هستند که آنها را تر و خشک کند و مراقبشان باشد. این جور مردان بیش از حد به خودشان می رسند و نه جذاب هستند و نه قابل اعتماد. به احتمال زیاد بینی شان را عمل زیبایی کرده اند، نگران جوش های صورتشان هستند، به اضافه وزنشان دقت زیادی دارند و مرتب از کرم ضد آفتاب استفاده می کنند (فکرش را بکن!). آنها معمولا از خاکی شدن لباسشان می ترسند و برای هر تصمیمی هم با مامان مشورت می کنند. این نوع پسرها به شدت توجه طلب هستند و گاهی حسودی هم می کنند. آنها واقعا توانایی گرداندن زندگی مشترک را ندارند و آویزان دیگران هستند. به شدت به طرف مقابلشان وابسته می شوند و او را خفه می کنند. اما همه اینها با تصویری که ما از «مرد زندگی» داریم (مردی قدرتمند و مستقل) منافات دارد. اگر جزو این گروه هستید بدانید که موهای عجیب و غریب شما هیچ جذابیتی برای طرف مقابلتان ندارد! 2- پسرهای سیب زمینی نشان فکر می کنید چرا پسرهای سیب زمینی نشان هیچ وقت نمی توانند ازدواج کنند؟ چون جلسه اول آشنایی آنها هرگز به جلسه دوم نمی کشد. رفتار آنها با کسی که قرار است همسر آینده شان شود تفاوت قابل توجهی با رفتارشان با آقایان ندارد. به خاطر همین بیشترین جمله ای که از خانم ها می شنوند این است: «فکر می کنم ما به درد هم نمی خوریم!» پسرهای سیب زمینی نشان – لطفا مرا ببخشید که از این اصطلاح برای توصیف این نوع پسرها استفاده می کنم، اما فکر نمی کنم اصطلاح دیگری وجود داشته باشد که بتواند به این خوبی آنها را وصف کند – هیچ توجهی به طرف مقابلشان ندارند. آنها ممکن است ذاتا آدم های بی توجهی باشند، یا اینکه دچار یکی از این عوارض باشند: اعتیاد به کار، اعتیاد به اینترنت و کامپیوتر، اعتیاد به ماشین، اعتیاد به خانواده اصلی، یا هر نوع اعتیاد دیگری که تمام توجهشان را به خود جلب می کند. نقطه مشترکشان این است که طرف مقابلشان اصلا دیده نمی شود؛ و من به شما می گویم که هیچ دختری روی کره زمین نیست که نخواهد دیده شود. 3- پسرهای اتوکشیده چون با ادب و تمیز باشی، نزد همه کس عزیز باشی. این شعار پسرهای اتوکشیده است. به خاطر همین هم آنها برای اینکه نزد همه کس عزیز باشند آنقدر در این خصوصیات اغراق می کنند که دیگر همه از دور و برشان فرار می کنند، چون مردم نمی توانند با آنها راحت باشند. درست است که آنها خیلی محترمند و همیشه طبق آداب رفتار می کنند اما در واقع بیش از حد «آقا» هستند و برای همین مصاحبت با آنها بسیار سخت است. هیچ کس جرات نمی کند در حضور آنها لطیفه تعریف کند یا شوخی کند. ما آدمها خصوصیات مثبت را در حد صددرصد و مطلق دوست نداریم. در واقع افرادی که کمی پایین تر از این حد رفتار می کنند برایمان جذاب تر و طبیعی تر به نظر می رسند. آدم های صددرصد به طرز عجیبی ایده آل و ویترینی به نظر می رسند و بنابراین تعجبی ندارد که هیچ دختری نتواند چنین جسارتی در حقشان بکند که بخواهد حتی به ازدواج با آنها فکر کند! البته آنها واقعا آدم های خوبی هستند، تا جایی که می توانند به دیگران کمک می کنند، به شدت دلسوزند و فداکارانه کارهای دیگران را راه می اندازند. شاید به همین خاطر است که بیشتر می توان آنها را برادری خوب و مهربان در نظر گرفت تا همسری شایسته. 4- پسرهای دخالت گر هیچ کس به این اندازه اعصاب خانم ها را به هم نمی ریزد. این نوع پسرها سر از همه کاری در می آورند. آنها در همه چیز دخالت می کنند؛ از آشپزی گرفته تا انواع شیوه های لکه بری.البته اشکالی ندارد که آدم اطلاعاتش زیاد باشد اما مشکل آنها این است که در زمینه های کاملا زنانه ای که اصلا ربطی به آنها ندارد سررشته دارند و این اطلاعات را مدام توی چشم خانم ها می کنند. تصور کنید مردی بخواهد به همسرش بگوید سرامیک ها چطور براق می شوند یا فسنجان چقدر وقت لازم دارد تا کاملا جا بیفتد. پسرهای دخالت گر به مدل لباس و آرایش دیگران کار دارند ودقت زیادی روی ظرایف زنانه و جزییاتی از این دست دارند. البته بدتر از این هم هست: آنها پشت سر این و آن حرف می زنند و خودشان را در روابط و مناسبات زنانه دخالت می دهند. حتی فکر کردن به آن هم … راستش را بخواهید دنیای زنان و مردان واقعا با هم تفاوت دارد و از هم جداست، و هیچ کس انتظار ندارد یک مرد تا این حد وارد جزییات زنانه شود؛ شاید اینطوری بتوانید بیشتر وارد دنیای آنها شوید و آنها را درک کنید، اما می توانید مطمئن باشید که به همان اندازه مورد نفرت آنها قرار خواهید گرفت. 5- پسرهای خودشیفته اولویت بندی زندگی آنها به این شکل است: اول خودم، دوم خودم، سوم هم خودم! آنها تمام مدت از خودشان و موفقیت هایشان در دنیای کسب و کار و روابط اجتماعی داد سخن می دهند. طرف مقابل آنها به هیچ وجه فرصت ابراز وجود ندارد و هرگز نوبت حرف زدن او نمی شود چون خودشیفته ها بعد از اینکه دو ساعت تمام از خودشان تعریف کردند، تلاش هایشان در زندگی را برشمردند و خوبی های خودشان را گفتند می گویند: «خب، دیگر بس است؛ زیاد از خودم حرف زدم. بگذار در مورد کارم برایت بگویم!» خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی به حساب می آید که البته در دنیای امروز رو به گسترش است. سر کردن با یک آدم خودشیفته واقعا خسته کننده است و انرژی زیادی از آدم می گیرد، علاوه بر اینکه هیچ انرژی به آدم نمی دهد و او مدام مجبور است تعریف های فرد خودشیفته را تایید کند و حرف ها و نظرات خودش را قورت بدهد. البته خودشیفته ها بیشتر اوقات واقعا آدم های موفقی هستند و جزو دسته «خالی بندها» قرار نمی گیرند اما به هر حال باید بدانند که هر شخصی برای خودش موفقیت های ریز و درشتی دارد و دوست دارد شنیده و دیده شود. چاره اش این است که به جای فکر کردن به خودتان، کمی هم به طرف مقابلتان فکر کنید. 6- پسرهای مفلوک خر آنها از همان کُرِگی بی دم بوده: من پول زیادی ندارم. کار درست و حسابی ندارم. تحصیلات درست و حسابی ندارم. خانواده درست و حسابی ندارم. قدرت بدنی زیادی هم ندارم. حتما فکر می کنید چنین کسی اصلا چرا می خواهد ازدواج کند؟ خب محققان هنوز پاسخ این سوال را کشف نکرده اند. مساله اینجاست که اینجور مردها هیچ کدام از این مشکلات و فلاکت ها را تقصیر خودشان نمی دانند، بلکه این سرنوشت و بخت بد آنها بوده که آنها را به این روز انداخته است. آنها پدر و مادر خوبی نداشتند پس درست تربیت نشده اند، به خاطر شرایط سخت زندگی نتوانسته اند ادامه تحصیل بدهند، به خاطر اینکه مثل بقیه «پارتی کلفت» نداشته اند نتوانسته اند کار خوبی پیدا کنند، و «رفقای ناباب» هم آنها را از راه به در کرده اند! جلسه آشنایی آنها بیشتر شبیه مراسم روضه خوانی است و طرف مقابلشان باید دستمال به دست بنشیند و برایشان گریه کند اما به هر حال باز هم بخت با آنها یار نیست و در ازدواج هم شانس نمی آورند چون آنها دو شرط اصلی شروع زندگی مشترک را ندارند: اول مسوولیت پذیری و دوم حداقل امکانات و توانمندی برای چرخاندن چرخ زندگی. 7- پسرهای بی بند و بار تعهد، اولین شرط لازم برای ازدواج است و مهمترین شرط برای یک دختر ایرانی. پسرهای بی قید و بی تعهد شاید بتوانند در ابتدا خودشان را توی دل کسی جا کنند (مسلما آنها هرگز نمی روند به کسی بگویند «سلام من آدم غیرمتعهدی هستم، با من ازدواج می کنی؟!») اما بعد از مدتی نشانه هایشان بروز می کند و طرف مقابلشان را از آنها فراری می دهد. نشانه های این جور پسرها هم برای کسی پوشیده نیست: آنها رفتار متعهدانه ندارند و پای حرف ها و قول هایشان نمی ایستند، به شروع زندگی مشترک اهمیت زیادی نمی دهند، مدام چشمشان می چرخد، در روابطشان با غیرهمجنس حتی جلوی همسر آینده شان حد و مرزی ندارند، مدام کارهایشان را توجیه می کنند و برای خودشان دلیل می تراشند، و رفتارهای مشکوک زیادی دارندنه که هر دختر باهوشی به راحتی می تواند آنها را ردیابی کند. قطعا آنها تکیه گاه خوبی برای یک ازدواج سالم نیستند. چه کسی حاضر است چنین کاری کند؟! منبع:موفقیت
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
دختر با این ویژگی ها مجرد می ماند !
چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند. تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی افراد این همه طرفدار دارند ومحبوب همه هستند اما بعضی دیگر … انگار کسی دوست ندارد حتی نزدیکشان بشود؟ خب، دسته اول مهره مار ندارند – شما که به این جور خرافات اعتقاد ندارید؟! – بلکه خصوصیاتی دارند که باعث محبوبیتشان می شود، یا بهتر بگوییم فاقد خصوصیاتی هستند که آدم ها را از آنها براند. چه خصوصیاتی باعث می شود دیگران از ما فاصله بگیرند؟ اگر نمی خواهید مجرد بمانید این خصوصیات را در اسرع وقت از خودتان از بین ببرید. هیچ کس دوست ندارد با چنین آدم هایی ازدواج کند. 1- دخترهایی که برای خودشان «مرد» شده اند! شمار این جور دخترها در دنیای امروز روبه افزایش است، و جالب اینجاست که آنها اصلا از دافعه های خودشان خبر ندارند و به «مردانگی» خودشان کاملا افتخار می کنند. آنها زنان دیگر را ضعیف، ناتوان، ظریف و وابسته می دانند و اصلا حاضر نیستند به عنوان جنس زن به آنها نگاه شود. لباس های مردانه، کارهای مردانه، بازوهای قوی و برجسته و صدای کلفت و مردانه از چیزهای مورد علاقه آنهاست که با آن فخر می فروشند. اگر شما هم ظرافت های زنانه را باعث سرافکندگی خود می دانید، به مقاله «پسرهایی که مجرد» می مانند نگاهی بیندازید. زنان مردنما همانقدر برای دیگران دافعه دارند که مردان زن نما حال شما را بد می کنند. زن، زن آفریده شده و مرد، مرد، و هر کدام از این دو جنس در قالب خصوصیات خودشان است که جذابیت دارد، قدرت دارد و می تواند کارهایش را راه بیندازد. البته این جور دختران می توانند به خوبی جای پدر را برای بچه هایشان پر کنند اما متاسفانه مجرد می مانند، چون پدر بچه ها دنبال «همسر» خوبی برای خود می گردد! 2- دخترهای خرافاتی اگر اولین سوالی که در هنگام آشنایی با افراد می پرسید این است که متولد چه ماهی هستند، اگر پای دکه روزنامه فروشی می ایستید و فال این ماهتان را در تمام مجلات می خوانید، اگر در کتابخانه اتاقتان انواع گوناگون کتاب های تعبیر خواب، فال قهوه، طالع بینی هندی، چینی، رومی، فرانسوی و … است، اگر به خودتان انواع سنگ های ضد چشم زخم، ازدیاد حافظه، مهره مار، سنگ ماه تولد، سنگ سیاره ژوپیتر و از این جور چیزها آویزان کرده اید و اگر پاتوق شما خانه معروف ترین فال قهوه گیر شهر است که برای رسیدن به آرزوها و خواسته های مختلفتان نسخه های عجیب و غریب می پیچد، باید بگوییم که سرگرمی خوبی دارید اما خیالتان را راحت کنم: متاسفانه در طالع شما هیچ ازدواج موفقی دیده نمی شود! می دانید چیست، متاسفانه مردها سر از اسرار ماوراءالطبیعه در نمی آورند و اصلا نمی توانند شما را درک کنند. آنها واقع بین هستند و اکثرا همه چیز را از دید عقل و تجربه میبینند، به خاطر همین ذاتا از این جور کارها دل خوشی ندارند. البته که مهم نیست آنها چه فکری در مورد شما می کنند، اما … خواهش می کنم به خاطر خودتان هم که شده کمی منطقی باشید! 3- دخترهای خانم معلم من یکی از آنها را می شناسم. او مثل یک وجدان آگاه «اکسترنال» است که به من وصلش کرده باشند: مدام مسائل و باید و نبایدهای بهداشتی، روانشناختی، علمی، اجتماعی، سلامت، تغذیه و خلاصه هر چیز دیگری که راجع به آن مطالعه ای داشته را به من گوشزد می کند. او مرتب یادآوری می کند که موقع ظرف شستن بهتر است دستکش بپوشم، موقع رد شدن از خیابان خیلی احتیاط کنم، بزرگترها را نباید به اسم کوچک صدا کنم، کلم بروکلی برای سلامتی مان خیلی خوب است، چت کردن کار بدی است، موقع کار با کامپیوتر باید صاف نشست، و هیچ وقت نباید از چراغ قرمز رد شد! و خدا نکند که من بخواهم دست از پا خطا کنم و این دستورات را نادیده بگیرم، مثلا خدای ناکرده بروم سینما و پفک و چیپس با سس تند بخورم! البته او خیلی دختر خوب و شایسته ای است، اما هیچ وقت نمی توانم از بودن با او لذت ببرم. (بیچاره همسرش!) بد نیست بدانید که همه ما آدم ها علاوه بر والد،بالغ و کودک درون، یک «معلم» درون هم داریم که اینها را به ما گوشزد می کند اما فرقش این است که گاهی می توانیم خاموشش کنیم و کمی از شیطنت هایمان لذت ببریم. معلم بازی به شدت دیگران را از شما فراری می دهد. 4- دخترهای پول پرست نیازی به توضیح نیست که اینها چه جور دخترهایی هستند. این دخترها نشانه هایی دارند که طرف مقابلشان خیلی زود آنها را می شناسد: آنها مدام در مورد مسائل مالی حرف می زنند، اولین سوالاتی که می پرسند در موردمیزان درآمد، مدل ماشین، محل زندگی، وضعی اقتصادی خانواده و این قبیل است و اگر در چشم انداز آینده یک رابطه احتمال بحران مالی یا احیانا اجبار به قناعت را ببینند بلافاصله محو می شوند! قضیه خیلی ساده است، دختری که دنبال جیب طرف مقابلش است در روزهای سخت به درد نمی خورد. رابطه عاطفی با چنین دخترانی بی نهایت شکننده و نامطمئن است وهمسرشان تحت استرس زیادی قرار دارد. اگر چنین دختری هستید متاسفانه طرفداری ندارید؛ پسرها هم می خواهند با کسی ازدواج کنند که آنها را به خاطر خودشان بخواهد، نه جیبشان (آنها هم دل دارند!)، همانطور که شما دوست دارید طرف مقابلتان شما را به خاطر خودتان بخواهد نه ظاهرتان. 5- دخترهای انحصارطلب دخترهای انحصارطلب خیلی خوبند، فقط یک ایراد بزرگ دارند: آنها روزگار همسرشان را سیاه می کنند! آنها می خواهند تمام زندگی طرف مقابلشان شوند و این اصلا منطقی نیست. همه خانم ها دوست دارند در مرکز توجه مرد زندگی شان باشند اما این توجه حد و مرزی دارد که دخترهای انحصارطلب از آن بی خبرند. آنها تنها زمانی شادند که احساس کنند تمام توجه مرد زندگی شان به آنهاست، و اگر او کوچکترین توجهی به دیگران یا به مسائل و جنبه های دیگر زندگی اش بکند اوقاتشان تلخ می شود. حتی ممکن است تبدیل به افرادی کنترلگر شوند و مدام همسرشان را چک کنند و مثل سایه دنبالش باشند. البته در ابتدای آشنایی خودبخود طرف مقابل ما تمام زندگی مان می شود اما اگر این روند بخواهد ادامه پیدا کند ما را از کار و زندگی می اندازد. هر فردی در کنار ازدواجش، که البته جنبه بسیار مهمی از زندگی اش است، لازم است به خانواده اش، کارش، تفریحات و دوستانش و علایق دیگرش هم به اندازه خودشان توجه کند؛ همچنین به فردیت خودشبه عنوان یک انسان مستقل. این دخترها جلوی رشد و پیشرفت همسرشان را می گیرند، وهیچ مردی هم این را نمی خواهد. 6- دخترهای خودباخته دخترهای خودباخته را حتما می شناسید: آنها به خاطر رابطه شان از همه چیزشان می گذرند و حاضرند تمام زندگی شان را برای طرف مقابلشان فدا کنند. آنها از خود گذشته هایی هستند که همیشه در دسترسند، هرگز ناراحت و دلخور نمی شوند، همیه دنبال راضی کردن طرف مقابلند، هیچ اولویتی برای خودشان قائل نیستند، از نیازهای خودشان می گذرند تا به نیازهای مرد زندگی شان برسند، به فکر رشد و پیشرفت شخصی نیستند و بالاخره همه زندگی شان در رابطه شان خلاصه می شود. این جور دخترها همه این کارها را به خاطر خشنود کردن طرف مقابل انجام می دهند، اما برعکس آنچه خودشان فکر می کنند به جای راضی کردن طرف مقابل او را از خود می رانند. آنها در نهایت به افرادی بی هویت و به شدت وابسته تبدیل می شوند که همه بار زندگی شان روی دوش همسرشان خواهد بود. گاهی اینطور به نظر می رسد که دخترهای سر به زیر حرف گوش کن بیشتر مورد توجه هستند، اما آنها بعد از مدتی بی نهایت کسل کننده می شوند. در واقع دخترهایی که در حد خودشان استقلال و هویت دارند و به دنبال رشد شخصی خودشان هم هستند برای همه جذابترند. 7- دخترهای غرغرو این آخرین مورد است اما بیشتر از تمام مواردی که تا اینجا خواندید آدم ها را از شما فراری می دهد. واقعا چه کسی دلش می خواهد یک نفر مثل رادیوهای قدیمی مدام زیر گوش وزوز کند، آن هم از نوع غرغر؟! از نزدیکترین مردی که دم دستتان است سوال کنید چه چیز بیشتر از همه روی مخش می رود و او به شما خواهد گفت که یک آدم غرغرو. غرغروها انرژی آدم را تحلیل می برند و واقعا روی اعصاب راه می روند و متاسفانه خودشان هم متوجه نمی شوند که چقدر این کارشان بیهوده است. وقتی مدام غرغر می کنید دیگر کسی به حرف های شما گوش نمی دهد و محتوای حرف هایتان را نمی فهمد؛ اگر هم تا به حال با غرغر توانسته اید به هدفتان دست پیدا کنید و کسی را مجبور به کاری بکنید فقط برای این بوده که از دستتان خلاص شوند و شما را از سر وا کنند، نه هیچ چیز دیگری. البته که شما حق دارید خواسته هایتان را از دیگران بخواهید یا شکایت هایتان را مطرح کنید اما چطور است یک شیوه موثرتر و جذاب تر برای این منظور پیدا کنید؟ شاید هم خواسته هایتان نیاز به بازبینی داشته باشد. مطمئنم اصلا دوست ندارید کسی توی دلش به شما بد و بیراه بگوید. منبع:موفقیت
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
نشانه های علاقه مندی دختران را بشناسید !
از نقطه نظر مردان، زنان هنگام ابراز علایق رومانتیك خود بصورتی زیركانه و پیچیده عمل می كنند ( مگراینكه طرف مقابلشان خوش تیپ و پول دار باشد آنجوریكه خودشان اظهار می كنند) و اكثر آنها جوابهای ضـد و نقیضی میـ دهـند چون خودشان مطمئن نیستند كه چـه چیزی در سرشان می گذرد. بنابراین آنچه كه اغلب آقایان به دنبالش هستند، یك سری علائم و نشانه هایی اسـت كه بوسیله آنها متوجه علاقه مندی حقیقی طرف مقابلشان شوند. در زیر برخـی از نـشـانه هـایی كـه می تـواند نـشانه علاقمندی یك زن باشد را مشاهده می كنید: 1 – او همگام با شما است ناگهان متوجه می شوید كه او همه جا حضور دارد. او "بطور اتفاقی" هر كجا شما هستید پیدایش می شود، یا در راهروی محل كارتان مرتب جلوی شما قدم می زند، یا "تصادفی" به شما برخورد می كند، یا در میهمانی در اطراف شما مانور می دهد. آنچه كه او انجام می دهد تلاش برای جلب توجه شما است، و بـرای این اسـت كه خود را در موقعیتی قرار می دهد تا شما "قدم اول" را بردارید. مسئله اینـجا اسـت كــه بـسـیـاری از مردان نسبت به این عمل زنان بی توجه هستند و به همین دلیـل بسیاری از فرصت ها را از دست می دهند. مردان مستقیم عمل می كنند، زنان غیر مستقیم. بنابرایـن اگر زنـی مكررا" شروع به قـرار گـرفـتـن سـر راه شـما نـمود، احتمال اینكه او اینكار را عمدا" انـجام می دهد زیاد است. 2 – او حركاتی بخصوص انجام می دهد یك جمله قدیمی می گوید:"جسم دروغ نمی گوید." طبیعت بشر را جوری برنامه ریزی نموده كه هنـگام ابـراز عـلاقه بـی اخـتیـار شـروع بـه انـجام یـك سـری حركات جسمانی مشخص می كند. این اعمال غیر شفاهـی از گـشاد شـدن چشم هنگام نظاره به چیزی جالب گرفته تا لبخند زدن و لمس كردن، متغیر است. در اینجا برخی از علائم زبان جسمانی را مشاهده میكنید: * اشاره نمودن در جهت شما با پاها یا شانه ها * خم شدن به طرف شما هنگام صحبت * بازی كردن با مو و دست كشیدن لای موها * نوازش كردن جواهرات ( مانند گوشواره ) و لمس نمودن دسته عینك * چشم برنداشتن از شما هنگام صحبت و گفتگو * تقلید از حركات شما ( مثلا" اگر دست خود را روی میز بگذارید او هم همین كار را می كند.) * لبخند زدن هنگامی كه شما او را برانداز می كنید. * اگر برخی از این علائم را هنگام حضور طرف مقابل مشاهده نمودید، تقریبا" می توانید مطمئن شوید كه او چراغ سبز شروع رابطه برای ازدواج را دارد به شما نشان می دهد. 3 – او هیچگاه برای شما سرش شلوغ نیست این اصلی ترین قانون بازی عشق است. اگر زنی علاقه به برقراری رابـطـه و بـیرون رفتن با شما داشته باشد، همیشه خودش را در دسترس قرار می دهد. یـعنـی او یـك شـمـاره تلفن كاری یا آدرس ایمیل به شما خواهد داد. او در اسرع وقت به تلفـن یا ایـمیـل شـما جواب خواهد داد. او دعوت شما را برای با هم بودن خواهد پذیرفت – و اگر او در روزی كه شما تعیـین كرده اید وقت نداشت، چیزی شبیـه این خواهد گفت: "خوب، این پنجشنبه نمی تونم، اما اگر اشكال نداره بندازیم برای پنجشنبه دیگه، باشه؟ " شـمـا هـرگـز از یـك زن عـلاقـه مـند چـنین جملاتی را نخواهید شنید: " الان واقـعـا" سـرم شلوغه"، یا "بذار بینم وقت دارم"، یا "نمیدونم بتونم بیام یا نه" 4 – او در مورد شما كنجكاو است زنی كه به شما علاقه مند است دوست دارد همه چیزتان را بداند ( تا بتواند در این مـورد با دوستان دخترش صحبت كند). او درمورد خانواده، پیشینه،سلیقه غذایی، موسیقی، فیلم و مسائل گوناگون شما پرسش خواهد كرد. انگیزه اصلی او این اسـت كـه عـلایـق شما را بشناسد تا بتواند خود را دارای علایق مشــتـرك بــا شما نموده و پـیـوسـتـگـی بیشتری با شما ایجاد كند. مثلا اگر از قایق سواری خوشتان نمی آید، او نیز ناگهان از این كار متنفر می شود. 5 – او وضعیت مالی شما را می سنجد زن علاقه مند دوست دارد منابع و بنیه مالی همسر آینده خود را مورد سنجش قرار دهد. سؤالاتی مانند: "كجا زندگی می كنی؟"، "چه ماشینی داری؟" و "شغلت چیه؟" مـی تواند نشانه علاقه مندی وی باشد. اگر پاسخ این سؤالات مطابق با "استانداردهای" او باشــد، علائم بعدی ظاهر خواهند شد وگرنه او در غباری از مه فرو خواهد رفت. 6 – او در مورد آینده صحبت می كند یك زن علاقه مند همیشه دوست دارد در مورد نقشه های آینده و كارهایی كه می توانید با هم انجام دهید اشتیاق نشـان مـی دهد. در واقع او اغلب چیزی شـبـیـه ایـن میـ گـویـد: "وای… تـو هـم از بـولیـنگ خوشت میاد؟ باید یه بار با هم بریم بازی كنیم." اگر او چنین عمل نمود، شك نكنید كه دوست دارد ازش بخواهید با شما بیرون برود. 7 – او بیقراری و بی تابی می كند اگر او واقعا" علاقه مند باشد، همانند یك گربه دور و بر شما دستپاچه و بیقرار خواهد بود، بخصوص هنگامی كه شما نتوانید متوجه علائم اشتیاق او شوید. البته ممكن است كه ذاتا" یك شخص خجالتی نرمال باشد – اگر او فقط پیش شما بی قراری می كند، احتمالا در سرش فكر ازدواج دارد. 8 – او نسبت به زنان دیگر، حسادت می ورزد یك زن سعی می كـند از مـرد مـورد علاقه خود همانند یك عقاب مراقبت نموده و او را با چنگ و دندان حفظ كند. بنابراین اگر در حـال جوك گفـتن بـرای زنـان دیـگر متـوجـه حرص خوردن و جلز و ولز كردن او شـدیـد، بـدانـید كـه او انـتظار دارد برایش بیشتر از یك دوست باشید. البته نشانه های فوق ممكن است لزوما" دلیل بر علاقـه مـندی یك زن نـبـاشد چـون بـرخـی از زنان كلا" با دیگران حالتی دوستانه دارند اما اگر تـعـداد زیـادی از ایـن عـلائم را در فـردی مشاهده نمودید می توانید به خود امیدواری دهید و به دلتان صابون بزنید. سلامت
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چرا مشاورهی پیش از ازدواج مهم است؟
آمارهای نشان می دهد که 97 درصد از جمعیت بزرگسالان در جهان در طول زندگی خود حداقل یک بار ازدواج می کنند. طبق آمار جهانی، نرخ ازدواج در طول 15 سال گذشته تقریباً ثابت مانده است، اما این وضعیت در مورد نرخ طلاق صادق نیست. آمارها نشان می دهند که نرخ طلاق امروزه به مراتب بیش از گذشته است، به طوری که میزان طلاق در کشورمان برای جمعیت شهری به طور متوسط 15 درصد بوده است که با توجه به ارزش های مذهبی و سنت های دیرین خانوادگی و اصالت و باور به زندگی مقدس زناشویی، به یقین باید آمار طلاق در ایران روند کندتری داشته باشد. اما چه چیز باعث می شود بسیاری از زوج هایی که غالباً با جمله ی «تنها مرگ ما را از یکدیگر جدا می کند» زندگی مشترک خود را آغاز می کنند و ابتدا به آن احساس تعهد دارند، پس از مدتی با مشکلات زیادی رو به رو می شوند و در نهایت به جای مرگ، طلاق آن ها را از هم جدا می کند، و کار به جایی می رسد که به هم پرخاش و با هم نزاع می کنند و در مواردی، کار به متارکه و طلاق می انجامد. آنچه مسلم است زوج جوان از آغاز با دیدی غلط و محدود وارد زندگی زناشویی می شوند و برای خود بنایی رویایی و سراسر ایده آل تصویر می کنند و از آنجا که اطلاعاتشان از یکدیگر و از امکانات و توانایی های هم بسیاری محدود و ناقص است و چه بسا با وهم و خیال خواسته اند برای خود دنیایی بسازند، پس از گذشت چند ماه یا چند سال زندگی مشترک، به فکر حسابرسی و ارزیابی می افتنند و در می یابند آنچه تصور کرده اند، باطل و بی حساب بوده و این سرآغاز مشکلات جدی تری است. تحقیق روان شناسان و مشاوران خانواده در چند کشور نشان می دهد حدود 50 درصد از همسران، ازدواج خود را در نهایت ناموفق ارزیابی می کنند. در هر حال، تشکیل زندگی زناشویی مرحله ی انتقالی دشوار و پیچیده ای است، چرا که ازدواج مستلزم از نو تعریف کردن افراد برا خود و والدین شان است. زن و مرد در ازدواج نیاز دارند خود را در قالب نقش های جدید بپذیرند و این مهم بدون آگاهی از مسائل مربوط به زندگی زناشویی و خصوصیات متفاوت زن و مرد امکان پذیر نیست. تحقیقات و شواهد بسیاری نشان می دهد که در جوامع امروز، همسران جوان در اوایل زندگی با مشکلات گوناگون و گاه شدیدی مواجهند. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیرواقعی از ازدواج و همسر و … لاجرم با مشکلات بسیاری در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر مواجه می شوند. طبق طبقه بندی های تشخیص روان پزشکی، مسائل زناشویی و خانوادگی یکی از بیشترین علل رجوع به کلینیک ها و مراکز خدمات مشاوره ای است که این خود گواه صحت مطالب ذکر شده است بنابراین، پیشنهاد اصلی و اساسی بهره مندی از خدمات مشاوره ای پیش از ازدواج است تا زن و مرد با آگاهی بیشتر و تجهیز به دانش کافی در ارتباط با خود، ویژگی های خود و ویژگی های همسر آینده و نیز اهداف ازدواج به این دوره پویا و شکوفا در زندگی با آرامش بیشتری گام نهند. به بیان دیگر، مرد و زن، هر دو، از آموزش های پیش از ازدواج، به ویژه در مورد انتظاراتی که از آن ها به عنوان زن و شوهر می رود، سود می برند. در جوامع امروز، زندگی انسان ها در تمامی ابعاد دستخوش تغییرات سریع و شگرفی بوده است. بازتاب ماهیت پیچیده ی این تغییرات و تحولات در زندگی فردی و اجتماعی افراد کاملاً محسوس است. ازدواج و زندگی زناشویی و تشکیل خانواده نیز از این قاعده مستثنی نیست. زن و مرد به دلایل متعدد از جمله شناخت ناکافی از یکدیگر، انتظارات و توقعات غیرواقعی از ازدواج و همسر، و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و اخلاقی، لاجرم با مشکلات بسیاری در ایجاد و حفظ و بقای زندگی زناشویی و روابط نزدیک و صمیمانه با یکدیگر مواجه می شوند. طبق طبقه بندی های تشخیص روان پزشکی، مسائل زناشویی و خانوادگی یکی از بیشترین علل رجوع به کلینیک ها و مراکز خدمات مشاوره ای است که این خود گواه صحت مطالب ذکر شده است. دلایل ضرورت آموزش همسران جوان معمولاً یکی از برنامه های رسمی و غیررسمی خانواده ها و دیگر نهادهای اجتماعی در اغلب کشورهای جهان است. همسران جوان که اغلب از دو فرهنگ ( و چندین خرده فرهنگ) متفاوت اثر پذیرفته اند، به منظور افزایش سطح رضایت در تشکیل خانواده و افزایش ضریب اطمینان از تشکیل خانواده ی جدید، باید آموزش های لازم را کسب کنند. اسلام نیز که خانواده را پیمانی مقدس بین زن و مرد می داند و ثمره ی ازدواج را انس و آرامش خانوادگی و فردی بیان می کند (سوره روم، آیه 21)، بر اهمیت مشاوره تأکید دارد و بارها در قرآن کریم به مشورت کردن توصیه می کند: «در کارها مشورت کن، پس هنگامی که تصمیم گرفتی به خدا توکل کن». امام علی (علیه السلام) نیز می فرمایند: «مشورت کنید که موفقیت و رستگاری از مشاوره به دست می آید». برخی از عواملی كه این ضروری را در ازدواج بیشتر جلوه می دهد عبارتند از: 1. اشتباهات احتمالی والدین خود را تكرار نكنید و بر عادات بدی كه در خانواده خود فرا گرفتهاند غلبه کنند. 2. نقاط ضعف و قوت خود و طرف مقابل را بشناسند و در قبال آن مسئولیت بپذیرید. اغلب همین شناخت و احساس، تفاوت بین موفقیت و شكست در زندگی زناشویی است. 3. انتظارات واقعبینانه از زندگی زناشویی به دست آورند و از انتظارات رویایی و غیرواقعی دست بردارید. 4. بدانید كه چه انتظاری از خود و از همسر خود و از ازدواج دارید. این انتظارات بنیان ایمان و اعتقاد به زندگی را شكل میدهد. این آموزشها به شیوههای گوناگونی میسر است، از جمله آموزش از كلاسهای رسمی و غیررسمی، توزیع جزوات، تشكیل كلاسهای پرسش و پاسخ و بحثهای گروهی، و طرح موارد مبتلا به اكثریت . مشاوره در ایران در کشورمان اما هنوز این موضوع به طور كامل برای جوانان در آستانه ی ازدواج جا نیفتاده است. تاسیس و گسترش مراكز مشاوره پیش از ازدواج از مهم ترین گامها و مسئولیتها است تا از این طریق بتوان به خانوادهها، برای رشد سالم و مطلوب و نیز پویایی و شكوفایی استعدادهای همه ی اعضای خانواده و پیشگیری از اختلافات و ناهنجاریهای فردی و اجتماعی كمك كرد. بدیهی است موفقیت و كارایی مراكز مشاوره منوط به برخورداری از وجود مشاوران صالح و متخصص و كارآمد است. در هر حال، ضرورت وجود کلاسهایی با عنوان مشاوره ی پیش از ازدواج برای دانشجویان روان شناسی و مشاوره بیشتر حس می شود. برگرفته از سپیده دانایی
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
در ازدواج فریب این پسران را نخورید!
ازدواج های امروزی، فرد محور تر است. یعنی دختر و پسر پیش از آنکه پای خانواده ها به میان بیاید، تصمیم به شناخت همدیگر می گیرند و وقتی مطمئن شدند این آشنایی عاقبت خوبی در پی خواهد داشت، ماجرا را رسمی و علنی می کنند. این آشنایی برای عده ای جدی است و برای عده ای بیشتر فرم دوستی های گذرا را دارد که شاید به ازدواج ختم شود و شاید هم نه! تفاوتی که بیشتر در دختران و پسران در اوایل جوانی به چشم می خورد در مورد هدف از رابطه دوستی با جنس مخالف است. دختران معمولا تصور می کنند که برای یافتن همسر مناسب باید در یک رابطه احساسی با پسران دخیل شوند. اما واقعیت این است که در اکثر مواقع پسرانی طالب ارتباط دراز مدت، پنهانی، و احساسی و عاطفی با دختران هستند که شرایط ازدواج را ندارند و مایلند این خلاء را با یک رابطه دوستانه با یک یا چند دختر پر کنند و برای این کار از دادن قول ازدواج ابایی ندارند. عده زیادی از دختران برای همرنگی با دوستان و فاصله گرفتن از سنت ها، به درخواست های دوستی پاسخ مثبت می دهند و امیدوارند که این دوستی به ازدواج ختم شود. در این شرایط، طولانی شدن دوستی، عمق گرفتن آن و نزدیک شدن بسیار زیاد دختر و پسر به هم، برای دختران معنای قطعی شدن ازدواج را دارد. مثلا دختر خانمی فکر می کند حالا که 6 سال با یک نفر دوست بوده، امکان ندارد بتواند بدون او زندگی کند و بی شک طرف مقابل هم او را برای ازدواج در نظر دارد. این در حالی است که از نگاه پسرها ( اگر نگوییم همه، باید بگوییم اکثریت قریب به اتفاق آنها ) طولانی شدن یک رابطه دوستی که خانواده ها از آن اطلاع ندارند، به معنی گذرا بودن آن رابطه است و به محض فراهم شدن شرایط ازدواجشان، یا به محض آنکه با فردی موجه تر و مناسب تر از شما رو به رو شوند، رابطه دوستی شان را خاتمه می دهند. دوستی هایی برای پر كردن اوقات فراغت دوستی هایی كه بنا به گفته دختران و پسران جوان بابت آشنایی بیشترشان با جنس مخالف و پر كردن اوقات فراغت به نحوی شادمانه !! صورت می گیرد و گاهی برای توجیه عملكرد خود دم از شناخت برای ازدواج می زنند . دوستی هایی كه شروع آن ساده اما عواقب آن سخت جبران نا پذیر است . بخصوص برای دختران كه در این گونه دوستی ها بیشترین ضرر را در قالب شكست عاطفی تا هتك حرمت های اخلاقی باید متحمل شوند . دوستی های خیابانی، برای دختران نوجوان و جوان به نظر راه شادی است كه آن ها را به سرمنزل مقصود می رساند! اما در واقع بیراهی است كه ره به تركستان دارد و جز گرفتار شدن در فحشا چیز دیگری عاید آنها نمی كند. این روش گذران اوقات فراغت در واقع ویروسی خطرناك است كه به جان اندیشه ها و اخلاقیات دختران نوجوان می افتد و آن تفكر ساده خوش گذرانی در اوقات فراغت را تبدیل به عادتی بیمارگونه در ارتباط گیری های نامعقول می كند . منجلاب این گونه گرفتاری ها و عادات غیر اخلاقی كه زاییده دوستی های خیابانی است می تواند انسان را تا مرحله بدنامی و فحشا فرو ببرد. این پسرها هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و… راه چاره چیست؟ 1 – بدون پنهان کاری و وعده و وعید باید موضوع را با خانواده ها در میان بگذارید. 2 – بهتر است علنی شدن رابطه در روزهای اول آشنایی باشد در غیر این صورت حداقل یک ماه بعد از آشنایی و کسب شناخت مقدماتی از همدیگر موضوع را به خانواده ها اطلاع داده و بقیه شناخت تان را به دوران نامزدی رسمی یا غیر رسمی واگذار کنید. 3 – اگر شرایط یکی از طرفین برای ازدواج یا رسمی شدن نامزدی آماده نیست، از همان ابتدا موعدی را برای علنی کردن رابطه مشخص کنید. مثلا دو ماه، سه ماه یا 6 ماه بعد. متناسب با این موعدی که در نظر گرفته اید، شدت و عمق رابطه یا میزان دیدارها و صحبت ها را تنظیم کنید تا رابطه تان همیشه تحت کنترلتان باشد و زیادی عمیق نشود. به این مردان اعتماد نکنید کسانی که از دوران آشنایی چنین رفتارهایی دارند، نه تنها قابل اعتماد نیستند، بلکه شما را برای ازدواج هم در نظر ندارند: 1 – به جای شناخت منطقی شما، سراغ جنبه های احساسی رابطه می رود. 2 – از آشنایی با خانواده شما طفره می رود. 3 – عفت را زیر پا می گذارد، درخواست های نامشروع دارد یا درباره مسائل جنسی، تحریک کننده و نا متعارف با شما صحبت می کند. 4 – مایل است آشنایی تان طولانی شود و برای آن زمان مشخصی را اعلام نمی کند. 5 – به شما می گوید که درگیر یک رابطه اجباری شده و خانواده اش دختر دیگری را برای او در نظر گرفته اند اما او مایل است از او فرار کند و شما را به همسری برگزیند. دروغ گفتن هر روز یک بهانه برای علنی کردن رابطه دارد و امروز و فردا می کند: درسم تمام شود، سربازی بروم، کار پیدا کنم، پس انداز داشته باشم، موافقت خانواده را جلب کنم و… نقش والدین در پیشگیری در این میان والدین نقش مهمی در پیشگیری دارند. آنها باید در صورت روبرو شدن با چنین مواردی با یک مشاور مجرب صحبت کنند. چرا که آگاهی، آشنایی و داشتن علم نوین تربیتی برای هدایت فرزندان امری ضروری است. بنابراین آنچه تأثیرگذار و پاسخگو است شیوه های صحیح برخورد است. مطمئن هم باشیم خشونت و رفتار تند والدین نه تنها مۆثر نیست بلکه فرزندان را از خانواده جدا می کند. در کنار خانواده ها، مدارس و صدا و سیما و رسانه ها نیز باید با ارائه برنامه های آموزشی صحیح و کارشناسی روابط پسران و دختران را در حد قانون و شرع به فرزندان آموزش دهند و عواقب سوء روابط پنهانی و بدون آشنائی را از طریق بررسیهای علمی همواره به آنها گوشزد کنند. منبع : mehrnews.com
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
كشاكش فرهنگی خانوادهها در دوران عقد
دوران عقد، دورانی است که خانواده جدید تشکیل شده است، اما این خانواده کوچک به دلیل این که هنوز با والدین خود زندگی میکنند و استقلال کامل ندارند، مستقل نشده است. در نتیجه، این دوران زوجین جوان را برای پذیرش مسۆولیت های خطیر زندگی مشترک آماده می کند. مشکلات دوران عقد اما بسیاری اوقات مدیریت ناصحیح خانواده ها باعث می شود نه تنها زوج جوان برای این گذار آماده نشوند، بلکه با مشکلات جدیدی مواجه شوند. در این دوران همسران جوان عمدتاً هنوز با خانواده های خود زندگی میکنند. به دلیل اینكه هنوز وابستگی های اقتصادی به خانواده ها وجود دارد؛ مسۆولیت اقتصادی خانواده به طور کامل منتقل نشده و در این دوران ابهاماتی در پذیرش مسۆولیت های اقتصادی و غیر اقتصادی وجود دارد که می تواند منشا مشکلاتی برای زوجین شود. این مشکلات از سوی خانواده ها تشدید می شود. زوجین ممکن است انتظارات خانواده ها را تأمین نکنند و این دلخوری از سوی خانواده ها به زوجین منتقل می شود. درخانواده های مختلف حدود مسۆولیت ها در این دوران متفاوت است و این می تواند به تعریف انتظارات متفاوت والدین منجر شود و اختلافاتی بین خانواده ها نیز به وجود آورد. این اختلافات وقتی تشدید می شود که هر یک از طرفین بخواهند انتظارات طرف مقابل را براساس فرهنگ خود یا حتی کمبودهای خود تعریف کنند و در برابر تفاوت انتظارات، انعطافپذیری نشان ندهند. تفاوت در فرهنگ خانواده ها به انتظارات پیشبینی نشده محدود نمی شود و در همه امور، اسباب دخالت خانواده ها را فراهم می کند. حتی درباره حدود روابط زوجین در این دوران در فرهنگ های مختلف اختلاف نظر پیش می آید و زمینه دخالت والدین را فراهم میکند. در این دوران والدین با بحران روحی دیگری نیز مواجه می شوند و آن ترس از دست دادن فرزندشان است. آنان از این که فرزندشان جذب خانواده همسرش شود، وحشت دارند و کشاکشی بین والدین به وجود می آید که برای زوجین نیز ایجاد مشکل میکند. در این دوران والدین سعی در دیکته فرهنگ خود به خانواده تازه تشکیل شده دارند و آن ها را تحت فشار میگیرند تا در این خانواده جدید فرهنگ خودشان رشد و نمو پیدا کند. این کشاکش غلبه فرهنگی نیز منجر به بروز مشکلاتی بین زوجین میشود. در دوران عقد فرصت بسیار خوبی برای زوجین فراهم شده تا فارغ از فشار مسۆولیت های زندگی دورانی را با هم سپری کنند تا ضمن شناخت از یکدیگر خاطرات خوشی تولید کنند و تمام عمر از آن بهره ببرند. در این دوران فرصتی فراهم شده است که زوجین به تفاهم هایی دست یابند و برای خانواده جدید خود فرهنگ مستقلی ایجاد کنند. در این دوران می توانند بر سر هنجارهایی که مورد تفاهم هر دو آنهاست، به توافق برسند و بدون تعصب به اینکه ریشه این هنجار در کدام خانواده است، آن را در خانواده خود اجرا کنند. پس از آغاز زندگی مشترک به دلیل فشار مسۆولیت های زندگی زوجین فرصت این کارها و بسیاری کارهای دیگر مانند تفریحات مشترک و… را ندارند. اما اهمیت و رسالت این دوران به دلیل درک نادرست والدین از آن نادیده گرفته می شود و نه تنها به زوجین در برآوردن آنها کمکی نمی شود، بلکه از سوی آنها موانعی هم فراهم می شود. والدین باید اهمیت این دوران و نقش مهم آن در زندگی مشترک را درک کرده و با مدیریت صحیح روابط خود با فرزندانشان، آنها را در انجام رسالتها و وظایف زوجین در دوران عقد یاری کنند. در این دوران، والدین باید به مدیریت احساسات خود بپردازند و بپذیرند که با ازدواج فرزندشان خانواده جدیدی تشکیل شده که از حق استقلال برخوردار است و باید استقلال این خانواده را به رسمیت بشناسند و به آنها اجازه دهند که این خانواده جدید برای خود فرهنگ و هنجارهای مستقلی داشته باشد که الزاماً نباید مشابه فرهنگ موروثی و یا خواستههای آنها باشد. والدین باید با مدیریت محیط، فضایی فراهم کنند که زوجین بتوانند بهتر یکدیگر را بشناسند و تعامل مفیدی با هم داشته باشند. مدیریت ناصحیح والدین در این دوران می تواند مولد بحران هایی در زندگی زوجین باشد که بنای این خانواده را سست کرده و امکان ایجاد خانوادهای محکم را از آنان سلب کند. منبع: باشگاه همسران جوان
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
تناسب خانوادگی یعنی چه؟
ازدواج در ایران به معنی پیوند دو فرد نیست؛ پیوند دو خانواده است. به همین دلیل باید قبل از ازدواج درخصوص خانواده شریک انتخابی تان حساسیت به خرج دهید. در این زمینه دو تناسب مهم و مقدماتی را با شما در میان می گذاریم و در مطالب بعدی به سایر تناسب ها می پردازیم. تناسب خانوادگی در ازدواج کفویت یا تناسب به معنای اشتراک هایی است که می توانند بین همسران در زمینه های خانوادگی، فرهنگی، اجتماعی، تحصیلات، ویژگی های فردی (سن و …). ویژگی هایی مثل ویژگی های عاطفی، اجتماعی، شناختی، اخلاقی، دینی،… باشد. هرچه اندازه این اشتراک ها بیشتر باشد و به یکدیگر نزدیک تر و کفویت بیشتر صورت می گیرد. تناسب است که در واقع همسری را با خود به همراه دارد یعنی دو نفر که دارای سرهای مثل هم باشند. (سرهای روانی، اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی، اخلاقی، دینی). زن و شوهر زمانی که شباهت های بیشتری داشته باشند و تفاوت ها کمتر شود به درک بیشتری از هم می رسند. هرچه قدر آنها شبیه به هم باشند اختلاف ها کمتر، تفاوت سلایق کم رنگ تر و نزدیکی بیشتر که این به فهم بیشتر و تفاهم منجر می شود. اگر وجوه مشترکی بین خانواده ها نباشد در اولین قدم این خود همسران هستند که آسیب می بینند مخصوصاً اگر وجوه متفاوت یکدیگر را درک نکنند و نخواهند که درک بکنند و یا نتوانند درک بکنند. در اینجاست که زن و شوهر به جای اینکه به همدیگر در زندگی کمک کنند گاهی همدیگر را تحقیر و سرزنش می کنند یا به بهانه گیری می پردازند. پس در اولین قدم آنها آسیب می بینند و در پرتو این آسیب قطعاً فرزندان و دیگران مرتبط با آنها آسیب خواهند دید. همچنین بسیاری وقتها پدیده طلاق ناشی از همین عنصر یا عامل مهم است. تناسب اجتماعی در این تناسب باید ارتباطات و رفت و آمدهای خانوادگی، شهرت اجتماعی، رفتارهای اجتماعی و… خانواده مدنظر قرار گیرد. همچنین باید طبقه اجتماعی فرد مورد نظر را با طبقه اجتماعی خانواده خود مقایسه کنیم. اگر در این زمینه میان دو خانواده تفاوت زیادی وجود داشته باشد، احتمال بروز اختلاف و ناپایداری در ازدواج قابل پیشبینی است. اختلاف طبقاتی خانواده، بسیاری از مسائل و مشکلات را برای زوجین فراهم میكند. پس منطقی است که افراد با کسی ازدواج کنند که از نظر طبقه و پایگاه اجتماعی در یک سطح قرار دارند. مثلاً فرض کنید کسی که در طبقه اجتماعی پایین زندگی کرده است با فردی از طبقه بالا یا اشرافی ازدواج کند. در این صورت فرد پس از مدتی بهعلت تناسب نداشتن طبقاتی، معاشرتی، رفتاری و… با همسر و خانوادهاش، در مقابل آنها احساس حقارت كرده و این مطالب کمکم وارد زندگی افراد شده و زندگی را پر از مخاطره و درگیری میکند و پس از مدتی باعث دوری قلبهای افراد خانواده از هم میشود، که در نهایت یا از هم جدا میشوند و یا به ادامه یک زندگی مکانیکی بدون روح در کنار یکدیگر ادامه میدهند. در بسیاری از موارد مشاهده شده، بهرغم اینکه خانوادهای از پایگاه اجتماعی خوبی در جامعه برخور بوده، ولی از لحاظ اقتصادی دارای وضعیت مناسبی نبودهاند. به همین دلیل، توصیه میشود که وضعیت مالی خانواده همسر بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد تناسب مالی و اقتصادی طرفین ازدواج نباید از دو طبقه مختلف اقتصادی باشند وضعیت مالی و مادی خانوادهها باید برابر بوده و تفاوت زیادی نداشته باشد. رعایت این موارد هم درباره زن و هم درباره مرد صدق میكند. بدون شک تفاوت در اقتصاد خانوادهها در نوع نگرش، رفتار و چگونگی عملکرد افراد تأثیر بسزایی میگذارد. هرچند که در بسیاری از موارد بین وضعیت اقتصادی و پایگاه اجتماعی افراد رابطه مثبتی وجود دارد و اگر پایگاه اجتماعی خانواده همسر آیندهتان را بررسی کنید به وضعیت اقتصادی آنها هم پی میبرید، اما در بسیاری از موارد مشاهده شده، بهرغم اینکه خانوادهای از پایگاه اجتماعی خوبی در جامعه برخور بوده، ولی از لحاظ اقتصادی دارای وضعیت مناسبی نبودهاند. به همین دلیل، توصیه میشود که وضعیت مالی خانواده همسر بهصورت جداگانه مورد بررسی قرار بگیرد. بعضاً مشاهده شده که علت جداییها و طلاقها و برخی اختلافات، تناسب مالی نداشتن دو خانواده است. برای درک بهتر موضوع فرض کنید که یک دختر جوان در خانوادهای با درآمد بالا زندگی میکند و بدون هیچ محدودیتی پول خرج میکند و هر آنچه را که میبیند میخرد و به انواع مسافرتهای پرهزینه میرود و… با پسری ساده و قناعت پیشه از یک خانواده کاملاً متوسط ازدواج کند، اگر آنها بدون شناخت نسبت به شرایط مالی طرف مقابل اقدام به چنین کاری کرده باشند و خود را برای زندگی کاملاً متفاوت با گذشته آماده نکرده باشند، دچار برخی اختلافات و ناراحتیها و گاه جداییها میشوند. مثلاً زن، مرد را به خسیس بودن و مرد، زن را به ولخرج بودن متهم میکند و هر یک ادعا میکنند که طرف مقابل قادر به درک یا تأمین نیازهای او نیست. البته توجه به این نکته بسیار حائز اهمیت است که افراد نباید صرفاً بهخاطر شرایط اقتصادی ضعیف و نامناسب شخصی او را رد و یا به لحاظ وضعیت اقتصادی خوبش با او ازدواج کنند. بلکه توجه به عاملهای دیگر نیز لازم است. در ازدواج باید شایستگیهای فرد مقابل بیش از همه چیز مدنظر قرار گیرد. چه بسیار انسانهایی که با فاصله طبقاتی و اقتصادی زیاد با یکدیگر ازدواج کرده و سعادتمند شدهاند، که البته نحوه برخورد دو طرف در زندگی، گذشتشان در مسائل و بینش آنها نسبت به شرایط خاصشان باعث شکلگیری این سعادت شده است. به لحاظ اهمیت تناسب در مسائل خانوادگی در ابعاد اقتصادی اجتماعی، بهطور کلی همخوانی زوجین در امور زیر کاملاً مفید بوده و توجه به این موارد را میتوان شرط خردورزی دانست: – عادات و آداب گروهی؛ – شأن و موفقیت خانوادگی؛ – نوع تربیت خانوادگی؛ – دغدغهها، توقعات و انتظارات اجتماعی؛ – ارزشها و گرایشهای عقیدتی، فرهنگی و سیاسی؛ – سطح ارتباطات و برخوردهای اجتماعی؛ – سطح تحصیلات و منزلت خانوادگی؛ – سطح ثروت، درآمد، مسکن و وسایل مختلف زندگی. منبع: ساج، عطر سیب
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
چطور همسر آینده ام را بشناسم ؟
این سوالی است که خیلی از کسانی که در آستانه ازدواج قرار دارند از روان شناس یا مشاور پیش از ازدواج خود می پرسند. این که همسر شما چه شخصیتی دارد یکی از مهم ترین سوال هایی است که باید به آن جواب دهید.این که طرف مقابل ما درچه خانواده ای تربیت شده است ازجمله مواردی است که حتماً باید قبل از ازدواج معلوم شود. توجه به نوع برخورد پدر و مادر همسرتان با یکدیگر، همچنین برخورد آنان با فرزندان شان ( به خصوص همسر آینده تان ) اطلاعات زیادی به شما می دهد.البته معمولاً خانواده ها از خودشان ویترین ارائه می دهند، اما به تدریج و با زیرکی می توانید شیوه های ارتباطی خانواده همسرتان را کشف کنید.معمولاً از دو طریق می توان این کار را انجام داد. یا با توجه به مرزهای خانوادگی یا با توجه به سبک فرزندپروری. که در این شماره شناخت انواع مرز های خانوادگی را مورد بررسی قرار می دهیم. توجه داشته باشید که اگر نوع مرز بندی خانواده ای که شما در آن بزرگ شده اید با مرز بندی خانواده همسر آینده تان متفاوت باشد احتمالا در زندگی مشترک دچار مشکل خواهید شد. مرزهای درون خانواده هر خانواده ای برای خودش مرز بندی مخصوصی دارد. هر خانواده ای از دو زیرمجموعه والدین و بچه ها هم تشکیل شده است.این خانواده در یک قرارداد نانوشته توافق کرده اند هر کسی چه وظیفه ای در قبال خودش و خانواده اش دارد، چه آزادی هایی و چه محدودیت هایی دارد.توجه به مرزهایی که بین افراد وجود دارد، می تواند تربیت خانوادگی همسر آینده تان را نشان دهد. الف) مرزهای درهم تنیده این خانواده ها در بین روان شناسان خانواده به « خانواده با درهای باز » مشهور هستند. در این خانواده ها همه چی شلم شورباست. بی قانونی مطلق، ملغمه ای که در آن هیچ کسی شکل خودش را پیدا نکرده است. همه به شدت به هم وابسته اند، مشق های بچه کوچک را بیشتر وقت ها بچه بزرگ می نویسد، جای مشخصی برای خواب پدر و مادر در نظر گرفته نشده است، یا اگر در نظر گرفته شده باشد کاربری های دیگری هم مثل محل بازی و احتمالاً خواب بچه ها را نیز پیدا کرده است. همه لباس همدیگر را می پوشند، دست همه در جیب همدیگر است و شماره رمز کارت بانک پدر را همه دارند.این خانواده ها باعث فلج روانی بچه ها می شوند و باعث می شوند بچه ها هیچ وقت کاملاً مستقل شدن را یاد نگیرند. بچه های این خانواده همیشه بچه و وابسته نگاه داشته می شوند و مهارت های ارتباط درست و بااحترام به حریم شخصی دیگران، هیچ وقت در این خانواده ها یاد گرفته نمی شود. ب – مرزهای خشک و بی انعطاف ( مرزهای بسته) این یکی دقیقاً برعکس اولی است. در خانواده هایی که مرزبندی داخلی شان خشک است شاید بیشتر با یک پادگان نظامی روبه رو هستیم. هر کس کار خودش را انجام می دهد. هیچ کس به هیچ کس کمک نمی کند؛ حتی اگر واقعاً عضو خانواده درمانده باشد. هیچ کس هیچ کس را تشویق نمی کند و هیچ کس دلش برای کسی نمی سوزد.در این خانواده ها وظیفه هر کس خیلی خشک مشخص شده است.مثلاً پدر در هر حال باید پول دربیاورد، مادر هر روز غذا بپزد، پسر هر روز به مدرسه برود و در یک ساعت مشخص برگردد. دختر به دانشگاه برود و… این خانواده ها از نظر قدرت به یک پادگان نظامی و از لحاظ عاطفه به یک مجمع الجزایر خانواده نام شبیه هستند.بچه هایی که در این خانواده ها پرورش می یابند، عزت نفس پایینی دارند و برای شروع رابطه صمیمانه با دیگران به شدت مشکل خواهند داشت. ج – مرزهای منعطف خیلی از خانواده ها مرزهای شان نه کاملا در هم تنیده است و نه کاملا خشک است. خانواده هایی که مرزهای منعطف دارند در درجه اول مرزهای شان را مشخص کرده اند. یعنی خیلی واضح و روشن، هرکس وظیفه خودش را می داند، کسی ابهام ندارد که چه کاره است. مادر خانه می داند خرید تا کجای کار با اوست و از کجا آن طرف تر با پدر خانواده. در شرایط معمول کسی سلیقه خودش را به دیگری اعمال نمی کند و کسی لباس دیگری را نمی پوشد. خلاصه این که هر کسی حریم خودش را درست و حسابی می شناسد و برای حریم دیگر اعضا هم احترام قائل است. همه اینها یک «اما» دارد. در خانواده های سالم، در شرایط ضروری این مرزها و وظیفه ها قابل تغییرند. مثلاً اگر در این خانواده وظیفه پسرها بعد از اتمام تحصیلات، استقلال مالی تعریف شده بود، پدر در عین احترام به این قانون می تواند یک سرمایه مالی هم برای شروع کار پسر در نظر بگیرد. در این خانواده ها مرزها با یک منطق خانوادگی تعیین شده اند. اما عاطفه می تواند این مرزها را جابه جا کند. منبع :تندرستی
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
نکات مهم برای پسران در روز خواستگاری
زمانی که صحبت از خواستگاری به میان می آید شکی وجود ندارد که اولین حرکت دشوار است. خواستگاری در طول تاریخ همیشه جزء وظایف مردها بوده و به همین دلیل، مردان باید نکات مهمی را در رابطه با چگونگی این کار بیاموزند. نکاتی که می تواند شانس موفقیت آنها را بیشتر کند. چطور به نظر می رسید؟ نحوه ابراز تمایل شما برای ازدواج با یک خانم، خیلی چیزها را روشن می کند. این که چطور درخواستتان را مطرح می کنید، به او نزدیک می شوید یا در چه موقعیتی از او خواستگاری خواهید کرد. خانم ها با بررسی این وضعیت می توانند متوجه شوند که آیا اعتماد به نفس دارید یا دارای شخصیت متزلزلی هستید؟ دست و دلبازید یا خسیس؟ می شود به شما تکیه کرد یا باید پا به پای شما جنگید و زندگی پرتنشی داشت؟ خانم ها دوست دارند مردها را در یک چالش قرار دهند و ببینند طرف مقابل برای رسیدن به آنها چگونه تلاش می کند، . پرحرف هستید یا کم حرف؟ حرف حرف خودتان است یا به نظر او هم توجه می کنید؟ چشم پاک هستید یا در مکان های عمومی مرتب نگاه تان دنبال دیگران است؟ مردهای قابل تحسین کمی احساساتی تر باشید! لازم نیست عصا قورت داده باشید. درست است که دلتان نمی خواهد طرف مقابل فکر کند خیلی ذوق زده هستید اما باید بدانید که وقتی از کسی تقاضای ازدواج می کنید باید تمایل خود را به این ازدواج نشان دهید و احساسات خود، دلایل این انتخاب و تلاش برای سر گرفتن این ازدواج را برای طرف مقابل خود بازگو کنید. البته زنان به خوبی می دانند که اگر کسی از همان ابتدای کار احساسات خود را بیش از اندازه بروز دهد و علاقه افراطی به نمایش گذارد فرد آسیب پذیری است و شریک خوبی برای زندگی نخواهد بود. خانواده دوست باشید زن ها به مردی که به خانواده آنها بی تفاوت باشد، علاقه ای ندارند.در برخورد با همسر آینده تان به او نشان دهید که جلب رضایت خانواده اش برای شما اهمیت دارد. به او نشان دهید که نمی خواهید این خواستگاری باعث شود خانم در مقابل خانواده اش قرار گیرد، چیزی را به آنها تحمیل یا از آنها پنهان کند و در مقابل او مجبور نخواهد بود برای ازدواج با شما قید خانواده اش را بزند. به همین نسبت، خانم ها دقت می کنند که شما تا چه حد برای خانواده خود ارزش و احترام قائلید و این را نشانه ای از میزان احترامی که بعدها به آنها خواهید گذاشت می دانند. حق هم دارند. رفتار شما با خانواده تان نشان دهنده رفتار آینده تان با خانواده جدید دو نفره تان خواهد بود. دست و دلبازی را نشان دهید شاید شما مجبور باشید 20 بار به خواستگاری 20 آدم متفاوت بروید. با یک حساب سرانگشتی می بینید که 20 بار گل و شیرینی خریدن، کار پرهزینه ای است. حق دارید اما شتر سواری دولا دولا نمی شود! گل و شیرینی خریدن در خواستگاری نشانه توجهی است که شما برای طرف مقابل صرف کرده اید و احترامی که به او می گذارید. بنابراین خساست را کنار بگذارید و با رعایت احترام و سنت ها پیش بروید. قرار نیست در جلسه خواستگاری شما خودتان باشید و لباس هایتان. گل و شیرینی ای که می برید نمایانگر میزان دست و دلبازی شما هم هست. البته لازم نیست اسراف کنید و گران ترین های بازار را بخرید. از این طرف بام افتادن هم قضاوت های نامناسبی را به همراه خواهد داشت. متناسب باشید و در حد شان خود و عروس خانم خرج کنید. مراقب باشید در جلسات خواستگاری اگر احیانا برای صحبت های بیشتر بیرون رفتید، رفتار حمایتگرانه تان را به خانم نشان دهید. خیلی ساده است. نشان دهید که برایتان مهم است در رستوران غذای کافی بخورد و سیر از پای میز بلند شود. نشان دهید که هنگام رد شدن از خیابان مراقبش هستید. برایتان مهم است که به موقع و راحت به خانه برسد و حتی اگر لازم باشد برای این کار، یک آژانس می گیرید و او را به خانه می فرستید. این حس حمایت و مراقبت می تواند نشان دهنده توجه شما به خانم باشد و این که آدم قابل اعتمادی هستید. البته باز هم باید بگوییم از آن طرف بام نیفتید که آن وقت به کنترل گری و سختگیری متهم خواهید شد. منبع : tebyan.net
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
بدون این 3 عامل مهم ازدواج نکنید !
سه عامل مهم افراد را به طرف ازدواج و تشکیل خانواده سوق می دهد: نیاز اقتصادی، میل به فرزند و عشق. میل به فرزند که همان علاقمندی به بقای نسل و حفظ نوع می باشد، عشق یا لذت جنسی یا نیازهای اقتصادی به عنوان مقدمات وصول به این هدفند. از لحاظ جهان شناسی، وظیفه خانواده (زن و مرد) تنها امتداد نسل است و نیازهای اقتصادی یا شهوانی به عنوان مقدمه ای برای رسیدن به این هدف بزرگند. احترام و گذشت شما باید در همه حال و در هر شرایطی به همسر خود احترام بگذارید. نزدیکی یک زوج هیچ گاه حق توهین و تحقیر یکدیگر را به آنان نمی دهد. با اولین توهین به همسر، اولین گام برای فروریختن بنای خانواده برداشته شده است و اصالت خانواده زیر سۆال می رود. هیچ خطایی از طرف همسر، شما را محق به توهین به او نمی کند. گذشت لازمه هر رابطه طولانی مدت است. انسان در طول زندگی مرتکب خطاهایی می گردد و گذشت و راهنمایی دوستانه همسر، زمینه پیشگیری از وقوع مجدد آن خطا را فراهم می کند، احساس صمیمیت را تقویت می کند و زندگی را به کام زوجین شیرین می سازد. این اصل متضمن دوام و خوشبختی یک خانواده است. وفاداری به همسر، وفاداری به عشق را به ارمغان می آورد. برنامه ریزی برای زندگی توجه داشته باشید که از نظر جسمانی، روانی، اجتماعی و اقتصادی صلاح نیست که یک زوج بلافاصله پس از ازدواج بچه دار شوند و حداقل در سال اول زندگی می بایستی از روش های پیشگیری از بارداری استفاده نمود. بهترین سن حاملگی برای زن بین 20 تا 30 سالگی است. حاملگی پیش یا پس از این سنین، احتمال خطرات برای سلامتی جنین و مادر را می افزاید. سعی کنید پیش از بچه دار شدن حداقل 1 سال از ازدواج شما گذشته باشد تا رابطه شما با فرد مقابل به ثبات مطمئنی رسیده باشد. هدف اصلی ازدواج و تشکیل خانواده، ارضای غریزه جنسی و شهوانی نیست، بلکه تولیدمثل است. بدون شک، خالق بزرگ هستی خواهان تداوم زندگی انسان روی کره خاکی است و تنها راه تداوم نسل بشر، آمیزش جنسی است. ولی هدف اصلی ازدواج، ارضای غریزه جنسی نیست، بلکه عاملی ورای تمتعات جنسی است که عبارت است از تولید نسل. تناسب های ضروری تناسب فرهنگى، اعتقادات و مذهب، تحصیلات، شناخت كافى از شرایط یكدیگر، بلوغ فكرى و عاطفى و غیره از عوامل موثر در زندگى موفق است. تناسب فرهنگى یكى از مهمترین عوامل در امر ازدواج است، زیرا معمولا هر فرد واجد خصوصیات و سطح فرهنگ متفاوت است كه در آن رشد و زندگى كرده و در بیشتر موارد بر اساس آن آموخته ها رفتار مى كند. در نتیجه دو نفر هرچه از نظر فرهنگى و اجتماعى به هم نزدیكتر باشند سازگارى آنها پس از ازدواج بیشتر و آسان تر خواهد شد. اهمیت دادن به اعتقادات و باور هاى مذهبى یكى از اساسى ترین معیار هاى انتخاب همسر است. با توجه به این واقعیت ها، حتما باید قبل از ازدواج زوجین به این امر توجه داشته باشند. داشتن تحصیلات یكسان و متناسب هم در زندگى موفق بسیار موثر است. در بیشتر مواقع دیدگاه و بینش فرد تحصیل كرده نسبت به محیط خانوادگى و مسائل و مشكلات، واقع بینانه تر و منطقى تر است. بلوغ فكرى و عاطفى عامل دیگرى براى ازدواج موفق است. رشد عاطفى و فكرى مناسب در پایدارى زندگى زناشویى نقش بسزایى دارد. چرا كه فرد در زندگى نیاز به توانایى فكرى و عاطفى مطلوبى دارد كه داشتن یك ازدواج موفق و رسیدن به بلوغ عاطفى، مهم ترین عامل برقرارى آرامش افراد است. احساس مفیدبودن و ثبات اجتماعى در افراد متاهل بیشتر است و متاهل ها نسبت به مجردها ارتباطات اجتماعى بهترى برقرارمى كنند. البته اگر ازدواج موفق باشد تمام این تاثیرات بیشتر مى شود. منبع:پزشکان بدون مرز، برنا
کلمات کلیدی : ازدواج همسرداری
صفحه بعد
صفحه قبل
دفتر ازدواج 305 تهران
با مدیریت سید علی اکبر طباطبائی
بهترین لحظات عمر خود را با ما تجربه کنید...
امکانات دفتر
این ها برخی از امکانات دفتر ازدواج 305 تهران می باشد
انجام انواع مراسم عقد
انجام مراسم عقد در داخل و خارج از دفتر(حتی در ایام تعطیل)
سرویس دهی با پیشنهاد مشتری
سرویس دهی با پیشنهاد مشتری(عکاس ، فیلم بردار،نور افشانی ، آتلیه , …)
سفره عقد بسیار مجلل
دارای سفره عقد بسیار مجلل و شیک با سالن مبله و اتاق پاراو
دو فضا برای عقد
دارای دو فضا برای عقد با مساحت های مختلف با ظرفیت حدود 70 نفر
فضای مناسب برای پارک اتومبیل
فضای بسیار مناسب برای پارک اتومبیل در جلوی دفتر(بیش از 20 اتومبیل)
دسترسی آسان
در مجاورت سه اتوبان آزادگان همت و حکیم
تماس با ما
* نام :
* ایمیل :
تلفن :
* پیام :
طراحی وب سایت زرین پرتال